تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 4 فروردین 1404    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):هر که خشنودی خدا را بطلبد هر چند به قیمت خشم مردم، خداوند او را از مردم بی نیاز م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

سررسید 1404

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1869048507




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ماجرای مسلمان شدن رأس الجالوت و جاثلیق نصاری


واضح آرشیو وب فارسی:قدس آنلاین: قدس انلاین: بنا به روایات رسیده، پس از ورود اسیران کربلا به قصر یزید و پس از آن آگاهی فرق گوناگون از این جنایات، هر یک کلامی شماتت آمیز در حق یزید بیان داشتند.به گزارش قدس انلاین، در این باره آمده است در مجلس یزید یکی از علمای یهود حاضر بود از یزید پرسید: این جوان کیست؟ گفت: علی بن الحسین، سؤال کرد، حسین پسر کیست؟ یزید گفت: پسر علی بن ابیطالب، گفت مادرش کیست؟ یزید گفت: دختر محمد، یهودی گفت: سبحان الله، حسین فرزند پیغمبر شماست که به این زودی او را کشتید؟! بد رعایت کردید حرمت پیغمبر خود را در ذریه ی او، به خدا سوگند اگر فرزندزاده ی موسی در میان ما می بود گمان می کنم او را می پرستیدیم! پیغمبر شما دیروز از دنیا رفته و شما امروز فرزند او را کشته اید! بد امتی بوده اید شما! یزید دستور داد او را زدند. پس یهودی برخاست و گفت: می خواهید مرا بزنید و می خواهید مرا بکشید من در تورات خوانده ام که هر کس ذریّه پیغمبری را بکشد تا زنده است پیوسته از رحمت خدا دور است و هنگامی که بمیرد خدا او را به جهنم خواهد برد. مسلمان شدن رأس الجالوت در مجلس یزید! در روایتی دیگر آمده است: رأس الجالوت (بزرگترین علمای یهود) در مجلس یزید گفت: بخدا قسم میان من و داوود هفتاد پدر فاصله است، اما در عین حال هر وقت یهودی ها مرا می بینند، بسیار تعظیم می کنند و شما مردی را که یک پشت به پیغمبر شما می رسد به قتل رساندید! پس نابودی و هلاکت بر شما باد. یزید برآشفت و گفت: اگر نه این بود که از رسول خدا به من رسیده: هر کس اهل ذمه را بکشد فردای قیامت با او مخاصمه خواهم کرد، تو را سلامت نمی گذاشتم؟! رأس الجالوت گفت: رسول خدا با قاتل ذمّی مخاصمه خواهد کرد، آیا با قاتل فرزندش مخاصمه نمی کند؟! این سخن را گفت و بانگ برآورد که یا اباعبدالله! در حضور جدّت گواه باش که من مسلمان شدم و شهادتین را بر زبان جاری نمود، یزید گفت: اکنون که از شرط ذمیّی بودن خارج شدی قتل تو واجب شد! و دستور داد گردن او را زدند! جاثلیق نصاری و رسوا نمودن یزید! جاثلیق نصاری در مجلس یزید وارد شد، از یزید سؤال کرد: این سری را که در طشت طلا جای داده اند از کیست؟ یزید گفت: سر حسین بن علی است و مادرش فاطمه دختر رسول خداست! گفت: چرا قتل او واجب شده است؟ یزید گفت: مردم عراق او را دعوت کردند تا به مسند خلافتش بنشانند، عامل من عبیدالله بن زیاد او را کشته و سرش را برای من فرستاده! جاثلیق گفت: وای بر تو ای یزید! من اکنون در معبد نصاری بودم لحظاتی خوابیدم ناگاه فریادی به گوشم رسید، جوانی مثل آفتاب با جمعی از فرشتگان فرود آمدند. گفتم: چه خبر است؟ گفتند: رسول خدا با فرشتگان در سوگ فرزندش حسین عزاداری می کنند و می نالند. وای بر تو ای یزید! خداوند تو را هلاک کند! یزید خشمگین شد و گفت: به دروغ خوابی نقل می کنی و علیه من حجت می آوری؟! این را گفت و دستور داد خادمان او را بیرون برده و سرش را از بدن جدا کنند! جاثلیق! فریاد برداشت: یا اباعبدالله نزد جدت گواهی ده که من مسلمان شدم؛ «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله» یزید بیشتر خشمگین شد و گفت: او را به دار بزنید! جاثلیق گفت: آنچه می خواهی بکن، اینک رسول خدا در برابر من در یک دست پیراهنی از نور و در دست دیگر تاجی از نور دارد و می فرماید: این تاج را نمی توانی بر سر بگذاری مگر آنکه از دنیا بیرون شوی و در بهشت رفیق من باشی، جاثلیق این را گفت و از دنیا رفت. منابع: 1- جلاءالعیون: 404. 3-ناسخ التواریخ، ج3: 151-152 * 72 داستان از شفاعت امام حسین (ع): 128_129.


جمعه ، ۱آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: قدس آنلاین]
[مشاهده در: www.qudsonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن