واضح آرشیو وب فارسی:ایکنا: گروه اندیشه: در ۲۸ ذی الحجه امام حسین(ع) در منزلگاه عذیب الجانات توقف کردند، طرماح از شیعیان کوفه پیشنهاد دادند تا به کوه امن اجا روند و از حمایت قبیله اش بهره مند شوند، اما امام این پیشنهاد را نپذیرفتند.به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا) ، امروز مصادف با بیست وهشتم ذی الحجه است و در چنین روزی در سال 60 هجرى قمرى، امام حسین(ع) به منزل عذیب الهجانات رسیدند. عذیب الهجانات نام یکى از منزلگاه ها نزدیک کوفه است و چون آب داشته، عذیب گفته مى شد. معناى آن آب خوشگواراست. موقعیت آن میان قادسیه و مغیثه از منازل راه کوفه است که تعلق به بنى تمیم دارد. در عذیب الحجانات بود که نافع بن هلال، مجمع بن عبدالله، عمروبن خالد و طِرِمّاح بن عدی به اردوگاه حسینی وارد شدند. حر بن یزید ریاحی که هنوز فرماندهی سپاه یزید را داشت تصمیم گرفت ایشان را بازداشت کرده و یا به کوفه بازگرداند. حر این مساله را به تازه واردان اعلام کرد. در این هنگام بود که امام(ع) با حر از در مخالفت برآمد و فرمود: من اجازه چنین کاری را به تو نمی دهم و همانطوری که خود را از گزند تو حفظ می کنم، از آنان نیز محافظت خواهم کرد، زیرا اینها همانند اصحابی که با من از مدینه آمدند، یاران من هستند، پس اگر بر آن پیمان که با من بستی، استواری، آنها را رها کن وگرنه با تو می جنگم، حر از بازداشت آنها صرفنظر کرد. توقف در عذیب الجانات و مذاکره طرماح پس از این جریان طرماح به نزد امام(ع) آمد و مذاکراتی با او داشت. طِرِمّاح بن عَدِیّ بن جَبَلَة بن عَدِیّ از یاران امام علی(ع) و امام حسین(ع) و از شاعران شیعه بود. او پیشتر نامه امام علی(ع) را به معاویه رسانده بود و حال از کوفه می آمد. طرماح پس از دادن مجدد خبر شهادت مسلم بن عقیل به امام(ع) عرض کرد: با شما یاران اندکی را می بینم و همین لشکریان حر در مبارزه بر شما غالب آیند و من یک روز پیش از آمدن از کوفه، مردم انبوهی را در بیرون شهر دیدم پرسیدم که اینان کیانند؟ گفتند: لشکری است که سرگرم سان هستند که آماده جنگ با حسین گردند و من تاکنون چنین لشکر عظیمی را ندیده بودم، تو را به خدا سوگند تا توانی به آنان نزدیک شو و اگر خواهی که در مامنی فرود آیی که سنگر تو باشد تا تدبیر کار خویش کنی و تو را چاره کار معلوم گردد، با من بیا تا تو را در کوه اجا فرود آوردم، بخدا سوگند که این کوه سنگر ما بوده و هست و ما را از پادشاهان عنان، حمیر و نعمان بن منذر حفظ کرد و به خدا سوگند هیچگاه تسلیم نشدیم و این خواری را به خود نخریدیم. قاصدی نزد قبیله طی در کوه اجا و سلمی بفرست، ده روز نگذرد که قبیله طی سواره و پیاده نزد تو آیند و تا هر زمان خواهی نزد ما باش و اگر خدای ناکرده اتفاقی رخ دهد، من با تو پیمان می بندم که ده هزار مرد طایی پیشروی تو شمشیر زنند و تا زنده اند نگذارند دست هیچکس به تو رسد. توافق با حر، رد پیشنهاد طرماح روز 27 ذی الحجه بود که امام با حربن یزید ریاحی مواجه شده بود. حر مأمور بود تا امام حسین(ع) را دستگیر کرده و با خود به کوفه ببرد و سرور آزادگان اجازه چنین کاری را نداد، از این رو توافق آن شد که امام نه به مدینه و نه کوفه، بلکه به جایی غیر از این دو برود. امام حسین(ع) در پاسخ به طرماح فرمود: خداوند تو را و قبیله ات را جزای خیر دهد. ما و این گروه یعنی اصحاب حر پیمانی بسته ایم که نمی توان از آن بازگردم و معلوم نیست عاقبت کارما و آنها به کجا می انجامد، اگر قصد یاری داری شتاب کن، خدا تو را ببخشاید. طرماح می گوید: دانستم به یاری مردان محتاج است، نزد اهل خویش رفته و آنها را اصلاح نموده و وصیت کردم و در بازگشت شتاب کردم، اهل من از علت شتابم جویا شدند، مقصود خود را گفتم و از راه بنی ثعل روانه گردیدم تا به عذیب الهجانات رسیدیم سماعه بن بدر را ملاقات کردم و او خبر کشته شدن امام حسین (ع) را به من داد؛ سپس بازگشتم.
دوشنبه ، ۲۰مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایکنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]