واضح آرشیو وب فارسی:ایراس: مداخله مستقیم نظامی روسیه در مسئله سوریه مجدداً بحران در این کشور را به موضوع نخست اخبار سیاسی جهان تبدیل کرده است. پس از آن که موج مهاجرت سوری ها به اروپا مردم عادی در این قاره را به طور مستقیم با مسأله سوریه درگیر کرد، این بار به نظر می رسد که روس ها می خواهند شانس خود را برای پایان دادن به این بحران پنج ساله بیازمایند. طی پنج سال گذشته تقریباً تمامی طرف های درگیر در بحران سوریه به گونه ای محتاطانه تلاش کرده اند تا در چارچوب یک استراتژی گام به گام میزان مداخله خود در بحران را متناسب با رفتار سایر بازیگرانایراس : بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران بحران سوریه را بحرانی می دانند که حتی در میان مدت هیچ راه حلی برای پایان دادن به آن قابل تصور نیست. نه دولت بشار اسد از صحنه سیاست سوریه قابل حذف است و نه گروه های مسلح بی شماری که هر کدام با اهداف و منافع خاصی شکل گرفته اند. هنوز هیچ دلیلی وجود ندارد که یکی از طرف هایچندگانه درگیر در بحران سوریه بخواهد از مواضع خود عقب نشینی کند. مشکل جدی تر آن که شمار زیادی از جنگجویان حاضر در بحران سوریه با این نوع زندگی جنگی خو گرفته اند و هیچ آینده ای برای خود غیر از جنگیدن متصور نیستند. برخی از بازیگرانمنطقه ایوفرامنطقه ای نیز به رغم تبلیغات متعدد در خصوص مبارزه با تروریسم، منافع خود را در حفظ این ظرفیت جنگی می دانند. در واقع گروه های تروریستی برای برخی از بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای تنها ابزار تأثیرگذاری بر شرایط آینده بحران در منطقه به حساب می آید. در چنین شرایطی، مداخله نظامی روسیه در سوریه یکی از معدود فرصت هایی است که ممکن است در خلال آن امکانی برای تغییر در بن بست استراتژیک موجود فراهم شود. سوریه علاوه بر نقشی که به طور سنتی به عنوان تنها شریک و همکار سیاسی، اقتصادی و نظامی روسیه در منطقه ایفا کرده است، در حال حاضر از دو جنبه دیگر برای روس ها حایز اهمیت تلقی می شود. اول اینکه سوریه در شرایط کنونی تنها امکان روسیه برای جنگیدن علیه افراط گرایی در بیروناز خاک روسیه است. و دوم اینکه با توجه به فشار غرب به روسیه از طریق موضوع اوکراین، سوریه تنها نقطه ای است که روس ها می توانند به طور متقابل بر منافع منطقه ای غرب تأثیرگذاری نمایند. موضوع نخست به روس ها این امکان را می دهد تا مانع تثبیت جریان افراط گرایی در منطقه بشوند و باجریان های تروریستی در منطقه ای به مراتب دورتر از حوزه امنیت ملی خود بجنگند وموضوع دوم نیز برای روس ها فرصتی برای مقابله به مثل و یا حتی مذاکره برابر با غرب فراهم می کند. روس ها به خوبی می دانند که اگر سوریه را از دست بدهند عملاً نه دیگر هیچ امکانی برای تأثیرگذاری بر روند مقابله با تروریسم و افراط گرایی در منطقه خواهند داشت و نه نقطه اتکایی برای مقابله به مثل در برابر فشارهای غرب. این ویژگی ها موجب شده است که در شرایط فعلی روسیه بیش از هر بازیگر دیگری از اراده و توانمندی لازم برای تأثیرگذاریجدی تر بر فرایند بحران برخوردار باشد. کمترین منفعت مداخله روسیه در بحران سوریه این است که مانع از تداوم سیاست انفعالی غرب و متحدان منطقه ای آن در برابر گسترش و یا تثبیت داعش در منطقه شده است. با توجه به اینکه امریکا و رژیم صهیونیستی تاکنون کمتر از هر کشور ذی نفع دیگری از گسترش داعش در منطقه متحمل آسیب و تهدید شده اند، تداوم شرایط موجود برای امریکا احتمالاً گزینه چندان نگران کننده ای به حساب نمی آمد. از این رو، اقدام روسیه موجب به هم خوردن معادلات موجود برای غرب شده است. اقدام روس ها همچنین موجب شده است که رهبری مقابله با تروریسم در منطقه از امریکا به روسیه منتقل شده و برای نخستین بار پس از جنگ سرد، غرب در یک مسئله بین المللی ناگزیر به تنظیم وضعیت خود بر اساس دستور کار تعریف شده از سوی روسیه بشود. در برابر امیدهایی که مداخله روسیه در سوریه ایجاد کرده است، این نگرانی نیز وجود دارد که در صورت طولانی شدن این مداخله شکاف های سیاسی و اجتماعی در منطقه گسترش و عمق بیشتری پیدا کرده و عملاً بن بست موجود ابعاد وسیعتری پیدا کند. حضور گسترده تر روسیه در منطقه در یک دوره طولاتی ترمی تواند گفتمان به ظاهر ضد امریکایی برخی گروه های افراطی در منطقه را به گفتمانی ضد روسی تبدیل کند. نویسنده: دکتر محمود شوری، مدیر گروه اوراسیا مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع نشخیص مصلحت نظام و عضو شورای علمی ایراس؛ پایان نوشتار/
شنبه ، ۲۵مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایراس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]