تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836788510
عکس نوشت
واضح آرشیو وب فارسی:ایران: عبدالکریم رشیدیان دانشیار فلسفه دانشگاه شهید بهشتی به شوق هشتاد و نهمین زادروز استاد زنده یاد رضا سیدحسینی مردی بی نهایت فروتن اما دانشمند آشنایی ام با «رضا سیدحسینی» تا مدت ها به واسطه مطالعه آثار وی بود و دیدار مستقیمی با ایشان نداشتم. اما از وقتی که او سرپرستی دانشنامه «فرهنگ آثار» را بر عهده گرفت افتخار دیدار با زنده یاد حسینی را هم یافتم. آن زمان ایشان از من برای ترجمه مدخل های فلسفی «فرهنگ آثار» دعوت کرد و من نیز برای دریافت این مدخل ها فرصت آشنایی بیشتری با وی پیدا کردم. در مدت انجام این کار مشترک آشنایی بیشتری با او پیدا کردم اما این آشنایی هیچ گاه به دایره روابط شخصی کشیده نشد و همچنان در چارچوب مناسبات کاری باقی ماند. در مدت این همکاری مشترک او را مردی بسیار فروتن و افتاده حال یافتم. جالب است که بدانید با وجود آن همه دانش و تجربه فردی بی نهایت فروتن بود. این ویژگی برای مردی که در معرفی بسیاری از شخصیت های ادبی جهان و همچنین مکتب های ادبی به مردم کشور نقشی مهم ایفا کرده قابل تأمل است. شاید هر فرد دیگری جای او بود و از چنین جایگاهی برخوردار بود با این همه تواضع رفتار نمی کرد و در رفتارش تکبر نقش می بست. با آنکه درگذشت پسرش ضربه بزرگی به او زد اما همچنان خوشرو و مهربان بود. شاید بد نباشد که به یکی از خاطراتم از این استاد متواضع اشاره کنم. در خاطرم هست که سال آخر حیات ایشان روزی مشغول پیاده رفتن به سمت جنوب خیابان حافظ بودم که دیدم استاد هم از جهت مخالف من به سمت شمال خیابان می آید. بعد از سلام و احوالپرسی با ایشان پرسیدم که برنامه خاصی بوده اند؟ در پاسخ گفت که گویا در سفارت فرانسه برای ایشان مراسمی گرفته و به او مدال افتخار داده اند. پرسیدم که حالا چرا پیاده در خیابان راه افتاده اید و ماشین کجاست؟ جواب شوخ طبعانه ایشان برایم جالب بود؛ گفت که: «من هر وقت پنجاه تومان در کیفم پیدا شود ماشینم یادش می افتد که باید خراب شود و حالا هم طبق معمول همیشه اش خراب شده و مجبورم پیاده خیابان را بالا بروم!»
چهارشنبه ، ۲۲مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران]
[مشاهده در: www.iran-newspaper.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]
-
گوناگون
پربازدیدترینها