واضح آرشیو وب فارسی:نقطه نیوز: گویی برخی فرهیختگان و منورالفکرهای بومی قصد ندارند از خاطرات گذشته ی خود جدا شوند و به اجتماع و اجماع کنونی مردم و مسئولین کرمان برای ساختن شهر وصل شوند. کاش برخی آینده را به همین خوبی ببینند که گذشته شان را می بینند.نشریه الکترونیک نقطه اوج - احمد ایزدی / این روزها که شهر کرمان تقریبا تبدیل شده به یک کارگاه پل و زیرگذرسازی، بسیاری از مردم و مسئولین و رسانه ها نظرات خود را مدام منتشر می کنند و برخی شان به قدری محکم سخن می رانند که گویی کلام شان وحی منزل است و باید همین حالا کن فیکون شود در عالم. از سخنانی در باب غیرکارشناسی بودن طرح های عمرانی در دست اجرا، تا سیاسی بودن و به صرف نبودن و تعارض آن ها با خاطرات شاعرانه و عاشقانه ای که برخی از محل اجرای شان دارند. بی انصافی است حالا که بعد از چند دهه شهر دارد غده های چرکینی را از خود دور می کند، بنشینیم به بستن روی زخم تا غده همان جا عفونت کند. کم لطفی است اگر تمام خاطرات مردم شهر کرمان را خلاصه کنیم در حس نوستالژیک میدان آزادی، که اگر بدترین منظر و موقعیت را در بین میدان های شهر نداشته باشد، بی شک جایی بالاتر از چند تای انتهایی نخواهد داشت. میدانی بزرگ که تابلوهای تبلیغاتی فراوانش چندی قبل سامان دهی شدند و برخی به مدد پول ماندند. میدانی که یک افعی آهنی دور تا دورش چنبره زده و با این حال بسیاری ترجیح می دادند قدم روی آسفالت بگذارند و از سایه ی آن استفاده کنند، تا این که پله های فلزی و غیراستانداردش را بالا بروند. میدانی که به دلیل ورودی و خروجی های بسیارش، ناخودآگاه قطب اقتصادی و نه تجاری شهر شده و به تبعش بزرگ ترین کندروی خودروهای شهر هم شده. حالا این میدان دارد اصلاح می شود. وقتی شهردار سابق از عدم ارائه ی طرح های راه گشا توسط علمای عمران و شهرسازی در سال های اخیر خبر داد و حتی گلایه داشت که برخی هیچ طرحی ندارند، بلکه تنها انتقاد می کنند، باز هم هیچ اتفاقی نیفتاد و همان رسانه ها که حرف های منتقدین را منتشر کردند، حرفی از طرح های احتمالی نزدند. حالا اما برخی دارند غصه ی چند درخت را می خوردند که کسانی زیرشان قرار عاشقانه داشته اند و می خواهدن به هر قیمتی که شده، بگویند ساختن یک شهر، بدتر از تخریب یک خاطره است. درست است که ما کرمانی ها خاطره بازیم و حتی از گذشته با حسرت یاد می کنیم، اما هنوز این قدرها بی معرفت نشده ایم که به واسطه ی حفظ چند درخت و یک میدان که معلوم نیست از چه زمانی شده نماد کرمان و چند حس شاعرانه و یک پارک کوچک، شهرمان را به یک پارکینک سیال تبدیل کنیم. فرزندان ما، فردا جوانانی خواهند شد که اگر شهر را به همین منوال به دست شان بدهیم، طلب کارمان می شوند. و برخی از ما امروز به جای این که سعی کنیم برای نسل بعد و برای حفظ شهرمان از گزند کاهلی پیشینیان گامی مساعد برداریم، تنها به فکر ماندن در خاطرات گذشته مان هستیم. این عمل هر چه هست، یک سر در سیاست دارد و یک سر در اجتماعیات و فرهنگ. سیاست، از آن رو که استاندار کرمان مرد شماره یک این ساخت و سازهاست و سیاسیون همواره به تبع مخالفت و موافقت با اعمال آدم های سیاسی، اعمال و رفتار ایشان را هم در چارچوب نگاه سیاسی خود می بینند. اجتماعیات و فرهنگ هم از سویی که به نظر می رسد حتی اگر شهر را در حد یک کلان شهر بسازیم، گویی برخی فرهیختگان و منورالفکرهای بومی قصد ندارند از خاطرات گذشته ی خود جدا شوند و به اجتماع و اجماع کنونی مردم و مسئولین کرمان برای ساختن شهر وصل شوند. کاش برخی آینده را به همین خوبی ببینند که گذشته شان را می بینند. یادمان باشد کرمان با خاطره بازی ساخته نمی شود.
دوشنبه ، ۲۰مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نقطه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]