تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکتهای مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه میتوانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدلهای [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805578134
سقای ادب/شهادت حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
واضح آرشیو وب فارسی:هدانا: عاشورا نه فقط روزی برای عزاداری است بلکه فرهنگی است که با تدبر و مطالعه بیشتر در زوایای آن می توان زمینه ساز حرکت های عمیقی بود. در این بخش قصد داریم در روزهای عزاداری محرم و صفر به ذکر یکی از شهدای گرانقدر کربلا بپردازیم.حضرت عباس وقتی دید بیشتر یاران امام به شهادت رسیدند به برادرانش (عثمان – جعفر- عبدالله) فرمود پیش از من به میدان بروید و فدا شوید تا من شهادت و اخلاص شما را نسبت به خدا و رسولش بچشم ببینم. همگی به نوبت اطاعت کردند و بعد از اذن از امام به میدان رفتند و به شهادت رسیدند وقتی حضرت ابوالفضل(ع) تنهایی خودش را می بیند جلو می آید و عرض می کند مولا به من اجازه بدهید من هم بروم امام گریه سختی نمودند و فرمودند تو علمدار من هستی؛حضرت عباس(ع) عرض کرد دیگر طاقت ندارم، سینه ام تنگ شده از زندگانی دنیا بیزارم می خواهم از این گروه منافق خونخواهی کنم مولا فرمود حال که می خواهی بروی، برو مقداری آب برای فرزندان بیاور، قبلا به حضرت عباس لقب سقا داده بودند برای اینکه یکی دو نوبت در شبهای گذشته توانسته بود برود صف دشمن را بشکند و برای اطفال آب بیاورد و اینطور نبود که سه شبانه روز در آن گرمای عراق آب نخورده باشند بلکه سه شبانه روز آب برای آنها ممنوع بود و شریعه فرات را بسته بودند حتی شب عاشورا، آب تهیه کردند و غسل شهادت نمودند وقتی امام به حضرت عباس فرمود حالا که عزم رفتن داری برو آب بیاور حضرت عباس عرض کرد چشم. ببینید چقدر منظره باشکوهی است چقدر عظمت و شجاعت و دلاوری و انسانیت و معرفت و شرافت و فداکاری یک تنه خودش را به جمعیت سر تا پا مجهز به سلاح می زند در برابر سپاه دشمن می ایستد و به پند و اندرز می پردازد ولی آنها را سودی نمی بخشد. عباس(ع) خدمت امام می رسد و آنچه از لشکر عمر سعد دید به امام رساند حضرت عباس ناگهان صدای کودکان را شنید که فریاد می زدند العطش العطش برای حضرت عباس خیلی سخت بود. صدای العطش کودکان را بشنود و کاری نکند از این رو سوار اسب شد و نیزه به دست گرفت و مشک آبی را همراه خود برد و به طرف شط فرات راهی شد شریعه فرات با 4 هزار نیرو محافظت می شد اسب را داخل آب می برد. اول مشک را پر از آب می کند و به دوش می اندازد حضرت عباس تشنه است و هوا بسیار گرم. زمان واقعه عاشورا به روایتی دیگر مهرماه بوده است او جنگیده تا به فرات رسیده خسته و کوفته وارد آب شده، همانطوریکه سوار بر اسب است آب تا زیر شکم اسب را فر می گیرد، دست زیر آب می برد مقداری آب با دو دستش بر می دارد تا نزدیکیهای لبانش می آورد آنهایی که از دور ناظر بودند ، گفته اند: اندکی تامل کرد بعد دیدیم آب را نخورد و روی آب فرات ریخت هیچکس نفهمید چرا قمر بنی هاشم آب نخورد. اطاعت محض را ببینید با کلمه چشم برای آوردن آب راهی می شود، ایشان آب نمی خورد و با رجزی که بعد از خروج از آب می خواند دلیل آب نخوردن خود را بیان کرده است شاید هم حضرت عباس فکر کرده است که مولایش فرموده آب برای بچه ها بیاور یعنی حسین نمی خواهد آب بخورد یعنی به عباس اجازه نداده است که او هم آب بخورد.حضرت عباس همین که از آب خارج شد رجزی خواند که در رجز، مخاطب خودش بوده است، نه دیگران و از این رجز فهمیدند که چرا آب نخورده است: یا نفس من بعدالحسن هونی فبعده لا کنت ان تکونی هذالحسین شارب المنون و تشربین باردالمعین و الله ما هذا فعال دینی و لافعال صادق الیقین یعنی ای نفس ابوالفضل می خواهم بعد از حسین زنده بمانی – حسین شربت مرگ می نوشد و او در کنار خیمه ها با لب تشنه ایستاده است و تو آب بیاشامی پس مردانگی کجا رفت ، شرف کجا رفت، مواسات و همدلی کجا رفت مگر حسین امام تو نیست هرگز دین چنین اجازهای به من نمی دهد هرگز وفای من چنین اجازه ای به من نمی دهد . حضرت ابالفضل مسیر برگشت خود را عوض نمود و از داخل نخلستانها برمی گردد تا شاید مشک را سالم برساند چون قبلا از راه مستقیمی آمده بود ولی حالا همراهش امانتی گرانبها دارد و تمام همتش این بود که آب را سالم برساند لذا از داخل نخلستانها که امنیت بیشتری داشت برگشت دشمنان راه را بر او بستند و او را محاصره کرند تا آنکه نوفل ازرق شمشیری به دست راست حضرت زد و آن را زا بدن جدا نمود. در همین حال بود که دیدند ابالفضل رجز را عوض کرد و معلوم شد که حادثه ای تازه پیش آمده او می فرمود: والله ان قطعتم یمینی – انی احامی ابداً عن دینی (بخدا قسم اگر دست راستم را ببرید من دست از دامن حسین بر نمی دارم) مشک آب را برشانه چپ قرار داد بار دیگر نوفل ازرق، ضربه ای دیگر زد و دست چپ حضرت را از مچ جدا نمود. طولی نکشید که رجز دوباره عوض شد در این رجز فهماند که دست چپش هم بریده شده است . راویان نوشته اند به هر زحمت بود مشک آب را چرخاند و آن را به دندان گرفتن و خودش را روی آن انداخت تا سالم بماند اما سپس تیری آمد و به مشک رسید و آب مشک از دست رفت . ببینید آن لحظه چه حالی پیدا می کند دیگر با چه روئی دست خالی به خیمه ها برگردد و بچه ها به عمو عباس بگویند العطش؟! یا نفس لا تخشی من الکفار و ابشری برحمه الجبار مع النبی السید المختار قد قطعوا الببغیهم سری قربانت ای حضرت عباس !!! تیری دیگر می آید بر سینه حضرت می نشیند و عده ای گفته اند عمودی آهنی بر فرق مبارکش می خورد و او را از اسب به زمین می اندازد. اینجا بود که برادر خود حسین را برای اولین بار به نام برادر مرا دریاب خطاب می کند مقام معنوی عباس آنقدر زیاد بود که به خود اجازه نمی داد کمتر از مولا به برادرش بگوید حضرت صدای برادر را شنید خود را به بالین برادرش رساند همین که بدن پاره پاره و دستهای جدا شده او را می بیند گریه می کند و می فرماید الان انکسر ظهری و قلت حیلتی اکنون پشتم شکست و چاره من گسسته و کم شده حضرت عباس نقش زمین است از مولایش حسین درخواست می کند که: یک چشمم باز است آن را از خون پاک کن تا یکباره دیگر تو را ببینم دیگر در خواستش اینکه مرا کنار خیمه ها مبر من به بچه ها قول آب دادم خجالت می کشم مرا اینطور ببینند . ام البنین دختر خزام بن خالد بن ربیعه است ام البنین خواهر شمر ذی الجوشن یعنی شمر دایی حضرت عباس و دایی ناتنی امام حسین بوده است. محل دفن حضرت عباس (ع): حضرت عباس قبرش نزدیک محل شهادتش کنار شریعه فرات است و سن ایشان لحظه شهادت 34 سال بوده است . حسین عماد زاده ،ایشان نویسنده متبحری است که رحلت نمودند ایشان کتابی مخصوص حضرت عباس می نویسد و وقتی جناب عمادزاده به عتبات عالیات تشریف می برند خدّام مرقد حضرت ابوالفضل (ع) بخاطر کتابی که راجع به حضرت عباس نشوته است خوشحال می شوند لذا خدّام به او احترام زیادی می گذارند حتی به ایشان اجازه می دهند تا قبر حضرت را برای او باز کند و ایشان به زیر جایگاه تصریح حضرت بروند. خدّام می گفتند جایگاه را فقط برای بز رگان باز می کنیم و این جایزه توست که برای حضرت عباس زحمت کشیدی.وقتی عمادزاده به کنار قبر می رود یک چاله ای را کنار مرقد حضرت می بیند و داخل چاله را آب گرفته است عماد از خدام می پرسد چرا اینجا چاله ای است و درونش را آب گرفته است خدام گفتند مرقد حضرت کنار فرات است و سطح زمین با آب زیاد فاصله ندارد لذا ما چاله ای کندیم تا داخل قبر را آب نگیرد ببینید چه قدر دردناک است چون حضرت زمان شهادت آب نخورند و آب هم تا کنا ر حضرت می آید ولی داخل قبر نمی تواند برود سپس عماد می گوید حالا که لطفی شامل من شده است دو رکعت نماز هم کنار حضرت بخوانم رکعت دوم در قنوت به مرقد حضرت چشمم افتاد دیدم حضرت با آن قد رشیدی که داشته چقدر مرقد کوچکی دارند که مانند قبر طفلی می ماند لا حول و لا قوه بالله العلی العظیم. حال نمی دانم این چه رابطه ای است که بعد از قرنها اشک از رخسارمان سرازیر می گردد این میوه دل علی (ع) وجود مقدس ابالفضل وقتی دستش را قطع می کنند دشمنان، جرات می یابند و به سوی ایشان می ریزند به او حمله می کنند تیری به چشم مبارکش می زنند و آقا دیگر نمی بیند ، از طرفی هم دست ندارد که تیر را بیرون بیارود، زانوی ها و پایش را جمع می کند و تیر را از چشم خود خارج می کند خون چشم آقا را گرفته جایی را نمی بیند دشمنان به او شمشیر می زنند حضرت که هیچوقت مولایش را برادر صدا نمی کرد فریاد می زند یا اخا ادرک اخا لا یوم کیومک یا ابا عبدالله ... محبوب دل حضرت زهراست ابالفضل در خانه ی زهراست که سقاست ابالفضل اولاد علی مست جمال علویَش در ماهرخان، ماه دل آراست ابالفضل در اوج مناجات سحر موقع سجده دیدار رخ فاطمه می خواست ابالفضل با خطبه ی کوتاه که درکعبه سروده فهماند که پرورده ی مولاست ابالفضل او صاحب علمی است که فرمود لدنّی است در علم چنان زینب کبری است ابالفضل درکرب و بلا بر همه زوار حسینش با دست قلم گشته پذیراست ابالفضل تا بود، کسی چشم سوی خیمه نینداخت چون غیرت حیدر به رو دنیاست ابالفضل
جمعه ، ۱آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هدانا]
[مشاهده در: www.hodana.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]
صفحات پیشنهادی
سقای ادب/شهادت حضرت اباالفضل العباس (ع)+تصویرسازی
عاشورا نه فقط روزی برای عزاداری است بلکه فرهنگی است که با تدبر و مطالعه بیشتر در زوایای آن می توان زمینه ساز حرکت های عمیقی بود در این بخش قصد داریم در روزهای عزاداری محرم و صفر به ذکر یکی از شهدای گرانقدر کربلا بپردازیم گروه دین و اندیشه تیتریک حضرت عباس وقتی دید بیشتر یارانشعر شهادت حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام
شعر شهادت حضرت قاسم ع مرکب سوار کوچک کرب وبلا شدی مرکب سوار کوچک کرب وبلا شدی زهرا شدی علی شدی ومصطفی شدی وقتی عسل ز لعل لبت بوسه ای گرفت تنها سواره ی حسن مجتبی شدی از بس عزیز هستی واز بس که محشری ابین قنوت زینب کبری دعا شدی دل ها شکست و غصّهاضطراب حرم / شهادت حضرت اباالفضل العباس (ع)+تصویرسازی
وقتی امام به حضرت عباس فرمود حالا که عزم رفتن داری برو آب بیاور حضرت عباس عرض کرد چشم به گزارش نبض سحر به نقل از فرهنگ نیوز حضرت عباس وقتی دید بیشتر یاران امام به شهادت رسیدند به برادرانش عثمان – جعفر- عبدالله فرمود پیش از من به میدان بروید و فدا شوید تا من شهادت و اخلاص شماپیامک های شهادت حضرت عباس (علیه السلام)
اس ام اس شهادت حضرت اباالفضل ع پیامک های شهادت حضرت عباس علیه السلام سرویس کشکول جام نیوز افتادن تو از اسب در خیمه کرده تاثیر از داغ خود جوانا کردی برادرت پیر من دستهایت عباس از خاک بر گرفتم داغت شکست پشتم اکنون تو دست من گیر كربلا لبریز عپاسخ چند سۆال پیرامون داستان حضرت آدم(علیه السلام)
و گفتیم اى آدم خود و همسرت در این باغ سكونت گیر ید و از هر كجاى آن خواهید فراوان بخورید و لى به این درخت نزدیك نشوید كه از ستمكاران خواهید بود سوره بقره آیه 35 داستان حضرت آدمبهشتی که حضرت آدم و حوا در آن سکنی گزیدند کدام بهشت بود بهشت موعود یا باغی از باغهای دنبسته فرهنگی ویژه شب ششم محرم - روضه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام
قاسم بن حسن ع نوجوان شهید عاشورا در رکاب سیدالشهداء ع فرزند گرامی امام حسن مجتبی ع است وی صاحب همان سخن معروف اَحْلی مِنَ العَسَل در شب عاشوراست که مرگ را شیرین تراز عسل می دانست پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی با عرض سلام و عرض تسلیت به مناسبت ایام سوگواری حضرت اباعبرنامه امسال مراسم عزاداری ایام شهادت امام حسین(علیه السلام) در بیت رهبری +جدول
مرصاد نیوز برنامه مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در حسینیه امام خمینی ره اعلام شد به گزارش شبکه اطلاع رسانی مرصاد طبق روال سال های گذشته امسال نیز در حسینیه امام خمینی رحمت الله علیه و در محضر رهبر معظم انقلاب مراسم عزادری سیدالشهدا علیه السلامازصوت/ روضه سوزناک حضرت علی اکبر علیه السلام/ حاج محمود کریمی +دانلود
صوت روضه سوزناک حضرت علی اکبر علیه السلام حاج محمود کریمی دانلود برنامه چیذر دانلود لینک ۳۰ ۰۷ ۱۳۹۴ - ۱۰ ۱۷نام گذاری حضرت رقیه (علیهاالسلام)
وارث رقیه از رقی به معنی بالا رفتن و ترقی گرفته شده است 1 گویا این اسم لقب حضرت بوده و نام اصلی ایشان فاطمه بوده است زیرا نام رقیه در شمار دختران امام حسین علیه السلام کمتر به چشم می خورد و به اذعان برخی منابع احتمال این که ایشان همان فاطمه بنت الحسین علیه السلام معروف بهآب در حرم حضرت عباس علیه السلام
شهیدخبر شهیدنیوز همان آبی که بر فرزندان پیامبر در ظهر عاشورا 14 قرن پیش بستند امروز در حرم قمر بنی هاشم به طرز معجره آسایی نابینا را بینا می کند بیمار سرطانی را شفا می دهد و از 50 سال قبل تاکنون این آب در یک سطح ثابت مانده و هر چه از آن استفاده می شود نه کم و نه زیاد می شود-
گوناگون
پربازدیدترینها