واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: از ويژگي هاي شهر كرج همين بس كه مهاجران از همه جاي ايران و حتي غير ايراني به آن سرازيرند و در آن سكني مي گزينند. مي گويند روزانه بين دو تا سه ميليون نفر از كرج براي كار به تهران و ساير شهرهاي اطراف سفر مي كنند كه شايد در نوع خود در سطح كشور بي نظير باشد. اين تردد ميليوني در كنار افرادي كه در كرج حضور دارند، با همه تفاوت هاي فرهنگي، نژادي و ... حيات و زنده بودن شهر را به تصوير مي كشد. كرج داراي شهرك هاي اقماري بسياري است كه در پاره اي از آن ها، محروميت هاي جدي شهرنشيني به چشم مي خورد. اما در اين مجال ، روي كلام متوجه شهرك ها و شهرهاي اقماري آن نيست بلكه مركز كرج مد نظر است و اتفاقاتي كه در آن صورت مي گيرد. شايد به ترافيك ورودي كرج بر خورده باشيد ، ترافيكي كه سال هاست وجود دارد و هرسال هم بيشتر از گذشته مي شود. در روزهاي تعطيل هم كه وحشتناك است و هر كسي كه مي خواهد از مسير كرج به شهرهاي شمالي و يا غربي سفر كند بايد فرصت 2 تا سه ساعته را در نظر بگيرد. خرد شدن اعصاب و تلف شدن وقت مسافران بماند!، ميزان سوختي كه دود مي شود و مديريت مصرف سوخت را باطل مي كند، نكته اي كه قابل تامل است. با خود مي انديشم، سفر با مترو كارساز است و با همه شلوغي و مشكلاتي كه دارد، بهترين وسيله رفت و آمد محسوب مي شود، براي رسيدن به ايستگاه مجبورم از پل هوايي عابر پياده استفاده كنم. چشمتان روز بد نبيند، پل به قدري شلوغ است كه مردم براي رسيدن به آن صف بسته اند و متاسفانه شلوغ ترين ايستگاه مترو، يك پل عابر پياده مناسب ندارد. با خود گفتم: چرا مسوولان شهري كه مدام به فكر گرفتن عوارض، ماليات و ... هستند و ساختمان هاي خود را مجلل تر از ديروز با دكوراسيون هاي زيبايي مي آرايند تصميمي براي تسريع در ساخت و بهره برداري پل عابر ديگري در كنار آن ندارند؟ يكي از شهروندان مي گويد: مسوولان كرج، به فكر شهر نيستند ولي در موضوعات سياسي، پيش گام هستند به گونه اي كه ماه هاست بحث نامزدي مجلس و شوراي شهر داغ است و هزينه هاي هنگفتي هم در اين باره مي شود. گفتم چرا ناشكري مي كنيد؟ در كنار اين پل، پله برقي در حال ساخت است. نيشخندي زد و گفت: مي داني اين پروژه از چه زماني شروع شده است؟ مجالي نداد و پاسخ داد: از بهمن ماه سال گذشته!! 6 ماه براي ساخت يك پل عابر طول كشيده است. با اين حال، نگاه كنيد هنوز تمام نشده و جالب است كه بدانيد مردم براي رسيدن به ابتداي پله هاي اين پل بايد از چند پله ديگر استفاده كنند چراكه طول پل به كف پياده رو نرسيده و مهندسان نخبه شهري مجبور شده اند براي رسيدن به پله برقي از چند تا پله سنگي استفاده كنند. ديدم راست مي گويد. هر چه فكر كردم، توجيهي براي آن نيافتم. فرض كنيد سالمندي كه مي خواهد از پله برقي استفاده كند؛ بايد از 8 پله ثابت بالا رود تا به پله برقي برسد. تصور كنيد! اين طراحي در زمانه اي رخ مي دهد كه تمامي ابزار و دانش ها در اختيار كارشناسان و مسوولان قرار دارد و محروميتي در اين زمينه وجود ندارد. راستي مي دانيد در جاهاي ديگر براي ساخت يك پل عابر پياده، چه مقدار زمان در نظر مي گيرند؟ چشمانم را به خيابان دوختم، متوجه موضوع ديگري شدم و باز به چرايي سكوت مسوولان غرق شدم. تعداد زيادي از مردان ، زنان و كودكاني كه ايراني نيستند در سطح شهر كرج تكدي گري مي كنند. خوب دقت كنيد! اين ها ايراني نبودند؟! از هزاران كيلومتر آن طرف تر آمده اند! و بدون داشتن سرپناهي، روزانه در كنار خيابان ها، ميادين و چهارراه ها با داشتن آلودگي و بيماري هاي ناشناخته!! با مردم رهگذر در تماسند و گدايي مي كنند. وجود زباله در معابر، دست فروشي حتي اجناس غير مجاز نظير فيلم و موسيقي به خصوص در حاشيه مترو كرج هم از ديگر مشاهداتي بود كه نتوانستم متوجه چرايي بي توجهي مسوولان شهر كرج شوم. اين ها نمونه هايي بود كه فقط در فرصتي كوتاه به چشمم آمد و اگر بخواهيم مشت نمونه خروار است را الگوي كار قرار دهيم... دلم براي كرجي ها و ساكنان كرج مي سوزد. ك/4 تهرام/1429/1275
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 245]