واضح آرشیو وب فارسی:پارسینه: سرمقاله روز سه شنبه مردم سالاری به قلم مهدی مالمیر به مساله وضعیت اقتصادی در دوران پسا تحریم پرداخته می افزاید : آیا دوران پسا تحریم،کابوسِ بنگاه های غیر پاسخگو و بندرگاه های غیر مجاز ورود و خروج کالاخواهد شد؟ و باز آیا شرایط پساتحریم می تواند آب در دلِ مفسدین اقتصادی، رانت خواران ، کلاشان، سند سازان و... تکان دهد؟!در ادامه این سرمقاله می خوانیم : نزدیک به پنج دهه پیش هارولد مک میلان نخست وزیر وقت بریتانیا، با به کار بردن عبارت« نسیم دگرگونی» پایان عصر استعمار را در آفریقا اعلام کرد. امروز این عبارت کلیشه رایجی است برای اشاره به پایان پذیرفتن عصری کهنه وآغازِ فصل دگرگونی های بزرگ در دنیای سیاست. فاز برچیده شدن تحریم ها که دوشنبه با اعلام رسمی اتحادیه اروپایی وایالات متحده، اجرایی خواهد شد، به تعبیر مک میلان نسیمی است که مولفه های سیاسی واقتصادیِ چندی را چه در حوزه سیاست داخلی و چه در گستره سیاست خارجی (در سطح خاورمیانه وحتی جهان) دگرگون خواهد کرد. شکسته شدن تحریم ها، بی شک برخی از مشکلات دم دستی و روزانه ما را از میان برمی دارد و شرایط کار ومعیشت شماری از مردم را دگرگون خواهد کرد. می توان بی دشواری زیاد تصور کرد که در روزهای آینده با امیدی که برداشته شدن تحریم ها در دل تجار و کار آفرینان بیدار کرده است، چراغ برخی کارگاه ها وکارخانجاتی که به سبب تحریم ها سوت وکور شده بودند، روشن شود. فعالان بورسی با جرات وجسارت بیشتری به کار بپردازند و سرمایه گذارانی که در طول تمام سال های تحریم دل و دماغ سرمایه ریزی را در بخش کشاورزی وصنعت از کف داده بودند با تصمیمی استوار تر فعالیت های خود را از سر گیرند و... ؛ با این همه اما، پرسش مرکزی اینجاست که آیا نسیمِ برداشته شدن تحریم ها می تواند گره های ساختاری اقتصاد ما را بگشاید و دگرگونیِ نمایانی در عرصه اقتصاد پدید آورد؟ به عبارت دیگر، آیا دوران پسا تحریم،کابوسِ بنگاه های غیر پاسخگو و بندرگاه های غیر مجاز ورود و خروج کالاخواهد شد؟ و باز آیا شرایط پساتحریم می تواند آب در دلِ مفسدین اقتصادی، رانت خواران ، کلاشان، سند سازان و... تکان دهد؟! تا آنجا که حافظه یاری می دهد بسیاری از تحلیلگران عرصه اقتصاد، پدیده تحریم ها را تنها بخشی از معضلات اقتصاد کشور قلمداد می کردند ومشکلات دیرپای اقتصاد کشور مثل: عدم شفافیت عرصه اقتصاد، دخالت نالازم دولت در فعالیت های اقتصادی، رنجوری بخش خصوصی، بی توجهی به امر تولید و... را علت العلل به شماره افتادن نفسِ اقتصاد کشور می دانستند. حتی برخی از اقتصاد دانان تا بدان جا پیش رفتند که هیبت هیولایی تحریم ها را برآمده از مشکلات داخلی می دانستند و با جرات بر این عقیده پای می فشردند که اگر پای مشکلات داخلی در میان نبود، تحریم ها با تمام نیرومندی اش نمی توانست اینچنین خسارت بار شود! این که با برداشته شدن بند تحریم ها از دست وپای نظام بانکی، حمل و نقل و... وضعیت کار وکسب از بن بستِ کنونی بیرون خواهد رفت، نکته ای است که کمتر چک وچانه بر می دارد اما، در دنیای سیاست همیشه دیدن نیمه پُر لیوانِ پدیده های سیاسی، بسنده نیست و می باید برای پُر کردن نیمه خالی لیوان نیز تدبیری اندیشید. از هر گوشه که بنگریم، تحریم ها تنها بخشی از گرفتاری های ما در عرصه اقتصاد بودند. بخش بزرگ تر اما معضلات ساختاری است که شوربختانه هر روز تناورتر می شوند و به نظر نمی آید با غیب شدن تحریم ها، چند روزه وچند ماهه از میان برخیزند. از این رو، می باید بی معطلی نیمه خالی لیوان را با کاستن از مشکلات ساختاری ، شفافیت بخشیدن به عرصه اقتصاد وباز گرداندن اعتماد به فعالان اقتصادی و... پر کرد. همطراز دانستن آغاز دوران پسا تحریم(با همه بزرگی اش) با پایان یافتن مشکلات دیرینه سالِ اقتصادی، سرابی است که به هیچ رو نباید آن را چشمه آرزو پنداشت! منبع : روزنامه مردم سالاری
سه شنبه ، ۲۸مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پارسینه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]