واضح آرشیو وب فارسی:قدس آنلاین: آنچه در عاشورای سال ۶۱ و در زمین کربلا اتفاق افتاد یک حادثه مقطعی و محصور در حصار زمان و مکان نبود، ...گواه این مدعا شکسته شدن این حصار زمانی و مکانی است که امروز بعد از 15 قرن، سال به سال بر شور و حرارت عزاداران حسینی افزوده می شود و هر محرمی که می گذرد، شعله محبت حضرت اباعبدا... در دل های محبانش شعله ورتر می شود. راستی که از ماندگاری این عشق و محبت چیست؟ آنچه مشخص است، جدای از محبت حسینی که جان و دل شیعیان را به ترنم الهی اش نوازش می دهد، سخن از جریانی است که کربلا منشأ آن بوده است و حضرت سیدالشهدا با ذکر این نکته که: «مثلی لایبایع مثله»؛ مثل من با مثل یزید بیعت نمی کند؛ عظیم ترین صف بندی دو جریان را در تاریخ رقم زدند، صف بندی و جبهه بندی جریان حسینی در مقابل جریان یزیدی. هر کسی که مرامی حسینی دارد نمی تواند با یزیدیان کنار بیاید، مذاکره کند و حتی نمی تواند چشم هایش را بر انحرافات یزید ببندد و گوشه گیری کند و منزوی شود و کاری به کار جامعه و سیر حرکتش نداشته باشد. ایستادگی در مقابل ظلم و جلوگیری از انحراف جامعه و بیرق اصلاح جامعه را بلند کردن درسی است که از زمین کربلا و مکتب عاشورا برای تمامی دوران تاریخ نوشته شده است که فرمود «اِنّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی امّه جدّی». از این روست که «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» بسط جبهه بندی جریان حسینی است در مقابل جریان یزیدی در طول زمان و در تمام گستره مکانی جهانی. تشخیص درست کربلای امروز و نقش آفرینی حسینی در جبهه حق وظیفه ای است که عاشورا در پیش روی ما گذاشته و نمی توان محبت حسین(ع) را در دل داشت، ولی در مقابل یزید زمان سکوت کرد و یا منزوی شد. نمی توان حسینی بود و به جای نهیب حسینی به عمر سعد با او مذاکره کرد و عکس یادگاری انداخت. اگر رهبر معظم انقلاب ملاحظه کاری را قتله گاه انقلاب می دانند، از این بابت است که اگر سیدالشهدا با اولین فشار دستگاه اموی به جای قیام انقلابی، محافظه کاری در پیش می گرفت و مصالحه با ظالم نه، بلکه برای حفظ جان خود و یاران و اهل بیتش سکوت می کرد، امروز دیگر موهبتی به نام اسلام و تشیع وجود نداشت. خون سیدالشهدا بود که خط قرمز جریان حق را در مقابل جریان یزید مشخص کرد. اباعبدا... خود به قتله گاه رفت تا نگذارد حکومت اسلامی جد بزرگوارش به قتله گاه برود. امروز صحنه نبرد جریان حق و باطل در منطقه از یمن تا سوریه و فلسطین گسترده شده است. آنچه به عنوان رویارویی جبهه مقاومت با جریان صهیونیستی- تکفیری در منطقه ، رخ داده، در پارادایم مکتب عاشورا، کربلای جبهه مقاومت است. مدافعان حرم آل ا... در عراق و سوریه با هر رنگ و ملیتی زیر بیرق هیهات منا الذله گرد هم جمع شده اند و کربلای دیگری در ادامه راه نهضت عاشورا رقم زدند. اگر چه تحلیل تحولات میدانی در جبهه مقاومت و میزان پیشرفت و فتوح رزمندگان اسلام در آوردگاه رزم مهم است، اما قبل از آن تحلیل جریانی صحنه نبرد براساس مکتب عاشورا دارای اهمیت است که اگر این چنین نشود در محاسبات خود دچار خطای راهبردی خواهیم شد. پدیده ای که امروز به نام هیات سکولار توسط جریان های خارجی با آب و تاب به آن دامن می زنند و بعضی نیز در داخل چشم بسته آن را تکرار می کنند، از جمله این خطاهای راهبردی و خطرناک است. نمی شود مجلس مصیبت امام حسین(ع) برگزار کرد، ولی در کربلای امروز بی طرف بود؟ باید به مانند امثال شهید همدانی صف خود را در بین این دو جریان انتخاب کرد و این نقطه عطف حادثه کربلاست در انتخاب بین حسین(ع) و یزید که بی طرفی وجود ندارد. کربلای جبهه مقاومت امروز در یمن، عراق، سوریه و فلسطین به عاشورای خود رسیده است و عاشوراییان باید با اقتدا به سالار شهیدان، کاری حسینی کنند. ایران اسلامی در این میان نقش علمدار این جبهه را تاکنون بخوبی و با صلابت و پشتوانه خوبی برای مستضعفین منطقه بوده است که اگر کمی در این مسیر تعللی به خرج داده می شد، امروز شاهد سقوط دمشق و بغداد بودیم و باید فکری برای همسایگی با تکفیری ها در مرزهای غربی کشورمان می کردیم.
سه شنبه ، ۲۸مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]