واضح آرشیو وب فارسی:دانا: نابینا، شاید تصورش سخت باشد که دنیا را تاریک ببینید و زیبایی های دنیا را فقط با نوک انگشتانتان لمس کنید و از زندگی فقط صداها را بشنوید، چند دقیقه کافی است تا پلک روی هم بگذارید و دنیا را بدون چشم تصور کنید، شاید لحظه ای بتوانید دنیا را با تاریکی هایش تحمل کنید..به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از آناج ، نمی توانستم تصور کنم دنیای نابینایان چه شکلی است و تصورشان از دیدنی های دنیا چگونه است. در تصور اغلب ما نمی گنجد که دنیای نابینایان چه شکلی است. به مناسبت روز جهانی عصای سفید در این فکر بودم تا از دنیای تاریک نابینایان سراغی بگیرم و ببینم مشکلات زندگی آنها چه تفاوتی با مشکلات ما دارد. از قبل که با موسسه بصیر نابینایان تبریز آشنا بودم، سری به موسسه زدم، در حیاط کوچک این موسسه نمایشگاه هنری بانوان نابینا دایر شده بود و کارهای هنری زیبا که هر دختر نابینایی آنها را با دقت زیاد و عشق و علاقه درست کرده بود تا اینکه در این روز به فروش برسد و شاید کمک خرجی برای زندگی اش باشد، اما از آنجایی که ساختمان موسسه در داخل کوچه باریکی قرار گرفته و نمایشگاه هم در حیاط کوچکی است و شاید از هزاران شهروند تبریزی تنها گذر معدودی به این نمایشگاه بیفتد و چیزی از آثار هنری این افراد نابینا بخرد، البته شاید خرید گلدان، عروسک و دستبند و پول 5 هزار تومان چندان هم کمک خرجی برای این افراد نابینا نباشد، اما فروش چند اثر بتواند امیدی تازه برای زندگی این روشن دلان باشد.. وارد سالن موسسه که می شوم، مادرانی را می بینم که پا به پای کودکانشان هر روز به این موسسه می آیند، با مادر احسان کودک نابینای هنرمند که علاقه زیادی به موسیقی دارد، صحبت می کنم، می گوید: کودکان نابینا مشکلات زیادی دارند؛ هرچند بهزیستی به امور آنان رسیدگی می کند اما این سازمان نمی تواند همه ی مشکلات را مرتفع سازد. از جمله مشکلات این است که این کودکان به آموزش موسیقی علاقه دارند ولی هزینه ی آن بسیار بالاست و ما توان تامین آن را نداریم. پرداختن به علاقه مندی های آنها مثل ثبت نام در کلاس های زبان و غیره همه نیازمند صرف هزینه است که گاه مقدار آن خیلی زیاد است. وی ادامه می دهد: البته ما از خدمات موسسه نابینایان بصیر راضی هستیم اما از دیگر سازمان ها نیز انتظار داریم به تامین کاستی های آن رسیدگی شود؛ برای مثال شایسته است شهرداری مکان دائمی را به این موسسه اختصاص بدهد چون محل فعلی استیجاری است و هیچ مالکیتی بر آن ندارند. اگر مکان ثابت باشد قطعا در کیفیت برنامه های ما و صرفه جویی در هزینه ها تاثیر خواهد داشت. مادر کودک نابینایی که به حفظ قرآن علاقمند است اظهار می کند: ماروستایی هستیم اما به خاطر بچه ام که نابینا است و نیاز به آموزش های خاص دارد، به تبریز آمده و خانه ای اجاره کرده ایم. شوهرم کارگر است و به سختی از پس اجاره خانه بر می آییم. در این شرایط وضعیت خاص پسرم نیز هزینه های ما را دوچندان می کند و ما با دشواری های زیادی روبرو هستیم. هیچ کس کمک حال ما نیست وقتی هم خودمان اقدام کردیم حتی وام هم به ما ندادند. جالب است که بهزیستی هم می گوید الان نمی توانیم به شما کمک کنیم بلکه باید صبر کنید وقتی کودکتان به سن تحصیل رسید و در مدرسه ثبتنام کرد هر ماه سه هزار تومان به شما کمک می کنیم! حتی دفترچه ی درمانی هم نمی دهند که بچه را به دکتر می بریم و وقتی ام پیگیر موضوع می شویم بهانه های مختلف می آورند؛ حتی یکبار هم گفتند پرونده تان گم شده است! تا بحال به بهانه گم شدن سه بار برای ما پرونده درست کرده اند. می گویند اگر پسرم را به تهران ببرم 70 درصد احتمال بهبود چشمانش وجود دارد اما من هیچ پولی ندارم که این کار را بکنم. مادر رضا می گوید: البته علاوه بر بی مهری های مسئولین و سازمان ها مردم نیز گاه نمک روی زخم می شوند و به گونه ای با بچه های ما رفتار می کنند که گاه پسرم خود را در خانه حبس می کند و می گوید دیگر از خانه بیرون نمی روم. مشکلات مادرانی که همانند شمع برای کودکانشان می سوزند، دلمان را می سوزاند و افسوس می خوریم که در چنین شهری مسوولان از این کودکان روشندل بی خبرند.. سراغ نوجوانی می روم که علاقه خاصی به موسیقی دارد و خودش را فراز حسن پور معرفی می کند و می گوید: فراز حسن پور هستم و در مدرسه مردان آذری درس می خوانم. به موسیقی علاقه ی زیادی دارم که برای یاد گرفتن آن در بصیر هم مربی دارم.آرزویم این است که به صدا و سیما بروم و ارگ بنوازم. دوست نابینایش نیز می گوید: نوید تدین هستم و خوانندگی و نوازندگی می کنم و دوست دارم در این رشته کارهای بزرگی انجام دهم و اما کسی مشکلات ما را درک نمیکند... روز و هفته نابینایان و عصای سفید سپری می شود و همچنان مسوولان به برگزاری برنامه هایی نمادین برای گرامیداشت این قشر از جامعه بسنده می کنند در حالی که هیچ دردی از این گروه را دوا نمی کنند و هزینه ها فقط برای سخنرانی و برنامه های بیهوده خرج می شود و هنوز که هنوز است مشکلات نابینایان پا برجاست.
یکشنبه ، ۲۶مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]