واضح آرشیو وب فارسی:ایکنا: کانون خبرنگاران نبأ: یکی از پیرغلامان حسینی در مورد آداب مداحی گفت: الان کسی که مداح است کارش چیز دیگری است و اصلاً وقت کلاس آمدن ندارد لذا یک مداحی را دانلود می کند و اگر خوشش آمد همان را حالا با هر سبک و شعری که باشد می خواند، جالب اینست که زمان ما حتی شعر هم نبود و مداح برای شعر تا افغانستان هم سفر می کرد!به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به ایکنا ، محمدمهدی موحد رضایی یکی از پیرغلامان حسینی در معرفی خود گفت: حقیر، مهدی رضایی از اهالی دولاب تهران هستم، پدرم مرحوم مرشد رجب رضایی مشهور به شاطر رجب بود چون او نانوایی داشت و در جنگ تحمیلی که در اهواز وضعیت نان خراب بود به همراه گروهی از نانواها در اهواز چند تنور نانوایی زده بود. برای مداحی مقابل پیشکسوتان از تاریکی بهره بردم وی افزود: از طفولیت همراه پدرم در روضه های خانگی دولاب شرکت می کردم، وقتی او می خواند من نیز در ذهنم ثبت می کردم تا اینکه ذوق خواندن پیدا کردم، اولین بار که روضه خواندم در مجلسی بود که شنبه ها برگزار می شد و بانی آن مجلس، توسلش به حضرت مسلم (ع) بود، من پامنبری پدرم بود و او می دانست من این اشعار را حفظ هستم و من این اشعار را خواندم: «مسلم اندر کوفه چون بی یار شد/ دستگیر فرقه کفار شد/ آن زمان کز زندگانی شست دست/ با رشادت زیر تیغ کین نشست/ با زبان حال گفت از بالای بام/ هان ای شاه شهیدان السلام/ السلام ای زاده زهرا، حسین/ السلام ای زاده خیرالبشر/ خوب دادی از پسرعمه ات خبر» رضایی ادامه داد: البته اولین برنامه ای که در جامعه مداحان اجرا کردم در ماه رمضان بود که رویم نمی شد جلوی پیشکسوتان در روشنایی بخوانم لذا وقتی گریز رفتند من از تاریکی استفاده کردم و اشعار محمدعلی تابه را با توسل به حضرت خواندم که آن زمان حدود 12 سال داشتم و پیشکسوتان آنجا به پدرم گفتند با پسرت اگر کار شود خوب می شود. آن برنامه همانند برنامه یکشنبه های خانه مداحان است که یک قرن قدمت دارد. دریافت وی یادآور شد: روز عاشورا در هیئت قمر بنی هاشم دولاب تهران اولین باری بود که برای زنجیرزن ها می خواندم و به همین دلیل خیلی نگران بودم البته تفاوت چندانی نمی کرد ولی گفتم زنجیرها را پَر شالتان بگذارید تا من برایتان روضه بخوانم که سینه بزنید، آنان نیز قبول کردند و گفتند قبل از تو مداح دیگری می خواهد بخواند و آن مداح روضه حضرت قاسم (ع) خواند و من بعد از او روی چهارپایه رفتم و این روضه را خواندم: «پوشیده کفن قاسم از برای دامادی/ می رود به قربانگه یا به خجله شادی» که آنان همین بیت را از من گرفتند و با آن شور گرفتند و دو دسته شدند که یک دسته می گفت پوشیده کفن قاسم از برای دامادی و یک دسته می گفت می رود به مهمانگه یا به حجله شادی، این را شور گرفتند و اصلاً اجازه نمی دادند من ادامه دهم و من هم روی چهارپایه خشک شده بودم تا اینکه بالاخره توانستم ساکتشان کنم و دو سه جمله روضه خواندم که آنان شروع به زنجیرزنی کردند و چون این بار شور حضرت ابوالفضل (ع) را گرفته بودند این شعر را خواندم: «چطور نعش تو بردارم/ چطور رو در حرم آرم/ نه قوت در کمر دارم/ ابا الفضل ای علمدارم» و خلاصه شور خیلی خوبی به وجود آمده بود و برنامه خوبی شد. روضه جَوان را نمی توانم بخوانم این پیرغلام حسینی تصریح کرد: بعد از آن زنجیرزنی، من در همان هیئت محله خودم یعنی هیئت انصار العباس دولاب خواندم البته ابتدا اعتماد نمی کردند که من جلوی حرم حضرت اهل علی (ع) چهارپایه بروم لذا وسط خیابان محمدی که معروف به درشکه خانه بود چهارپایه رفتم. هرچند خود من هیئت نونهالان حضرت عباس (ع) را تأسیس کردم که از آن نیز خواننده درآمد ولی بعداً تعطیل شد و با بزرگسالان ادغام شدیم. دریافت وی در مورد اثرگذارترین روضه بر خودش اظهار کرد: یک روضه است که خودم نمی توانم بخوانم و آن روضه وداع است که همه یاران آقا شهید شده اند و جَون که غلام ائمه (ع) بوده است و در آن زمان از امام سجاد مراقبت می کرده است سمت امام حسین (ع) می آید و می گوید آقا کسی برای تو نمانده است، اجازه بدهید من نیز بروم و خود را فدای شما کنم که امام حسین (ع) قبول نمی کند آن غلام با آنهمه خدمتی که کرده است به جنگ نیز برود اما غلام آنقدر اصرار می کند که اجازه می گیرد و شهید می شود. دریافت مداحان، قرآن و دعا نمیخواندند این ذاکر اهل بیت (ع) در مورد عزاداری های در قدیم خاطرنشان کرد: در زمان کودکی من، سه روز قبل از محرم نوای علی علیا بلند می شد که یعنی محرم نزدیک است و چند پهلوان محله می آمدند تیرهای بزرگ تکیه را بلند می کردند که چادر برپا شود، آن زمان هم در طول سال، تکیه ها زیاد برپا می شد ولی غذای نذری فقط در عاشورا آبگوشت می دادند، آن زمان حتی پیرمردهای قد خمیده بالای صد سال نیز به مجلس می آمدند و سینه می زدند. دریافت وی در مورد نقش قرآن در عزاداری های قدیم گفت: قدیم در هر محله یک قاری قرآن بود، مثلاً مرحوم مشهدی رمضان علی از اهالی امامزاده اهل علی (ع) از قاریان بود که هرکس در دولاب فوت می شد او می آمد و در مجلس فوت قرآن می خواند اما کم کم به مرور زمان جا افتاد که بعد از قرآن یک توسل نیز بشود. البته مداحان، قرآن و دعا نمی خواندند فقط مداحی می کردند که با رباعی شروع می شد بعد غزل پندیات بود و بعد قصیده از ائمه (ع) و آخرش نوحه بود اما کم کم قرآن نیز اضافه شد و الان در همین خانه مداحان کلاس قرآن نیز داریم که باید یادی از مرحوم حاج علی آهی کنیم، خدا او را بیامرزد که تلاش فراوانی برای اینکار کرد و خدا نگهدار فرزندش آقا حسن آهی و آقای سازگار باشد که همان راه را ادامه می دهند. دریافت رضایی در مورد استفاده نکردن مداحان از قرآن تصریح کرد: مداحان قدیم حداقل باید دو سال شاگردی می کردند و در این زمان حتی حق نداشتند در خانه برای مادرشان نیز بخوانند تا اینکه استادشان آنان را به جامعه مداحان می آوردند یک منبر در صبح جمعه می خواندند و حتی مداحان لباس مخصوص داشتند که شامل یک کت بلند، عرقچین و عبا بود، آن زمان مداحان باید اشعار را حفظ می کردند و اصلاً کسی به خودش اجازه نمی داد که اشعار را از روی کاغذ بخواند، اما متأسفانه الان کسی که مداح است کارش چیز دیگری است و اصلاً وقت کلاس آمدن ندارد لذا یک مداحی را دانلود می کند و اگر خوشش آمد همان را حالا با هر سبک و شعری که باشد می خواند، جالب اینست که زمان ما حتی شعر هم نبود و مداح برای شعر تا افغانستان هم سفر می کردند! دریافت امام حسین(ع) را دکان خود قرار ندهید وی در پایان در مورد وصیت و آرزویش بیان کرد: وصیت من به جوانان این است که سمت گناه نروند و امام حسین (ع) را دکان خود قرار ندهند، من وقتی که جوان بودم به من می گفتند مهدی وقتی به مجلس وارد می شوی امام زمان در مجلس حضور دارد یک وقت فکرت به این سمت نرود که کدام هیئت چقدر می دهد و بحمدالله تاکنون آبرومندانه زندگی کردم البته شده که به مو رسیده ام اما بریده نشده ام اما بعضی برکت کار را از بین می برند مثلاً به جای دیگری قول می دهند اما بخاطر پول بیشتر جای دیگر به قولشان عمل نمی کنند و نمی روند یا به راحتی تأخیر می کنند. آرزوی من این است که بعد از مرگم امام حسین (ع) از من دستگیری کند و رویش را از من برنگرداند. دریافت شهریار شریعت
سه شنبه ، ۲۸مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایکنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]