واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: گام دوم غرب با پوشاندن لباس «برجام» بر تن مسائل منطقهاي
نویسنده : مهدی پورصفا
برگزاري بخش منطقهاي كنفرانس امنيتي مونيخ با حضور وزير امورخارجه آلمان و البته هم زماني اجراي آن با برجام فضاي بسيار خوبي را فراهم كرد تا نظرات طرفهاي مختلف درباره موضوعات مختلف، از جمله بحثهاي منطقهاي شنيده شود كه با كمي دقت در آن ميتوان دورنمايي هر چند مبهم و كلي از اهداف طرفهاي گوناگون بهدست آورد.
در اين ميان اشتهاي طرف آلماني براي مطرح كردن مسئله سوريه به شدت روشن بود و در طول زمان برگزاري اجلاس چندين بار و به بهانههاي گوناگون مسئله سوريه مورد نقد دو طرف قرار گرفت.
از سوي ديگر ايران و مقامات ايراني به صراحت نظر خود را درباره سوريه و تحولات آن بيان كردند. با اين حال برخي سخنان و نظرات مطرح شده در اين كنفرانس، سؤالاتي جدي درباره تطابق صد در صدي برخي سياستها، به خصوص از سوي دولت با چهارچوبهاي كلي نظام جمهوري اسلامي ايران پديد ميآورد.
پيشنهاد بيشرمانه آلمانيها براي ايران
در اين اجلاس اشتاين ماير، وزير امورخارجه آلمان به نكتهاي اشاره كرد كه به نظر ميرسد مورد توجه تحليلگران داخلي و خارجي قرار گرفته است و آن را ميتوان مدل مد نظر غرب دانست.
وزير امور خارجه آلمان نيز در اين نشست علت بحرانهاي كنوني در سوريه را مداخله نظامي بوش در سال 2003 در عراق دانست و تأكيد كرد: بايد براي حل بحران در سوريه راهحل سياسي پيدا كنيم. ما ميتوانيم از مذاكرات 3+3 و ايران براي رسيدن به راهحل درباره سوريه استفاده كنيم. اين سخنان وزيرامورخارجه آلمان به صراحت پيشنهاد اين مسئله است كه ايران ميتواند همانند مذاكرات هستهاي بر سر سوريه نيز به مذاكره بنشيند و در آن مذاكرات بر سر سرنوشت سوريه و ملت آن با غربيها به توافق برسد، البته بعد از آن كه روسيه و امريكا بر سر مسائل اختلافي خود به توافق رسيدند. البته در اين مسئله كه آلمانها در موضوع سوريه بسيارعلاقهمند و به دنبال ايفاي نقشي مهم در آن هستند، قابل كتمان نيست. بيشترين تلاش آنها در جهت اختلافات روسيه و امريكا بوده است كه بارها به صراحت آن را بيان كردهاند. اما آيا در صورت حسن نيت غربيها در مسئله سوريه نشستن ايران بر سر ميز مذاكره با غربيها، همانند مسئله برجام مورد تأييد سياستهاي عالي نظام جمهوري اسلامي ايران است و آيا به صورت كلي ايران و امريكا حرفي در اين رابطه خواهند داشت يا نه؟
اختلاف 180 درجهاي سياست ايران وامريكا
يكي از مهمترين موضوعاتي كه بلافاصله بعد از بحث اعلام جمع بندي توافق هستهاي در اولين سخنراني عمومي رهبري درباره آن مورد تأكيد قرار گرفت، عدم بهكارگيري مدل برجام براي موضوعات ديگري بود كه بين ايران و امريكا محل مناقشه است. يكي از اين موضوعات بحثهاي منطقهاي و حمايت ايران از دولتهاي قانوني عراق و سوريه است.
ايشان در اين باره فرمودند: چه متن تهيه شده پس از طي روند قانوني داخل كشور، تصويب شود چه نشود، ملت ايران از حمايت ملت مظلوم فلسطين، يمن، بحرين و ملت و دولتهاي سوريه و عراق و مجاهدان صادق لبنان و فلسطين دست بر نميدارد.
رهبر انقلاب اسلامي با تأكيد بر اينكه در هر صورت سياست ملت و نظام جمهوري اسلامي در مقابل امريكا هيچ تغييري نخواهد كرد، افزودند: ما درباره مسائل دو جانبه، منطقهاي و جهاني هيچ مذاكرهاي با امريكا نخواهيم داشت، مگر در موارد استثنا همچون هستهاي كه قبل از اين هم سابقه داشته است. سياستهاي ما و امريكا در منطقه 180 درجه اختلاف دارد، بنابراين چگونه ميتوان با آنها گفتوگو و مذاكره كرد.
حالا به نظر ميرسد كه چندي پس از تصويب برجام قرار است قباي برجام نيز بر ساير مسائل مورد اختلاف دوخته شود.
پوشاندن لباس برجام بر مسائل منطقهاي
در اين ميان برخي از اعضاي دولت نيز سخنان عجيبي درباره مسائل منطقهاي مطرح ميكنند كه از آن جمله ميتوان به يادداشت حميد ابوطالبي درباره اجلاس منطقهاي مونيخ در تهران اشاره كرد. در اين يادداشت با اشاره به توافق هستهاي تهران و غرب مسائلي مطرح شده است كه تا حدودي تعجب برانگيز است. اولين نكته اين مسئله است كه مواضع دو ائتلاف درگير در سوريه براي مبارزه با داعش به هم نزديك است و دوم آنكه اقدامات اجرايي سه ماه آخر سال جاري ميلادي و پيشرفتهاي برجام درحوزه اجرا، به ويژه تحولات مرتبط درسطح آژانس و1+5 و عبور از مسائلي مانند PMD، زمينه را براي تفاهم و تعامل در سطوح واقعي سياست در منطقه و پذيرش «ژئوپلتيك نوين برآمده از برجام» فراهم مينمايد.
صرفنظر از تقابل اصلي چنين نظراتي با سخنان رهبري درباره برجام و مسائل ديگر نكته اصلي اينجاست كه آيا كوچكترين شباهتي بين ايران و امريكا بر سر مبارزه با تروريسم وجود دارد؟
ايران از همان ابتدا بر اين اصل پافشاري كرده است كه هيچ فرقي ميان تروريستهاي سوريه اعم از معارضان داخلي يا خارجي وجود ندارد و بايد با تمام آنها مبارزه كرد. اين در حالي است كه غربيها عملاً در مسير حمايت از تروريستها از هيچ اقدامي فروگذار نكرده و با تمام توان از آنان حمايت تسليحاتي كردهاند.
از جمله اين اقدامات ميتوان به ارائه تصاوير ماهوارهاي زنده از تحركات ارتش سوريه يا حتي تهديد سوريه به حمله نظامي مستقيم اشاره كرد و حتي خود آلمان نيز با استقرار كشتيهاي شناسايي خود اقدام به ارائه اطلاعات از مواضع حساس ارتش سوريه به تروريستها ميكرد.
در مقابل ارائه كمكهاي وسيع تسليحاتي توسط عربستان، قطر و تركيه به نيروهاي القاعده، هرگونه كمك مستقيم تسليحاتي نيز از سوي هر كشوري به سوريه مورد تحريم قرار گرفته است. آيا در چنين شرايطي و با چنين تزوير آشكاري ميتوان سخن از مذاكره بر سر سوريه راند.
حربهاي كه آخرين سنگر ايدئولوژيك نظام را در سياست خارجي به باد ميدهد
صرفنظر از تزوير آشكار غرب عليه سوريه و محور مقاومت نكته اصلي اينجاست كه چرا رهبر معظم انقلاب اسلامي مذاكره به هر عنوان را ممنوع اعلام كردند. مهمترین دليلي كه از سوي رهبري براي اين مسئله بيان شده است، نفوذ امريكا با استفاده از مسئله مذاكره بوده است؛ نفوذي كه هدف اصلي از آن محدود كردن قدرت ايران در سطح منطقه است. حال به نظر ميرسد كه با زمينهسازي براي شبيهسازي برجام توسط همپيمانان غربي امريكا در موضوع منطقهاي قدم براي محدود كردن قدرت ايران برداشته شده است؛ قدمي كه قرار است در آن مجمعي براي گفتوگوهاي منطقهاي در سوريه تشكيل شود و ايران هم به عنوان عضوي از آن در بخشي از منافع سهيم شود.
صرفنظر از اينكه آيا با اجراي مدل برجام در مورد مسائل منطقه ردپايي از قدرت ايران باقي ميماند يا نه اين مسئله اصليترين سنگر ايدئولوژيك ايران در حوزه سياست خارجي را بر باد ميدهد و ايران را تبديل به يك كشور خنثي و بياثر ميكند؛ مسئلهاي كه همواره از سوي رهبر معظم انقلاب به عنوان يك تهديد عنوان ميشد.
حالا سؤال اينجاست كه آيا دستگاه سياستگذاري خارجي اين كشور متوجه دام هولناك غرب درباره بهكارگيري مدل برجام براي منطقه ميشود يا نه، تا هوشمندانه آن را از جريان مذاكرات كنار بگذارد. متأسفانه به نظر ميرسد كه برخيها با وجود تمام خطرات اين دام براي كشور اشتياق زايدالوصفي به آن دارند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۴ - ۲۱:۱۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]