تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835167300
فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: pareparvaz512nd January 2009, 06:29 PM" فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف " انسان در طول تاریخ اجتماعات به اشکال گوناگون مردگانش را دفن کرده است. شکلهایی از تدفین وجود دارد که با هنجارهای فرهنگ ایرانی و اسلامی ما ناهمخوان است. با این حال نباید فراموش کرد که ملتهایی هم هستند که فرهنگ تدفین ما را نمیپسندند. در این میان اما مرگ بیپرواترین و صریحترین سویهی زندگی و یک واقعیتِ مسلم است. به این جهت یکی از مشکلات انسانها همواره این بوده است که مردگانشان را چگونه و کجا دفن کنند. در کهنترین شکل تدفین، جنازه را در حالت جنینی دفن میکردند پیشینهی کهنترین گورهایی که تاکنون یافت شده است، به پنجاه هزار سال پیش از میلاد مسیح میرسد. در کهنترین شکل تدفین، در عصر پیشاسنگی جنازه را مانند جنین در شکم مادر به پهلو در یک گور سنگی میخواباندند. تدفین به شکل جنین از یک سو این توهم را ایجاد میکرد که جنازه به خواب فرورفته است و از سوی دیگر از امید به بیداری و تولدی دیگر پس از رستاخیز نشان داشت. اجداد ما در آن دوران بسیار دور جنازهی مردگان را طنابپیچ میکردند. احتمالاً به این دلیل که میترسیدند مردگان زنده شوند و سراغ زندگان بیایند. مراسم تدفین در فرهنگهای کهن که پیشینهشان به سه هزار و پانصد سال پیش از میلاد مسیح میرسد بسیار اهمیت داشت. گورهایی عظیم به طول دوازده متر که با تختهسنگ بنا میکردند از اهمیت تدفین در این فرهنگها نشان دارد. در این گورها یکصد جنازه جا میگرفت و روی آن را با خاک میپوشاندند. چنین گورهای عظیمی به بناهای باشکوه شباهت داشت و ساختن آنها وقت و هزینهی زیادی میطلبید. در سدههای میانه، پیش از آغاز دوران روشنگری که همه چیز با افسانه درآمیخته بود، برخی اروپائیان، از جمله آلمانیها اعتقاد داشتند که این گورها را غولها برای خودشان ساختهاند. در یونان قدیم مردگان را در تابوتی از سنگ آهک قرار میدادند و این تابوت سنگی را سارکوفاگوس یا «گوشتخوار» میخواندند. واژهی تابوت در برخی زبانها مانند آلمانی و فرانسه را بعدها از همین واژهی سارکوفاگ استخراج کردند. در قرون وسطی گمان میبردند که روح انسان در قلب او جای دارد. از این رو برخی پادشاهان و هنرمندان بزرگ وصیت میکردند که قلبشان را جداگانه دفن کنند. ریچارد شیردل، ناپلئون بناپارت، دانته و شوپن از مشاهیریاند که قلب آنان جداگانه دفن شده است. در کنعان و در ایران، جنازهی میت را در غار یا در دل کوه قرار میدادند در کنعان و در ایران، جنازهی میت را در غار یا در دل کوه قرار میدادند. در نقش رستم، در سینهی کوه مقبرههای عظیمی از دوران هخامنشی و ساسانی به یادگار مانده است. داریوش کبیر، اردشیر، داریوش دوم و خشایارشا را در دل کوه دفن کردهاند. پس از تصلیب مسیح، جنازهی او روی زمین مانده بود. روایت است که ژوزفِ آریماتئا، از یاران مسیح، گور خود را که در غاری قرار داشت به مسیح بخشید و جنازهی او را در آن غار نهادند. مسیحیان اعتقاد دارند که مسیح، سه روز بعد زنده شد و از این غار به آسمان عروج کرد. این واقعه که در کتاب مقدس آمده است به روایتِ عید پاک شهرت دارد و منشأ مهمترین عید مسیحیست. حوالی ستودانها، هزاران کلاغ و مراغ لاشهخوار در پرواز بودند مردگان را فقط در خاک یا در دل کوهها دفن نمیکردند. در فرهنگ ایرانی - زرتشتی تدفین در هوا مرسوم بود. در این آئین زمین و آتش تبرکی دارد و روح که از بدن انسان بیرون رفت پیکر مرده بسیار پلید و ناپاک است و هر چیز را آلوده میکند. به همین جهت مرده را نباید به خاک یا به آتش سپرد. زرتشتیان از زمان ساسانیان هر جا که بودند دخمههایی میساختند و مرده را به آنجا میبردند و در هوای آزاد، کنار دیواری مینهادند تا مرغان شکاری و حیوانات درنده آنها را بدرند و متلاشی کنند و وقتی که فقط استخوانی از مرده باقی میماند، استخوان او را برمیداشتند و در محوطهی کوچکی میگذاشتند و به آن «ستودان» میگفتند که به روایت استاد فقید، سعید نفیسی مخفف کلمهی استخواندان است. استاد نفیسی در خاطرات دوران جوانیاش از برخی اعتقادات خاص زرتشتیان یاد میکند. اگر کلاغ یا لاشخور چشم راست مرده را درآورده بود، گمان میکردند مرده آمرزیدهتر است. اگر دست راست زودتر از بدن جدا میشد، باز هم مرده آمرزیدهتر بود. اگر مرده را کنار دیوار دخمهای میایستاندند و تعادل خود را از دست میداد و برای مثال به پشت میافتاد، آمرزیدهتر بود تا این که به رو افتاده باشد. اگر روی پای خود میافتاد یا به حال نشستن درمیآمد، گمان میکردند روح او معذب است. بدتر از همه مردهای بود که سرش از تنش جدا میشد. بدیهیست که حوالی این دخمهها همیشه هزاران کلاغ و مرغان لاشخوار در پرواز بودند. در آمریکای شمالی، در فلوریدا قبیلهی سمیول از قبایل سرخپوست مردگانش را در تنهی پوک درختان میگذاشت تا به تدریج تجزیه شود. برخی قبایل سرخپوست هنگام کوچ از جایی به جایی دیگر مردگانشان را روی زمین میگذاشتند و به کوچ خود ادامه میدادند. پیش میآمد که سالخوردگان این قبایل، وقتی هنگام مرگشان فرامیرسید، از قبیله جدا میشدند و به کوه میزدند و در آرامش و در انزوا میمردند. جنازهی آنان در همان محل میماند تا به تدریج تجزیه شود و از بین برود. pareparvaz511st February 2009, 08:21 PMتدفین در آب در تبت، هرگاه زنان باردار و جذامیان میمردند، جنازهی آنان را به رود میسپردند. وایکینگها نعش مردگانشان را سوار قایق کوچکی میکردند و به آب میسپردند. در آلمان اخیراً تدفین در آب مرسوم شده است. در این نوع تدفین جنازه را ابتدا میسوزانند و سپس خاکستر آن را در ظرفی قرار میدهند که در آب حل میشود. ظرف را به آب میسپارند. هندوها و ژرمنها، مردههایشان را میسوزاندند در هندوستان، سوزاندن مردهها مرسومترین شکل تدفین است. هزار و پانصد سال پیش از میلاد مسیح ژرمنها مرده را میسوزاندند و خاکستر آن را به همراه اشیای زینتی که از مرده به جای مانده بود، در یک ظرف گلی ساده جمع میکردند. در میان هندوها رسم است که وقتی کسی میمیرد، اگر دارای فرزند است، پسر ارشد میبایست آتش را بیفروزد. هندوها اعتقاد دارند که روح مرده با سوزندان جسم او آزاد میشود. در غرب سوزاندن مرده مرسوم است. خاکستر مرده و برخی حیوانات خانگی را در ظرفی مینهند و این ظرف را به خاک میسپارند. در همهی فرهنگها، تدفین با مذهب درآمیخته است مراسم تدفین از یک سویهی تسلیدهنده برای بازماندگان برخوردار است. در زمان رومیها وقتی مردهای در آتش میسوخت، بازماندگان از دیدن دودی که از جنازه برمیخاست تصور میکردند که روح مرده همراه با آن دود به آسمان میرود و با این فکر خود را تسلی میدادند در حالیکه بعدها با آمدن مسیحیت و اسلام سوزاندن مرده، نشانگر بیاحترامی به جسم انسان بود. بهتر بود که جسم انسان را در کفن بپیچانند یا در تابوت بگذارند و در قبر قرار دهند تا روز رستاخیز فرارسد و معاد اتفاق بیفتد. به همین جهت پس از فراگیر شدن مسیحیت در اروپا، سوزاندن جنازهها که تا پیش از آن مرسوم بود ورافتاد و به همین شکل پس از غلبهی مسلمانان بر ایرانیان نهادن جنازهها در دخمهها منسوخ شد. در قرون وسطی تنها زنانی را که به جادوگری متهم میشدند، پس از محاکمه در محاکم تفتیش عقاید با آتش میسوزاندند. دلیل میآوردند که با این تمهید روح شیطانی و پلید جادوگران همراه با جسمشان برای همیشه نابود شود. با توجه به دگرگونی باورها و آئینهای تدفین در تاریخ اجتماعات میتوانیم بگوییم که در همهی فرهنگها تدفین با مذهب درآمیخته و به همین جهت با تغییر مذهب، آیین تدفین نیز دگرگون میشده است. تدفین در زمانهی ما مسلمانان و یهودیان با سوزاندن مرده مخالفاند. در اسلام و یهودیت میبایست مرده را حتماً در خاک دفن کرد. در یهودیت هر گور، تنها به یک جنازه اختصاص دارد. اما در ایران با افزایش جمعیت، به تدریج از اوایل دههی پنجاه خورشیدی گورهای دو و سه طبقه به وجود آمد. پیش میآید که اعضای یک خانواده را در یک گور سه طبقه قرار دهند. سنگی به نام سنگ لحد هر یک از این طبقات را از هم جدا میکند و به هر مرده یک سنگ قبر مجزا تعلق میگیرد. در اسلام و یهودیت، نبش قبر جایز نیست و اصولاً شایسته نیست که آرامش مردگان به هم بخورد. گورستان در این مفهوم یک خانهی ابدی و از برخی لحاظ پندآموز است. گورستان اهل تسنن، ساده است و پیش میآید که گورها بینام و نشان باشند و تنها سنگی ساده بر آن بنهند. در مراکش سنگ قبر را به اندازهی قامت مرده میتراشند و جز این هیچ نام و نشانی از مردگان باقی نمیگذارند. اما در فرهنگ ایرانی و اسلامی، آرامگاه و سنگ قبر اهمیت دارد، چنانکه بسیاری از آرامگاهها از نظر معماری و بسیاری از سنگ قبرها از نظر خوشنویسی، شاهکارهایی به شمار میآیند. پس از دوران روشنگری در غرب، سوزاندن جنازهها از نو مرسوم شد. کلیسای کاتولیک تا سالها با این نوع تدفین مخالف بود. با این حال در سال ۱۹۶۹ به دلیل کمبود جا، کلیسا مجبور شد با سوزاندن جنازه موافقت کند. سوزاندن جنازه و دفن خاکستر آن، به مراتب ارزانتر از تهیهی تابوت و اجارهی یک گور به مدت پنج تا سی سال است. به همین جهت بسیاری از اشخاص در غرب وصیت میکنند که بعد از مرگ جنازهی آنان را بسوزانند. در ایتالیا و در هلند، مرده را الزاماً نمیبایست در گورستان دفن کرد. اما در بسباری از کشورها مانند ایران، آلمان و فرانسه، مرده باید حتماً در گورستان دفن شود و برای این کار، بازماندگان به جواز دفن نیاز دارند. در آلمان تا سال ۲۰۰۳ مرده را حتماً میبایست در تابوت بگذارند و دفن کنند. اما در سال ۲۰۰۳ این قانون را برداشتند و اکنون مسلمانان میتوانند مشروط بر موافقت سازمان گورستان، مردههایشان را در کفن بپیچانند و به خاک بسپرند. منابع: Georg Schwikart Tod und Trauer in den Weltreligionen Philippe Aries Geschichte des Todes Marianne Mischke Der Umgag mit dem Tod-vom Wandel in der abendlaendlichen Geschichte سعید نفیسی، خاطرات سیاسی، ادبی، جوانی. بقه کوشش علیرضا اعتصام. نشر مرکز، چاپ اول ۱۳۸۱ حسین نوش آذر-رادیو زمانه John715th February 2009, 03:05 PMاز معتقدات مشترك ميان اديان بزرگ جهان، بحث زندگي پس از مرگ است. اصولا دغدغه همه انسانها آگاهي از سرنوشت خويش است. بشر از نخستين روزهاي زندگي خود در اين عالم نسبت به استمرار حيات خود يا نابودي به وسيله مرگ نگران بوده است. وجود خداياني كه شوون مرگ و زندگي پس از مرگ را اداره ميكردهاند و به نام خداي مردگان يا خداي زيرزمين يا ... در ميان اسطورههاي اديان باستاني مشهورند، بسط و عمق چنين اعتقادهايي را در ميان انسانها و جوامع اوليه گواهي ميدهد. ادبيات و داستانهاي رايج ميان فرهنگها و تمدنهاي مختلف، اشعار شعرا و نقوش بازمانده از پيشينيان از كندهكاريهاي روي سنگهاي غارها تا آثار نقاشان مشهور جهان نيز گوشهاي از دغدغههاي انسان در اين مبحث است. اشكال متنوع آداب و رسوم ملل و تمدنهاي باستاني و اوليه تا امروز نسبت به مردگان از تشييع و چگونگي رفتار با جسد مردگان از غسل و تكفين و تدفين يا سوزاندن و خاكستر كردن آنها يا توجه به نوع لباس و تابوت و ... نيز توجه ويژه بشر را به اين امر مهم ميرساند؛ همچنين آيينهاي بزرگداشت و احترام به اموات و تلاش در پاسداشت ياد و خاطره آنان، احترام به ارواح يا احيانا پرستش اموات به صورت عمومي يا امواتي خاص چون گذشتگان و اجداد هر خانواده يا برگزاري مراسم هفته سالگرد و احيانا سالگردهاي متوالي، نثار گل يا انواع خوراكيها و قربانيها در فرهنگهاي گوناگون همگي ريشه در اهميت داشتن موضوع مرگ و زندگي پس از آن و ميل بشر به جاودانگي و سعادت دارد. طبيعي است با اينهمه اهتمام در ميان جوامع بشري به اين مساله مهم، اديان و آيينهاي سراسر عالم و رهبران آنها به وفور به آن توجه داشته و در آموزشها و موعظههاي مطرح شده در ميان اعتقادات ايشان وجود داشته باشد. در اين نوشتار علاوه بر نگاهي گذرا به آموزههاي اسلامي به مساله معاد، گذري بر اعتقادات و توجه اديان بزرگ جهان به مساله مرگ و آينده انسان پس از آن خواهيم داشت. * پس از توحيد و يكتاپرستي، مهمترين مساله مورد توجه در اسلام و قرآن معاد است، زيرا نزديك به يكچهارم آيات قرآني در تشريح و توضيح آموزههاي معاد مطرح شده است. بسياري از مسائل مربوط به معاد از جمله امكان بازگشت به زندگي پس از مرگ و دلايل وقوع معاد پس از زندگي دنيا، نمونههاي عيني معاد ، مباحث درباره برزخ و معاد جسماني و حتي جزئيات نعمتهاي بهشتي و عقوبتهاي جهنم، رسيدگي به پرونده اعمال، حساب و ميزان و ... در آيات قرآني بيان شده است. بيش از 70 اسم و ويژگي معاد در قرآن ذكر شده كه نمونههايي از آن، يومالحساب، يومالانذار، يومالوعيد، يومالتغابن، يومالاخره، يومالازفه، يومالحسره و ... است. در قرآن بنا بر تفسير موضوعي قرآن تاليف آيتالله مكارم شيرازي حدود 6 نمونه دليل از ميان آيات قرآن در امكان بازگشت به زندگي پس از مرگ براي انسان وجود دارد مانند رستاخيز انرژيها و حيات زمين و گياهان پس از مرگ و ... بعلاوه 7 دليل از ميان آيات قرآني در وقوع معاد وجود دارد مانند برهان عدالت، برهان حكمت، برهان رحمت، برهان هدف، حركت و ... . قرآن انكار معاد را از سوي منكران آن فرار از مسووليت پاسخگويي به اعمال دنيوي ميداند و از راه برهان و دليلي كه نزد آنان باشد. آنچه انگيزه منكران معاد است چيزي جز پيروي از هوي و هوس و جستجوي راهي براي توجيه لذتجوييهاي مادي نيست. «آيا انسان گمان ميكند كه استخوانهاي او را پس از مرگ (براي زنده شدن مجدد) گردآوري نميكنيم. نهتنها اين كار را انجام ميدهيم بلكه سرانگشتان او را نيز متناسب خلق خواهيم كرد، اما انسان ميخواهد جلوي راه او (براي فساد و بيبندوباري) باز باشد (و لذا زنده شدن پس از مرگ را انكار ميكند).»(قيامه 5 - 3) در اسلام به سختي جان كندن محتضر، فشار قبر به خاطر بداخلاقي و تضييع نعمت تصريح شده، همچنين به برزخ كه فاصله بين دنيا و آخرت به حساب ميآيد و محلي براي تكامل ارواح مومنين، بهرهمندي موقت از نعمتهاي بهشتي و عقوبتهاي بدكرداري است. پاسخگويي به پرسشهاي فرشتگان سوالكننده در قبر، اجتماع ارواح نيكوكاران در دارالسلام و ارواح بدكاران در وادي يمن از ويژگيهاي دوره برزخ يا اتاق انتظار براي ورود به مرحله نهايي زندگي يعني قيامت است. مرگ همه موجودات حتي فرشتگان مخصوص و مقرب و بقاي ذات سرمدي باريتعالي قبل از قيامت، از جمله ويژگيهاي برپايي قيامت است. با برپايي قيامت و برخاستن مردگان و رسيدگي به پرونده اعمال و حشر همه انسانها و گذار از پل صراط و مشخص شدن جهنميها و بهشتيها، آخرين مرحله نجات يعني شفاعت شفاعتكنندگاني مانند پيامبر اسلام، اهلبيت و مومنين مقرب و علما و شهدا از گناهكاران رخ خواهد داد و بدينسان پيروان و دوستداران اسلام و بندگان صالح خداوند كه عناد و لجبازي نداشته و مطيع خداوند بودهاند رستگار شده و وارد بهشت ابدي و بهرهمند از لذايذ مادي و معنوي ميشوند. در اعتقادات اسلامي، بهشت و جهنم داراي درجاتي و دركاتي است كه به نسبت قوت يا ضعف اعمال صالح و ايمان يا رذالتهاي اخلاقي و... تقسيمبندي و رتبهبندي ميان بهشتيان و جهنميان رخ ميدهد. عاليترين درجات بهشتي از آن انبياء، علما و شهدا و پستترين دركات جهنم از آن منافقين است. روايتهاي فراواني درباره جزييات مسائلي كه ذكر شد در لابهلاي متون اسلامي و كتب روايي مسلمين از همه فرق و مذاهب وارد شده و وجود دارد. همچنين فلاسفه و حكماي اسلامي و متكلمين گرايشهاي مختلف در اسلام كتابها، مقالات و آراء و نظريات متنوعي درباره معاد دارند. در ديگر اديان و آيينها، مبحث معاد مانند اسلام مبسوط نيست، ولي آن مقدار كه از مطالعه عقايد و متون مذهبي ايشان، اعتقاد به معاد و زندگي جاويدان انسان استنباط ميشود، در اينجا به طور خلاصه ذكر ميگردد. در مسيحيت مهمترين سمبل رستاخيز، وجود خود حضرت مسيح است. عيسيمسيح كه نزد مسيحيان خدايي تجسد يافته در ميان انسانها براي به دوش گرفتن بار گناهان آنان است، وسيله نجات ديگر گناهكاران به حساب ميآيد. بعضي وجه تسميه نام ديگر عيسي را كه يسوع استخلاصي و رهايي خلايق از آتش جهنم دانستهاند؛ هر چند بنابر عقيده مسلمين، عيسيمسيح هرگز گرفتار دشمنانش نشد و خداوند او را نجات داد، اما مسيحيان او را زنده پس از مرگ ميدانند و رستاخير او از قبر كه موجب سعادت و نجات است، اساس عقيده مسيحيت در اعتقاد به خداست يعني با مرگ عيسي بشر از گناه و عذاب نجات يافته و عيسي خود را فداي گناهان انسانها كرده است. اگر عيسي نيامده و بر صليب مصلوب نشده بود بنابر اعتقاد آنان آفرينش عالم و نزول و تجسم مسيح و رستاخيز او معنايي نداشت. مسيحيان ذات انسان را گناهكار ميدانند، زيرا آدم ابوالبشر با گناه خويش موجب سرايت گناه به نسل خويش است. سعادت انسان پس از مرگ تنها در گرو توبه اوست و توبه انسان بايد با پرداخت جريمه گناه همراه ميشد تا خداوند آن را ميپذيرفت، زيرا بشر با گناه شريعت الهي را شكست و اين كار مستلزم مجازات است و عيسي به عنوان نماينده و جانشين خدا به زمين آمد، به صليب كشيده شد و مجازات و مرگ او روي صليب موجب نجات انسانها شد، مگر كساني كه خود نخواهند اين نجات شامل حالشان شود. پس رستاخيز مسيح يا برخاستن او از قبر پس از مرگ بر صليب و دفن، اساس ايمان مسيحيت و نجات مسيحيان است. آنان اين رستاخيز را واقعي و جسماني ميدانند. از بررسي اعتقادات گفته شده بخوبي روشن ميشود كه 1- مسيحيان به زندگي پس از مرگ اعتقاد دارند. 2- سعادت انسان دغدغهاي است كه مانند ديگر اديان در مسيحيت مورد اهتمام است. 3- راه نجات و سعادت بشر با طراحي تجسد پسر خدا (خدا) در قالب عيسي و به صليب كشيده شدن او و هموار كردن رنج و مصائب بشر بر وجود خويش معلوم شد. 4- رستاخيز عيسي كه خود گواهي بر زنده شدن پس از مرگ است درباره عيسي مسيح اساس ايمان مسيحيت است. مسيحيان معتقدند عيسي پس از رستاخيز به آسمان عروج كرده و كنار خداوند قرار گرفته است. در آموزههاي مسيحيت، بهشت و جهنم وجود دارد و سعادت پس از مرگ آنچنان كه ذكر شد به ايمان به مسيح برميگردد. زنده كردن اموات كه از معجزات حضرت عيسي بوده است خود دليل ديگري در توجه به مرگ و زندگي پس از آن بوده و همچنين امكان زنده شدن پس از مرگ را گواهي ميدهد. اما دردين زرتشت كه اعتقاد به معاد يكي از اركان اساسي تعاليم آن است، اهميت اساسي دارد زيرا هم پايان زندگي فرد و هم پايان عمر دنيا هر دو با هم فرجام جهان هستي هستند. جاودانگي انسان همانند جاودانگي بسياري از مقدسات دين زرتشت از معتقدات آنان است. جاودانگي، هم به معناي جزاي خير و پاداش زندگي پس از مرگ است و هم جايگاه حقيقي انسان و مرگ، سلاح روح شر يا اهريمن است. انسان براي نابودي و مردن پديد نيامده و مرگ پايان راه انسان نيست، زيرا اگر چنين شود اين اهريمن است كه فائق آمده و پيروز ميدان نبرد خواهد بود نه اهورا مزدا، بنابر اعتقاد زرتشتيان، روح انسان پس از مرگ تا 3 شب اطراف بدن ميت باقي ميماند و پيرامون گفتار خويش در طول حيات دنيويش در شب اول ميانديشد. سپس در شبهاي دوم و سوم نيز درباره پندار نيك و كردار نيك خويش انديشه ميكند. توجه به گفتار نيك، پندار نيك و كردار نيك در دين زرتشت همانند ديگر اديان آسماني مورد اهتمام است. در اين سه شب روح، حسرت و دلدادگي نسبت به جسم دارد و اگر حمايت سروش دادگر نباشد ديوهاي در كمين روح، او را آزرده ميكنند. بازماندگان ميت ميتوانند با دعا و قرائت متون مقدس، حمايت سروش را كه ايزد حامي اموات است، جلب كنند. اين شبها زمان خوف و رجاء براي انسان است، خوف از انديشههاي بد و اميد به انديشههاي نيك وي در حيات دنيوي متوفي وجود دارد. پس از اين سه شب است كه روح براي داوري درباره اعمال خوب يا بدش كه اينك در برابرش وجود دارد نزد داوران مهر حضور مييابد و براساس گفتار نيك و كردار نيك و پندار نيك وي در برابر بديهايي از همان نوع سنجش صورت ميگيرد و وي راهي بهشت يا دوزخ ميشود. در اعتقادات زرتشتي برزخ نيز وجود دارد، اما برزخ همانند اعتقاد مسلمين جاي انتظار همه اموات نيست، بلكه فقط مردگاني كه نيكيها و بديهاي گفتار و پندار و كردار آنان برابر شود در هستگان يا برزخ جاي ميگيرند. هستگان مكاني است ما بين بهشت و دوزخ و در واقع معادل آن در فرهنگ اسلامي، مكاني به نام اعراف كه مابين بهشت و جهنم است. زرتشتيان تفكر مسيحيت را كه مرگ و زندگي فردي بتواند كفاره گناهان ديگران باشد را نميپذيرند. در معاد زرتشتيان، پلي براي عبور نيكوكاران و رستگاران به سوي بهشت وجود دارد. با عبور از اين پل، رويت ايزدان معنوي نيز امكانپذير است. در اسلام شبيه همين اعتقادات وجود دارد كه هر انساني بايد از پل صراط عبور كند و آن را بر بالاي جهنم قرار دادهاند تا آنان كه بندگي خداي يكتا را نكردهاند و حقالناسي به عهده ايشان است، در ميانه راه در جهنم سقوط كنند. در اعتقادات اسلامي و زرتشتي گريه و زاري افراطي بر اموات جايز نيست و صبر و بردباري بر مرگ عزيزان ممدوح است. در اسلام لطمه زدن بر خود يا چاك دادن لباس و... جايز نيست و بازماندگاني كه صبر و بردباري پيشه كنند به پاداش نيكو وعده داده شدهاند؛ اما در دين زرتشتي چنانچه بازماندگان گريه و زاري بيش از اندازه كنند اعتقاد بر اين است كه گريه و زاري آنان چون زياد شود همچون رودي طغيان كرده وگذر مرده آنان را از پل با مانع و مشكل مواجه ميكند، به همين دليل آن را گناه ميدا سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3700]
صفحات پیشنهادی
فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف
pareparvaz512nd January 2009, 06:29 PM quot; فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف quot; انسان در طول تاریخ اجتماعات به اشکال گوناگون مردگانش را دفن کرده است. شکلهایی ...
pareparvaz512nd January 2009, 06:29 PM quot; فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف quot; انسان در طول تاریخ اجتماعات به اشکال گوناگون مردگانش را دفن کرده است. شکلهایی ...
فرهنگ تدفين در اديان(1)
فرهنگ تدفين در اديان(1) نويسنده: محمد كاشاني انسان در طول تاريخ اجتماعات به .... pareparvaz512nd January 2009, 06:29 PM quot; فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف .
فرهنگ تدفين در اديان(1) نويسنده: محمد كاشاني انسان در طول تاريخ اجتماعات به .... pareparvaz512nd January 2009, 06:29 PM quot; فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف .
عید مشترک همه ادیان
فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف pareparvaz512nd January 2009, 06:29 PM quot; فرهنگ تدفین در ملل و ادیان ... در سدههای میانه، پیش از آغاز دوران روشنگری که همه چیز با ...
فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف pareparvaz512nd January 2009, 06:29 PM quot; فرهنگ تدفین در ملل و ادیان ... در سدههای میانه، پیش از آغاز دوران روشنگری که همه چیز با ...
نجات و رستگارى در اديان
فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف pareparvaz512nd January 2009, 06:29 PM quot; فرهنگ تدفین در ملل و ادیان .... از پل صراط و مشخص شدن جهنميها و بهشتيها، آخرين مرحله ...
فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف pareparvaz512nd January 2009, 06:29 PM quot; فرهنگ تدفین در ملل و ادیان .... از پل صراط و مشخص شدن جهنميها و بهشتيها، آخرين مرحله ...
تمـامي حواس نـوزاد مـن
تمـامي حواس نـوزاد مـن · يخ و ليمو ... فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف مسیحیان اعتقاد دارند که مسیح، سه روز بعد زنده شد و از این غار به آسمان عروج کرد. ... برخی قبایل .
تمـامي حواس نـوزاد مـن · يخ و ليمو ... فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف مسیحیان اعتقاد دارند که مسیح، سه روز بعد زنده شد و از این غار به آسمان عروج کرد. ... برخی قبایل .
گزارش تغییرات و عدم تایید تاپیکهای بخش تاریخ
از كاربر Farid 12332 با تاپيك quot; فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) quot; در بخش فرهنگ ادغام شد . pareparvaz5129th ...
از كاربر Farid 12332 با تاپيك quot; فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) quot; در بخش فرهنگ ادغام شد . pareparvaz5129th ...
زردشت که بود؟
فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف در فرهنگ ایرانی - زرتشتی تدفین در هوا مرسوم بود. در این آئین زمین و آتش تبرکی دارد و روح که از بدن انسان بیرون رفت پیکر مرده ...
فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف در فرهنگ ایرانی - زرتشتی تدفین در هوا مرسوم بود. در این آئین زمین و آتش تبرکی دارد و روح که از بدن انسان بیرون رفت پیکر مرده ...
آیا انسان پس از مرگ به بهشت یا جهنم میرود؟
فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف به این جهت یکی از مشکلات انسانها همواره این بوده است که مردگانشان را چگونه و ... مراسم تدفین در فرهنگهای کهن که پیشینهشان به سه ...
فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف به این جهت یکی از مشکلات انسانها همواره این بوده است که مردگانشان را چگونه و ... مراسم تدفین در فرهنگهای کهن که پیشینهشان به سه ...
زندگی سعید نفیسی در کتابی روایت شد
فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف در این میان اما مرگ بیپرواترین و صریحترین سویهی زندگی و یک واقعیتِ مسلم است. ... مسیحیان اعتقاد دارند که مسیح، سه روز بعد ...
فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف در این میان اما مرگ بیپرواترین و صریحترین سویهی زندگی و یک واقعیتِ مسلم است. ... مسیحیان اعتقاد دارند که مسیح، سه روز بعد ...
نوزاد مرده هنگام دفن زنده شد
فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف مسیحیان اعتقاد دارند که مسیح، سه روز بعد زنده شد و از این غار به آسمان عروج کرد. ... برخی قبایل سرخپوست هنگام کوچ از جایی به ...
فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف مسیحیان اعتقاد دارند که مسیح، سه روز بعد زنده شد و از این غار به آسمان عروج کرد. ... برخی قبایل سرخپوست هنگام کوچ از جایی به ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها