واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: عملياتي محدود با درسهايي بزرگ
پس از انجام عمليات خيبر در اسفند سال 62 به نظر ميرسيد جبههها حالت ركود و رخوت به خود گرفته و فرماندهان براي حفظ روحيه رزمندگان در سال بعد اجراي عملياتهاي محدود را در دستور كارشان قرار دادند.
نویسنده : احمد محمدتبريزي

منطقه ميمك يكي از مناطق حساس مرزي بود كه از نظر محدوديت زمين نياز به نيروي انساني كمتري براي شناسايي كاملتر داشت و پيروزي در اين عمليات حساسيت و واكنشهاي زيادي برميانگيخت. به همين منظور پس از بررسي مناطق عملياتي فرماندهان سپاه كليد انجام عمليات عاشورا در منطقه ميمك را در تاريخ 25 مهر 1363 زدند. رزمندگان در جريان اين عمليات كه چهار روز به طول انجاميد توانستند بيش از 80درصد از اهداف مورد نظر را تأمين كنند. در اين عمليات، 14 گردان پياده و زرهي دشمن از 70 تا صددرصد منهدم شد. عمليات عاشورا در كنار چگونگي و چرايي انجامش، نكات و جزئيات زيادي در دل خود دارد كه كمتر به آن پرداخته شده است. در ادامه نگاهي به اتفاقات و جزئيات جالب اين عمليات مياندازيم. فرماندهي عمليات تحت عنوان قرارگاهي لشكري فرماندهان با هر عمليات درسهاي خوبي از آن عمليات ميگرفتند و سعي ميكردند در عمليات بعدي از تجربه گذشتهشان استفاده كنند. حضور نيروهاي ايراني در عملياتها با مرور زمان سير تكاملي به خود گرفت و عملكرد رزمندگان عمليات به عمليات بهتر شد. امين، نماينده قرارگاه خاتم در قرارگاه سلمان، درباره تجربهاي كه از عمليات خيبر به دست آمده بود ميگويد:«در عمليات خيبر و در تمامي عملياتهاي ديگر، براي ما تجربه شده بود كه هيچ گاه نبايد فرمانده لشكر را به عنوان فرمانده يك قرارگاه انتخاب كنيم، زيرا هميشه فرمانده لشكر به هر ترتيبي كه باشد، در نهايت، مسائل لشكرش را عهدهدار است و كمتر به يگانهاي ديگر رسيدگي ميكند.» با استفاده از همين تجربه قرارگاه سلمان به فرماندهي برادران محتاج از سپاه و سرهنگ شهبازي از ارتش به عنوان مركز اصلي عمليات عاشورا تعيين ميشود و تحت امر اين قرارگاه، يك قرارگاه لشكري هم تشكيل ميگردد كه محمدباقر قاليباف از سپاه و سرهنگ اتحاديه از ارتش فرماندهي آن را به عهده ميگيرند. اين قرارگاه لشكري هدايت كل عمليات را به عهده ميگيرد و قاليباف به عنوان معاونت عمليات قرارگاه سلمان پيگير مسائل اصلي عمليات ميشود. خنثيسازي جنگ سياسي و تبليغاتي دشمن منطقه ميمك براي عراقيها اهميت زيادي داشت و انتخاب اين منطقه براي انجام يك عمليات محدود هوشمندي فرماندهان را ميرساند. با اينكه ما در اين منطقه دست به اجراي عملياتي محدود زده بوديم ولي واكنش شديد دشمن نشانگر اهميت منطقه بود. عراق به هر شكل ممكن سعي داشت بازتاب عمليات عاشورا را در رسانهها خنثي كند و با پخش مارش پيروزي نظامي از راديو بغداد در جريان سومين پاتك اينگونه القا كند كه آنها به موفقيتدست يافتهاند. سران ارتش بعث ميدانستند كه با شكستشان در اين منطقه بايد در دشت وسيع هلاله تحكيم موضع كند كه اين مورد در شرايط ضعف و كمبود نيروي انساني برايش بسيار گران تمام خواهد شد. موفقيت رزمندگان در عمليات عاشورا در آن برهه زماني ضربه كارسازي بر سياستهاي تبليغي و نظامي عراق بود. واكنش مناسب نيروهاي زرهي و هوايي فعاليت زرهي ايران در عمليات عاشورا يكي از دلايل مهم سركوب پاتكهاي دشمن در روز اول و دوم عمليات به شمار ميرود. تانكهاي خودي در جريان اين عمليات توانستند فعاليت زرهي دشمن را مختل كنند و مانع مانور آزادانه آنها شوند. مهمتر اينكه حضور فعال آنها در راستاي تقويت روحيه نيروهاي پياده خودي بسيار مؤثر بود. همچنين در جريان اين عمليات نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران امنيت هوايي مطلوبي در آسمان منطقه ايجاد كرد و سه فروند هواپيماي ارتش بعث را در عين ناباوري خلبانان آن با موشكهاي راپير ساقط كرد. با اينكه عراقيها از روز بعد با شدت حملات هواييشان مراكز و مواضع نيروهاي ايراني را مورد هدف قرار دادند و گاهي با هشت فروند جنگنده آتش را بر سر رزمندگان ميريختند ولي در عمل اين حملات در جريان عمليات نقش تاثيرگذاري نداشت. انگار هدف فرماندهان بعثي از شدت پرواز جنگندهها در ارتفاع پايين با چرخشها و فرودهاي ناگهاني و سپس اوجگيري سريع آزادانه بيشتر يك مانور نظامي و ترساندن طرف مقابل بود چون آنها از آسمان نتوانستند خللي در جريان ارتباط بين خط مقدم و عقبه نيروهاي ايراني ايجاد كنند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]