تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 12 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):كمال ادب و مروت در هفت چيز است: عقل، بردبارى، صبر، ملايمت، سكوت، خوش‏اخلاقى و مدا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836774112




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مجیدی بعد از دیدن تست گریمم گفت:«خودشه»/ نیرویی من را به ابوطالب رساند


واضح آرشیو وب فارسی:جهان نیوز: صحبت در مورد چنین فیلمی سخت است و سوال های بسیار زیادی وجود دارد که حتی شاید برخی از آن ها تکراری به نظر برسد اما هر بازیگری تعریف خود را از کاری که انجام داده است دارد. ابتدا در مورد خود فیلم و مسئولیتی که بر دوش داشتید حرف بزنید و مجیدی که پرچم دار پذیرفتن چنین مسئولیت بزرگی بود.به گزارش جهان به نقل از فارس، مهدی پاکدل بازیگر جوان و بدون حاشیه سینما به یکباره برای نقشی بزرگ در فیلمی بزرگ انتخاب می شود. او ایفاگر نقش «ابوطالب» است. زمانی که با وی گفت وگوی حضوری داشتم متاسفانه عکاس نبود تا لحظه های به وجد آمدن وی را هنگام صحبت در مورد فیلم «محمد رسول الله (ص)» ثبت کند. پاکدل از مجیدی گفت، از احساس غیر مسلمان ها بعد از دیدن فیلم در کانادا از همکاری با بزرگان سینما چون استرارو. دلخور هم بود از قضاوت های به دور از انصاف. به قول خودش شاید باید برخی به جای حضور در سینما بروند در بازار آهن فروش ها کار کنند. پیش از اینکه برای این نقش انتخاب شود دندان احساسش برای حضور در حد و اندازه حتی یک پلان در این فیلم تیز شده بود. به قول خودش دلش شکسته بود از دور مراحل انتخاب عوامل این فیلم را نگاه می کرد و انتظار می کشید. روزهایی بود که حال و حوصله خودش را هم نداشت. تلفنش زنگ می خورد به او می گویند بیایید برای تست گریم باورش نمی شود می گوید: اشتباه گرفتید من مهدی پاکدل هستم، اما درست بود پاکدل برای بازی در نقش «ابوطالب» حامی پیامبر انتخاب شده بود. لحظه های وصف ناپذیر مهدی پاکدل در طی دوسال حضورش در این فیلم از همین جا آغاز می شود که بر همین اساس با وی گفت وگویی داشتم که به شرح ذیل آمده است. _صحبت در مورد چنین فیلمی سخت است و سوال های بسیار زیادی وجود دارد که حتی شاید برخی از آن ها تکراری به نظر برسد اما هر بازیگری تعریف خود را از کاری که انجام داده است دارد. ابتدا در مورد خود فیلم و مسئولیتی که بر دوش داشتید حرف بزنید و مجیدی که پرچم دار پذیرفتن چنین مسئولیت بزرگی بود. تحمل بار چنین مسئولیتی از عهده هر کارگردانی خارج است همین که شما فقط به این فکر کنید که من فیلمی می سازم که بیش از یک میلیارد مخاطب دارد مسئولیت بزرگی راب ر دوش شما خواهد گذاشت و گاهی ترسناک هم به نظر می رسد. در طی مدت که با مجیدی کار می کردم احساس مسئولیت را در نگاه شان هم می دیدم. واقعا پذیرفتن چنین مسئولبتی ترسناک است و شوخی نیست. *موضوع فیلم «محمد رسول الله (ص)» فرا ملی و بین المللی است فکر کنید فیلمی ساخته شود که به بخشی یا عده ای توهین کرده باشد چه اتفاقی می افتد. قطعاً کسی دلش نمی خواهد فیلمی با این مختصات بسازد اما به هر حال ممکن است این اتفاق به هزار و یک دلیل بیفتد چقدر مسئولیت آن سنگین است حالا تصور کنید مسئول ساخت فیلمی هستید که اعتقاد و باور بیش از یک میلیارد آدم را بر عهده دارید. موضوع این فیلم فرا ملی و بین المللی است موضوعی است که اعتقاد و باور های بسیاری را در بر می گیرد. ممکن است در لحظه ای چیزی اشتباه شد بازخورد آن بسیار سنگین تر از آن است که بتوان آن را هضم کرد. *مجیدی دل و جرأت به خرج داد تا «محمد رسول الله (ص)» را ساخت _ البته با توجه به شرایط تبلیغاتی که نسبت به اسلام و مسلمان ها وجود دارد ساخت چنین فیلمی به شدت احساس می شد سیاه نمایی ها آنقدر زیاد است که تغییر آن کار دشواری است. درست است. در زمینه اسلام سیاه نمایی های زیادی شده است و نگاه جهان را نیز به اسلام تغییر داده اند و گاهی آنقدر این سیاهی زیاد است که هر چقدر هم به آن لکه های سفید را بپاشی باز هم زمینه سیاه خواهد بود. تا توانسته اند سیاه نمایی کرده اند. واقعاً مجید مجیدی بسیار دل و جرأت به خرج داد که این فیلم را ساخت. به نظرم واقعاً با کمک خود پیغمبر اسلام این فیلم را ساختند. به خود پیامبر توسل کردند و گفتند که ما می خواهیم صادقانه زندگی شما را بسازیم و من شاهد زحمات مجیدی بودم. البته که تمام عوامل فیلم حتی افراد خارجی که در ساخت این فیلم دخالت داشتند زحمت بسیار زیادی کشیدند. *فیلم «محمد رسول الله (ص)» قبل از ساخت بزرگ بود اصولاً ابتدا فیلمی ساخته می شود و بعداً بزرگ می شود اما فیلم سینمایی «محمد رسول الله (ص)» قبل از اینکه ساخته شود بزرگ بود. چنین شرایطی کار را برای همه سخت می کرد مخصوصا برای بازیگران فیلم که مسئولیت سخت و سنگینی را بر عهده داشتند. من نقش فردی را بازی می کردم که ایرانی ها عاشق فرزندش حضرت علی (ع) هستند. زمان حضور در نقش ابوطالب خودم را مجاز به انجام هر کاری نمی دیدم *زمان بازی در این نقش مجیدی بر چه چیزی تاکید داشت؟ مجید مجیدی بار ها در طول فیلمبرداری به بنده گوش زد می کرد و می گفت: «تو داری نقش پدر حضرت علی (ع) را بازی می کنی.» واقعاً برای تک تک افراد مسئولیت سنگینی بود. زمانی که در این فیلم بازی می کردم خودم را مجاز و محق برای انجام برخی کار ها و یا رفتار ها نمی دانستم نه به این معنی که کار خاص و ویژه ای بوده که کنار گذاشتم منظورم کم کاری است به طور مثال اگر زمان فیلمبرداری برخی فیلم ها کمی دیر تر سر صحنه حاضر می شدم در این فیلم بزرگ به جزئی ترین موارد هم دقت می کردم. مسئله این فیلم برایم فرا متنی بود حتی به خودم این اجازه را نمی دادم خستگیم را سر صحنه بیاورم. *ایفای نقش «ابوطالب» همانند بازیگری نبود یک عبادت بود/ با دنده شکسته بازی کردم و لذت بردم در مقطع پیری «ابوطالب» ۹ ساعت گریمم طول می کشید و به شدت پوست تحت تاثیر مواد گریم قرار گرفته بود سکانس هایی که مربوط به زمان پیری «ابوطالب» می شد را زود تر گرفتیم و هنگام فیلمبرداری صحنه هایی که مربوط به جوانی این نقش بود اثرات آن کاملاً مشهود است اما اجازه نمی دادم آسیب پوستی که دیده بودم ذره ای در کارم تاثیر بگذارد یا دیده شود. می خواهم بگویم که حضور در این نقش برایم مانند بازیگری نبود بلکه همچون یک عبادت بود حال خوبی بود که دلم نمی خواست تمام شود. بر خلاف برخی پروژه ها که دلم می خواهد زود تمام شود. فیلم سینمایی «محمد رسول الله (ص)» جزو آن دسته از آثاری بود که فکر نمی کنم دیگر برایم تکرار شود. دلم نمی خواست آن روز ها تمام شود بلکه علاقه داشتم همیشه در هاله ای که به دلیل حضور در این فیلم برایم به وجود آمده باشم با اینکه فوق العاده از لحاظ فیزیکی کار بسیار دشوار و سختی بود. در یک بازه زمانی که مربوط به اوایل فیلم بود از اسب افتادم و دنده ام شکست و بسیاری از سکانس های اسب سواری در عسلویه که ضبط شد با دنده شکسته فیلمبرداری کردیم اما لذت می بردم از کاری که انجام می دادم و اجازه ظهور درد را نمی دادم. *نیرویی غیر از خواست مجیدی مرا به «ابوطالب» رساند/دل شکسته و از دور به «محمد رسول الله (ص)» نگاه می کردم _از حضورتان در این نقش و مسیری که به «ابوطالب» رسیدی بگویید؟ واقعاً این من نبودم که این نقش را انتخاب کردم بلکه انتخاب شدم. انتخاب نه از سوی مجیدی و یا هر فرد دیگری باز هم اشاره می کنم به انرژی چیزی فرامتنی که حضورم را در «محمد رسول الله (ص)» رقم زد. از دوسال قبل در جریان تولید این فیلم سینمایی بودم. فکر می کنم تا به این لحظه ۸ بار فیلم را دیدم. و این دیالوگ در فیلم برایم بسیار پر معنا است در بخشی از فیلم دیالوگی داریم به این شکل که « خدا را کجا می یابید؟ در دلهای شکسته». من خیلی دلم شکسته بود. احساس می کردم به آنچه که حقم بوده در سینما دست پیدا نکرده ام. واقعاً سال ها تلاش کردم و زحمت کشیدم و دلم می خواست در سینما با کارگردان بزرگی کار کنم بدون تعارف این اتفاق برایم نیافتاده بود و علاقه آرزو داشتم در یک فیلم ماندگاری حضور داشته باشم. در تنهایی خودم می گفتم:«نگاه کن این فیلم هم در حال ساخته شدن است عوامل فوق العاده حرفه ای دارد و... آن ها حتی به من فکر هم نمی کنند. خدایا چه کار باید کنم؟! به چه کسی بگویم که دلم می خواهد یک پلان در این فیلم حضور داشته باشم؟! مگر چه می شود؟!» با خودم کلنجار می رفتم و خود را مجاب می کردم که بالاخره یک روز هم قسمت من فیلمی ماندگار خواهد شد. متوجه شدم که عوامل فیلم انتخاب شده اند و یک ماه دیگر فیلمبرداری آغاز می شود. با خودم گفتم «این هم قسمت ما! حتی یک نفر برای سیاهی لشکر هم به من زنگ نزدند!» دو الی سه ماه هم از ازدواجم می گذشت. چند پروژه سینمایی هم پیشنهاد شده بود و هیچ کدام را نپذیرفته بودم. آنقدر حالم گرفته شده بود که می گفتم چرا باید چنین نقش هایی پیشنهاد شود. صاف و ساده بگویم احساس عجیبی داشتم با خودم هم دیگر حال نمی کردم؛ شرایطی که داشتم برایم کسالت بار بود. تا اینکه یکی از دوستانم هم با من تماس گرفت و خواست در فیلم کوتاهی بازی کنم و من هم پذیرفتم اتفاقاً در همان روز با چند تا از عوامل فیلم و مخصوصاً فیلمبردار در مورد پروژه «محمد رسول الله (ص)» صحبت کردیم و گفتیم خوش به حال افرادی که قرار است در این فیلم همکاری کنند. همان روز محسن قرایی با من تماس گرفته بود و من جواب نداده بودم و بعد اس ام اس داده بود که من محسن قرایی دستیار مجیدی هستم لطفاً با من تماس بگیرید. _ بعد از این همه بحث در مورد فیلم و آرزوی حضور در آن به ذهنت نرسید که برای بازی با تو تماس گرفته اند؟ اصلاً به هیچ عنوان چنین فکری به ذهنم نرسید با خودم گفتم احتمالاً شماره فردی را می خواهند. تماس گرفتم با محسن قرایی او هم گفت:«فردا فرصت داری ۱۰ صبح برای تست گریم بیایید؟! باور کنید فکر کردم اشتباهی گرفته است! دوباره خودم را معرفی کردم و گفتم من مهدی پاکدل هستم. برای چه بیایم؟ او گفت: « ماجرای فیلم پیامبر کمی متفاوت با سایر کار ها است افراد ابتدا تست گریم می دهند اگر پذیرفته شد بعد فیلمنامه داده می شود.» به سرعت گفتم بله حتماً. فقط پرسیدم برای نقش خواستی در نظر دارید؟ او گفت: بله برای نقش اصلی فیلم کاراکتر «ابوطالب». وای خدای من! باورتان نمی شود با چه حس و حالی تا منزل رفتم. به همسرم گفتم: برای این فیلم با من تماس گرفتند. او گفت: خیلی عالیه برای اینکه همیشه آرزویش را داشتی اما چرا آنقدر مضطربی؟! گفتم: برای اینکه اگر بروم و انتخاب نشوم حالم بسیار بیشتر بد می شود. همسرم تنها گفت: «امیدت به خدا باشه انشاالله درست می شه.» *مجیدی بعد از دیدن تست گریمم گفت:«خودشه»/ «محمد رسول الله (ص)» شعری است به زبان سینما برای تست گریم رفتم بعد از اتمام گریم لباس هم پوشیدم مجید مجیدی و میرباقری داخل شدند. برای اولین بار بود که مجید مجیدی را می دیدم. نمی دانم جواب سلام من را هم داد یا نه چون به شدت داشت من را برانداز می کرد زیر لب هم حرف می زد و رو به میرباقری گفت: خودشه نه؟ میرباقری هم گفت: اره خوبه خودشه. این لحظه برای من لحظه درخشان و به یادماندنی در زندگی ام است. همیشه فکر می کنم این لحظه بزرگ از جایی دیگر برایم رقم خورد احساسم این است که صاحب اصلی پروژه و کائنات چنین شرایطی را فراهم کردند. از آن به بعد نزدیک به دو سال تمام فکر و ذکرم این پروژه بود. این فیلم یک اثر سینمایی نیست بلکه یک شعر است که به زبان سینما سروده شده است کار ما هم بازیگری در این فیلم نبود به نوعی عبادت بود. *به مجیدی گفتم بیشتر توضیح ندهید می ترسم قبل از شروع فیلمبرداری مجیدی در مورد بسیاری از موارد مانند اتفاقاتی که ممکن است بیافتد بازخورد هایی که از گروه های مختلف دریافت می کنیم و همچنین مسئولیت سنگینی که بر دوش داریم با من حرف زد تا جایی که خودم گفتم: «آقای مجیدی بیشتر از این دیگر نگویید من می ترسم من هر آنچه که در وجودم دارم را در اختیار پروژه خواهم گذاشت. هم انرژی اش را دارم و انگیزه کافی و حاضرم با تمام وجود کار کنم تا این نقش قابل باور بشود» کاری نداشتم که اطرافیان چه می گفتند. کما اینکه بودند افرادی که با مجیدی تماس گرفتند و گفتند فلانی مناسب این نقش نیست، تو باید یک چهره سینمایی تر بیاوری، این بازیگر مگر کدام نقش ویژه ای را بازی کرده است اما واقعاً با و. جود تمام این اتفاق ها گویا نیروی قوی تری این ماجرا را هدایت می کرد. نه من بلکه تمام افرادی که در این پروژه سینمایی حضور داشتند ماجرایی این چنینی برایشان اتفاق افتاده بود. *شهاب حسینی گفت:مهدی قوی باش تو بهترین انتخاب بودی این نکته را تا به حال در هیچ گفت وگویی نگفته ام زمانی که عکس بنده را به روی مجله زدند و به نوعی از چهره «ابوطالب» رونمایی کردند تنهای فردی که با من تماس گرفت و تبریک گفت شهاب حسینی بود و گفت: » به نظرم تو بهترین انتخاب برای این نقش بودی. مهدی قوی باش من مطمئنم که تو موفق می شوی و از عهده این کار بر می ایی». این برخورد شهاب حسینی برای بسیار انرژی بخش بود و کیف کردم که یک همکار آنقدر منش و فروتنی دارد که تماس می گیرد و تبریک می گوید. همیشه دنبال این هستم که به نوعی این کار را جبران کنم. واقعاً فکر نمی کنم شهاب عزیز با توجه به جایگاهی که دارد نیازی به انرژی من داشته باشد. شهاب در آن لحظه حساس با من تماس گرفت لحظه ای که با توجه به اتفاق ها و حرف و حدیث ها احساس می کردم تنها هستم. نمی خواهم حس بدی از صحبت هایم منتقل شود و یا به گونه ای دیگری که منظورم نیست برداشت شود اما رفتار ها طوری بود که بیشتر بی تفاوتی می دیدم و انگار که چنین نقش مهمی در چنین فیلمی به من پیشنهاد نشده است. این رفتار ها در طول فیلمبرداری نیز ادامه داشت. در هنگام فیلمبرداری زمانی که سر تمرین تئا تر حاضر می شدم برخی می پرسیدند: «راست است که استرارو در فیلمبرداری حضور ندارد؟! شنیدیم نیامده است؟!» من هم می گفتم «والله همین الان از مقابل دوربین وی به اینجا آمدم.» غالباً فضای منفی و هیاهو از سمت افرادی به وجود آمد که در ابتدا فیلم را ندیده بودند و حق این بود که وارد قضاوت نمی شدند. کار هنری در هر جایگاهی که قرار بگیرد نقد به آن وارد است اما چون مثلاً فلان منتقد فیلم را دوست نداشته یا ادبیاتی خارج از نقد فیلم را به باد انتقاد گرفته باید عده ای به دنبال او بروند این به معنی ذهن فروشی نیست؟! برخی از فیلم نامه ایراد می گیرند و یا وارد نقد محتوا می شوند این در فردی قابل پذیرش است که به اندازه فیلمنامه نویش مطالعات لازم در این زمینه را داشته باشد اما متاسفانه شاهد بودیم افرادی وارد نقد محتوایی فیلم می شوند که آنچه از اسلام و پیامبر اکرم (ص) می دانند براساس شنیده ها است. *با رفتار های نادرست ساحت کلی سینما را خدشه دار نکنیم _کمی از اولین اکران فیلم در فجر بگو و بازخورد هایی که برای اولین بار دریافت کردی. بازخورد ها متفاوت بود عده ای فیلم را دوست داشتند و برخی هم دوست نداشتند که ایرادی ندارد اما نوع برخورد و نقد بسیار مهم است اگر بخواهم مقایسه ای داشته باشم با اولین اکرانی که از فیلم در جشنواره مونترال کانادا بود باید بگویم در آنجا برخورد های صادقانه تری دیدیم. مخاطبین آنجا به نظرم به دلیل برخورد صادقانه بیشتر هم از فیلم لذت بردند. فراموش نباید کنیم این فیلم توسط ایرانی ها و در سینمای ایران ساخته شده است به نظرم با رفتار های نادرست نباید ساحت کلی سینما را خدشه دار کنیم. *هیچ کس برای این فیلم کیسه ندوخته بود نحوه فیلم دیدن برخی که خود را در جایگاه نقد هم قرار می دهند، به نظرم این افراد نیامده اند فیلم ببینند باید به این افراد گفت: «تو نیامدی فیلم ببینی تو برو خوار و بار بفروش برو در بازار آهن کار کن تو چرا در سینما هستی؟! (منظور از این مثال ها بدین معنی است که افراد این چنینی برای سینما مناسب نیستند و به اشتباه در جای منتقد قرار گرفته اند)» به خصوص که این فیلم را باید با دل دید. هیچ کس برای این فیلم کیسه ندوخته بود. هیچ کدام از افراد برای پول وارد این پروژه نشدند. دوستان بازیگر را می دانم که بسیاریشان یک سوم مبلغی را که در سایر پروژه ها دریافت می کردند گرفتند. ماجرای مالی برای افراد حاضر در این فیلم در اولیت های بسیار پایین تری بود. عده ای برای نقد فیلم فقط وارد حساب و کتاب می شوند. همین دکوری که برای مکه و مدینه ساخته شد ارزش افزوده اش به اندازه هزینه ای است که شده اما زاویه نگاه طوری نیست که از آن حمایت شود. امکاناتی که وارد سینما شد در نظر گرفته نمی شود. برخورد هایی بچه گانه شاهد بودیم که به نظرم جواب دادن به آن هم اهمیتی ندارد.


یکشنبه ، ۲۶مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جهان نیوز]
[مشاهده در: www.jahannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن