واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: ورزش - دايي در جستوجوي ليدر
ورزش - دايي در جستوجوي ليدر
امير جاملو: فاصله 11روزه تا بازي با امارات را چگونه بايد پر كرد؟ اين پرسش ويژه اعضاي كادرفني است؛ پرسشي كه البته دروني است و علي دايي پاسخ آن را با برنامهريزي تمرينات تيم ملي پيدا كرده است اما در «اجرا» خيلي چيزها متفاوت است. بازيكنان ايراني كه از نظر رواني ضعيف هستند؛ پس از رسيدن به اوج هيجان در روزهاي پاياني ليگ برتر سخت به شرايط رواني به رقابتي سنگين ديگر برميگردند. وقتي غريزه برتريجويي آنها در روزهاي پاياني ليگ ارضا ميشود؛ ريكاوري روانيشان براي رقابتي ديگر بسيار سخت است. اين مسئله حتي در مورد بازيكنان بزرگ تيم ملي هم وجود دارد. اينكه مهرههاي پرسپوليس و سپاهان پس از انجام سختترين و هيجانانگيزترين بازيهاي چند سال اخيرشان در ليگ برتر، چقدر زمان نياز دارند تا آماده رقابت ملي براي رسيدن به جام جهاني شوند سوال مهمي است كه پاسخ شفاهي نميطلبد. در واقع هيچيك از اعضاي كادرفني نميتوانند در «لحظه» پاسخ كامل و درست به اين پرسش بدهند. تنها برگزاري چند جلسه تمرين علي دايي را توجه عمق فاجعه يا مشكل سطحي و قابل رفعش خواهد كرد. ساده است گفتن اين مطلب در تمرين اول تيم ملي به بازيكنان كه «ديگر ليگ تمام شده و بايد همه فكر و ذكرتان تيم ملي و جام جهاني باشد.» در اجرا اما همه چيز متفاوت است.
در اين شرايط علي دايي بايد پيش از هر چيز هسته تيمش را از نظر رواني به اوج برساند. يعني اگر گلر اول ايران به اضافه دو مدافع مياني، مجتبي جباري و نيكبخت كه احتمالا تنها مهاجم مركزي ايران در آرايش 1ـ3ـ2ـ4 خواهد بود؛ در اوج انگيزه و رقابتجويي باشند كار براي تهييج مهرههاي ديگر آسان ميشود و حتي بيانگيزههايي كه در ليگ به اوج فواره رسيدند هم بازسازي رواني خواهند شد اما پايين بودن هسته تيم ملي به لحاظ رواني و ضعف ستون فقرات تيم دايي، انرژي عناصر ديگر را هم به حداقل خواهد رساند. مجيد جلالي درباره دوران بازيگري دايي ديدگاه جالبي دارد: «آنقدر در خلوت با خودش مونولوگ پرشوري داشت كه انرژي عجيبي ميگرفت و بازي كه شروع ميشد؛ اين انرژي شديد ناخودآگاه به همتيميهايش منتقل ميشد.» علي دايي بايد براي تيم ملي دنبال چنين مهرهاي داخل زمين باشد و البته كه هيچكس در اين زمينه به گرد دايي نميرسد اما سرمربي با شبيهسازي شرايط رواني خودش براي بازيكني كه او را به لحاظ روحيه برتريجويي نزديك خودش ميبيند؛ بخشي از مشكلات رواني تيم ملي را حل خواهد كرد. اين مهره خاص علي كريمي نميتواند باشد. مهرههايي مثل مسعود شجاعي و آندرانيك تيموريان هم كاراكتر و قدرت كشيدن اين بار سنگين را ندارند. شايد بهترين انتخاب براي توزيع انرژي در تركيب تيم ملي جواد نكونام باشد؛ بازيكني كه اگر در شرايط مطلوب جسماني باشد فريادهايي به نفع تيم ملي و در راه تهييج مهرههاي جوان خواهد كشيد. دايي در قلب دفاع هم رهبر ندارد. هرچند جلال حسيني و هادي عقيلي به لحاظ فني كاملا موجه هستند؛ اما روحيه و توان تغذيه رواني و انگيزشي تيم ملي را ندارند. اتفاقا آنها بايد حمايت رواني نكونام و آندو را داشته باشند تا ضريب اشتباهشان بالا نرود. يادمان نرفته جواد نكونام حتي ميتواند از همين بازي با امارات به تركيب تيم ملي برگردد. در اين صورت هسته توزيعكننده انرژي را مثلث آندو، نكونام، جباري تشكيل خواهند داد. ميتوان از اين موضوع مشتق گرفت، به اين صورت كه نكونام ليدر رواني سازمان هجومي تيم ملي باشد و آندرانيك به همراه جباري به عنوان دو هافبك كليدي، سازمان دفاعي تيم را از نظر رواني و انگيزشي بالانس كنند. اين در واقع حالت ايدهال براي تيمي است كه بايد امارات را در آزادي شكست دهد تا درهاي صعود را باز كند و از بحران فاصله بگيرد. علي دايي خوب ميداند تيم ملي كنوني با آن تيمي كه علي دايي در اواخر دهه 70 و اوايل دهه 80 برايش بازي ميكرد؛ تفاوت دارد. نبايد خودمان را فريب بدهيم. تيم ما ديگر عابدزاده و استيلي و گلمحمدي و باقري و دايي ندارد و دچار كمبود مهره قابل اتكا شدهايم. البته مهره قابل اعتنا زياد داريم اما زمان زيادي مانده تا قابل اعتناها تبديل به ستارههاي قابل اتكا شوند. پديدهها دركنار ستارهها و تحت تاثير همزيستي مسالمتآميز با آنها رشد ميكنند. علي دايي از اولين جلسه تمرين تيم ملي روي تشكيل هسته توزيعكننده انرژي زوم ميكند و تيمش را حول اين هسته طراحي خواهد كرد؛ هستهاي كه تا پايان مرحله نهايي مقدماتي جام جهاني بايد بار صعود را به دوش بكشد. راستي در اين فرصت 11روزه تا بازي مقابل امارات چه ميكنيم؟
سه شنبه 7 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 339]