محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826437182
نصرت پرتوی از بیضایی و تئاتر می گوید؛ زن، شعر همیشه ی آثار بیضایی
واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ امروز: در کارهای بیضایی اصولاً فکرها بر زن متمرکز است در خیلی از نمایشنامه هایی که بیضایی نوشته در واقع زن را مطرح کرده است که زن نباید زانوی غم بغل بگیرد و بماند زن نباید موجود دست دوم باشد، و مردها درباره اش تصمیم بگیرند.به گزارش فرهنگ امروز به نقل از سایت انسان شناسی و فرهنگ؛ نصرت پرتوی، بازیگر است، کارگردان و نویسنده. بیشتر مردم او را با نقش فاطی در فیلم «گوزن ها» می شناسند. اما اهل تئاتر او را یکی از بهترین درام نویسان زن معاصر می دانند. پرتوی سال هاست که در کانادا زندگی می کند. اما هیچ وقت ایران را فراموش نکرده و کاملا در جریان اتفاقات تئاتری ایران هست. و از نوشتن هم دست نکشیده. با خوشرویی تمام پای تلفن از بیضایی گفت و تئاتر و خاطراتی که از آشنایی و کار با او دارد. بهرام بیضایی به باور من کسی است که تئاتر متفکر را خلق کرد. تئاتری که هر کسی بعد از دیدن آن وادار به فکر کردن می شود. د ر یکی از نمایش های عروسکی بیضایی پهلوان نمایش می گوید: «کِی، کیو داشتیم؟» این جا پهلوان با مرشد حرف می زند و همین پرسش او ما را به تفکر وامی دارد که ما کیو داشتیم؟ برمی گردیم به عقب، هخامنشیان، سامانیان، ساسانیان و ... در بیشتر نمایشنامه های گذشته، کم تر به فکر اهمیت داده می شد و بیشتر مسائل کم اهمیت رواج داشت. به همین دلیل هم می بینیم که زن به شکل کالا درمی آید تاریخ مصرف دارد و این یک قانون است. در متن های بیضایی او ما را به تفکر وامی دارد و این که فکر کنیم و ببینیم چه بودیم چه شدیم در پهلوان اکبر که می دانید پهلوانان باید بجنگد چون عاشق دختر خان است و خان هم با پهلوان اکبر خوب نیست و در این نمایش بیضایی، حالت شاعرانه ی بسیار زیبایی را وارد تئاتر می کند. خب تکیه گاه فکری ما شعر است و بیضایی این فرزانگی را وارد نمایش پهلوان اکبر می کند: «این جا شکنجه بود، بی داد و داد، بریدن دست، شکستن پای، پای شکستن.... مانده بود، این جا شکنجه بود.» این جملات را به صورت زمزمه در متن تاتر می شنویم و تمام نمایشنامه این گونه پیش می رود و زمان حال را می گوید، این جا شکنجه است البته گاهی در اجرا اشتباهاتی شد و این جملات به صورت دکلمه گفته شد اما وقتی به صورت زمزمه گفته می شد خیلی بیشتر به دل مردم می نشست. در کارهای بیضایی اصولاً فکرها بر زن متمرکز است در خیلی از نمایشنامه هایی که بیضایی نوشته در واقع زن را مطرح کرده است که زن نباید زانوی غم بغل بگیرد و بماند زن نباید موجود دست دوم باشد، و مردها درباره اش تصمیم بگیرند. مثلاً در «پرده نئی» دختر می خواهد ازدواج کند و مادر به او می گوید سعی کن که دانسته هایت را فراموش کنی. سعی کن که نفهمد تو چه قدر بلدی. چنین چیزی فوق العاده است. اگر شوهر دختر بفهمد که او می داند با دختر سرِ خوش نخواهد داشت. پس بهتر است که بگوید من چیزی نمی دانم و گوش بفرمانم. در همه نمایشنامه هایی که بیضایی دارد، مطالبی مطرح است که برای پیشرفت تفکر بسیار راهگشاست. در هشتمین سفر سندباد می بینیم که زمان و مکان را به هم می ریزد. در یک سفر سندباد به چین می رود چون عاشق دختر خاقان چین است و در سفر بعدی او مرده است. هشتمین سفر او در واقع مرگ است. در هشتمین سفر او دنبال خوشبختی می گردد. از زندگی حوصله اش سررفته است و دنبال حقیقت می گردد. زیبایی آن در این است که همه اش شعر است. بخش هایی از سندباد: سندباد: و آخرین پرسش من: که راه درازم را برای دانستن آن آمده ام. برهمن: بگو برادر. سندباد: خوشبختی چیست؟ (سکوت) - و جواب من؟ برهمن: اوم! حکیم بزرگ می گویند من چه پاسخی بدهم که غافل کننده نباشد؟ نزد حکیم شانکار برو، او همه چیز را می داند. سندباد: شصت و چهار حکیم دیگر هم به من همین را گفته اند، اما حکیم شانکار اینک در حال گذراندن سکوت یکساله است. برهمن: عهد بزرگ! و تو باید نیم سال دیگر صبر کنی. سندباد: آن چه صبر کرده ام کافی است. سندباد: حکیم شانکار برهمن: حرف نمی زند صاحب. سندباد: اقلاً باید بشنود. برهمن: سکوت او مقدس است صاحب. سندباد: تو زبان مرا می دانی شانکار. شنیده ام که در پیاده روی دهساله از سرزمین ما هم گذشته ای. پس می دانی از کجا آمده ام. می شنوی شانکار؟ در کشور من جنگ است. همه به هم ریخته اند. هیچکس خوشبخت نیست. هیچ حقیقتی وجود ندارد. بگوی ای دانای تمام، همه جا یک جنگ ابدی است. برهمن: بروید؛ او سکوت مقدس را نمی شکند صاحب. سندباد: من بی جواب او برنمی گردم. او می داند که زندگی اینک زندانی است! که زندگی را بر ارج کرده اند! او می داند. می داند که – سندباد: می بینی غیور؟ این آخرین امید من بود. شعبده باز: اوم -! برهمن: حضرت حکیم شانکار – غیور: سکوت را شکست! سندباد: (به زانو می افتد) کمکم کنید! شعبده باز: پرسش بیار! برهمن: فرمودند بپرس آن چه می خواهی. سندباد: خوشبختی چیست؟(شعبده باز سر تکان می دهد)- و جواب؟ شعبده باز: چیزی نمی دانم. سندباد: نه! شعبده باز: هیچ چیز! سندباد: (نعره می کشد) نه! دلیل انتخاب این تکه این است که زبان شاعرانه بیضایی را به شما نشان بدهم. بی جهت انتخاب نکردم. خانواده ی بیضایی همه شاعر بودند. پدرش شاعر بود و مادر خیلی خوبی داشت. مادرش تحصیل کرده مدرسه ی ژاندارک بود و شعر خوب می دانست و حافظه بسیار خوبی هم داشت و بیضایی هم حافظه ی خوبی دارد. خوانده های بیضایی که بسیار هم هستند به این دلیل است که شعر در خانواده اش ریشه دارد و عرفان را هم خوب می فهمد. حضور او لازمه ی تئاتر ما بود. و همزمان با ورود ما به تئاتر او هم یکی دو سال بعد آمد. من هم می نوشتم و چند نمایشنامه هم نوشته بودم. در واقع من هم بازیگر بودم و هم در کتابخانه اداره ی تئاتر کتابدار بودم. یادم هست که بیضایی هم به آن جا می آمد و کتاب می گرفت و همان جا با هم آشنا شده بودیم و من متوجه شدم که او هم نویسنده است. نوشته های یکدیگر را می خواندیم و من متوجه شدم که او چه قدر مطالعه دارد ]خنده[ واقعاً خوب و حسابی خوانده بود. باور کن من آن موقع فکر می کردم که کارهای او کار یک آدم ۸۰ ساله است. در حالی که همین پهلوان اکبر یا سندباد را در ۱۸ سالگی اش نوشته مخصوصاً سندباد که زمان را به هم می ریزد و آدم ها به شکل های مختلف در می آیند مثلاً حکیم شانکار بعد به شکل شعبده باز در می آید یعنی دو تا نقش را یک نفر بازی می کند. من در نمایش نامه های خارجی هم چنین غنایی ندیدم. حتی شکسپیر که او هم نثرش ممکن است مسجع نباشد اما شعرگونه است به این غنا نیست. من خیلی دلم می خواست که الان شکسپیر بود که هشتمین سفر سندباد را می خواند و می دید که چه قدر خوب و ارزشمند است و ببیند از خودش بهتر هم کسی هست که می نویسد. «ای دانای تمام، همه جا یک جنگ ابدی است برهمن: اما صاحب دیوار است بین این و آن بگو ای دانای تمام من تمام امیدها را ناامید دیده ام من به هفت دریا کشتی رانده ام. بگو ای دانای دانایان، من خوشبختی را جست وجو می کنم حتی اگر در زیرزمین باشد وقتی نیست برای آنان که دریغ ... از دیروز می خورند، آن ها که زندگی شان سخت .... بسیار سخت ناپایدار است برزمینی که سخت می لرزد.» امروزه آن چه را که ما در نمایشنامه های بیضایی می بینیم، این است. در آن زمان ساعدی هم بود که البته بیشتر در نمایشنامه هایش کوتاه نویسی می کرد و من هم در چند نمایشنامه اش به کارگردانی آقای جعفر والی بازی کردم، مشروطه چی ها و ... نمایشنامه هایش معنی دار بودند اما بیشتر جنبه سیاسی آن روزها را داشت و مردم هم طالب بودند و هم نمایشنامه نویس خوبی بود اما به غنای بیضایی نمی رسید. بیضایی در واقع شعر را وارد ادبیات تئاتر کرده است و عشق؛ در آثار او بالاتر از هر چیزی است. عشقی فراتر از هر چیز، یک عشق فرزانه جرج اورول می گوید: جهل و تعصب آن قدر قدرتمند است که می تواند جنگ را صلح و بردگی را آزادی جلوه دهد.
پنجشنبه ، ۳۰مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ امروز]
[مشاهده در: www.farhangemrooz.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6]
صفحات پیشنهادی
چند نما از اجرای متفاوت «روز واقعه» در تئاتر شهر / فیلمنامه بیضایی چگونه اجرا شد؟
چند نما از اجرای متفاوت روز واقعه در تئاتر شهر فیلمنامه بیضایی چگونه اجرا شد فرهنگ > تئاتر - محمد رحمانیان متن روز واقعه نوشتهی بهرام بیضایی را در سالن اصلی مجموعهی تئاتر شهر نمایشنامه خوانی کرد نمایشنامه خوانی روز واقعه بهرام بیضایی این متن روزهای چهارشنبهآغاز محرم در تئاترشهر با «روز واقعه» بیضایی
به گزارش پایتخت شامگاه گذشته - 22 مهرماه - "روز واقعه" بیضایی به کارگردانی محمد رحمانیان به صورت نمایشنامه خوانی در تالار اصلی تئاتر شهر اجرا شد این اجرا که یک گروه موسیقی زنده و نیز علی زند وکیلی آن را همراهی می کرد با استقبال مناسب علاقه مندان روبه رو شد و البته بچند نما از اجرای متفاوت «روز واقعه» در تئاتر شهر / فیلمنامه بیضایی چگونه اجرا شد؟
نمایشنامه خوانی روز واقعه بهرام بیضایی نمایشنامه خوانی روز واقعه بهرام بیضایی نمایشنامه خوانی روز واقعه بهرام بیضایی نمایشنامه خوانی روز واقعه بهرام بیضایی نمایشنامه خوانی روز واقعه بهرام بیضایی ۵۷۵۷جمعه ۲۴مهر۱۳۹۴اخبار ایران و جهان | - اجرای نمایش بیضایی
اجرای نمایش بیضایی نمایش بیضایی به نوشته و کارگردانی محمد مساوات شامگاه یکشنبه در نمایش خانه سنگلج به روی صحنه رفت محمد مهیمنی ۱۳۹۴-۰۷-۲۷ ۰۸ ۴۹ برچسبها اجرای تئاتر بهرام بیضایی هنرمند تئاتر کارگردانی تئاترسودابه بیضایی: نقشم در دو سریال آمین و کیمیا زمین تا آسمان فرق دارد
فرهنگ و هنر رادیو و تلویزیون - لیروانای مجموعه تلویزیونی آمین تصریح کرد این سریال برای من چالش جدیدی در حرفه بازیگری بود و بعد از مطالعه فیلمنامه کاراکتر لیروانا به دلم نشست و بعد جلوی دوربین رفتم به گزارش مهام نیوز سودابه بیضایی بازیگر سریال در حال پخش "آمین" دربسودابه بیضایی: «آمین» چالش جدیدی در بازیگری برایم رقم زد/ تلاش های هادی ساعی قابل تقدیر است
سودابه بیضایی آمین چالش جدیدی در بازیگری برایم رقم زد تلاش های هادی ساعی قابل تقدیر استبازیگر نقش لیروانا در سریال آمین گفت این سریال برای من چالش جدیدی در حرفه بازیگری بود و بعد از مطالعه فیلمنامه کاراکتر لیروانا به دلم نشست و بعد جلوی دوربین رفتم به گزارش خبرگزاری فارس سوداعکس: اجرای نمایش بیضایی
عکس اجرای نمایش بیضایی نمایش بیضایی به نوشته و کارگردانی محمد مساوات شامگاه یکشنبه در نمایش خانه سنگلج به روی صحنه رفت خبرگزاری مهر نمایش بیضایی به نوشته و کارگردانی محمد مساوات شامگاه یکشنبه در نمایش خانه سنگلج به روی صحنه رفت تاریخ انتشار ۲۷ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰ ۱۷گزارش تصویری - نمایشنامه خوانی « روز واقعه » بیضایی
نمایشنامه خوانی روز واقعه بیضایی عکس همت خواهی - ایسنا جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴ - ۰۰ ۳۸«سوراخ» در راه جشنواره تئاتر فجر
یکشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹ ۲۵ سوراخ نام نمایش جدید گروه سوراخ تو دیوار خواهد بود جابر رمضانی در گفتوگویی با خبرنگار تئاتر ایسنا بیان کرد مدتی قبل نمایشنامهای با عنوان آل استار و سورتمه را به جشنواره فجر ارائه کردم که در بخش چشمانداز پذیرفته شد اما در بازنویسیهایی که صسیاه مشقی از شعر معروف استاد شهریار و محتشم کاشانی+تصویر
سیاه مشقی از شعر معروف استاد شهریار و محتشم کاشانی تصویراستاد داوود نیکنام سیاه مشقی از اشعار معروف استاد شهریار و محتشم کاشانی را به تحریر کشیده است به گزارش خبرنگار هنرهای تجسمی خبرگزاری فارس استاد داوود نیکنام از جمله اساتید فرهیخته کشورمان است که خوشنویسی کتیبه ضریح شش گو-
گوناگون
پربازدیدترینها