تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 25 مرداد 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانايى، ريشه همه خوبى‏ها و نادانى ريشه همه بدى‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1811218710




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دلیلی که فردوسی‌پور را به خندوانه کشاند |اخبار ایران و جهان


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: دلیلی که فردوسی‌پور را به خندوانه کشاند
خودش خواسته بود به خندوانه برود ، درست به یکی از همان عادت های همیشگی اش. شاید وقتی می گفت:«حالا خودم به وقتش بهت خبر می دم» رامبد حوان مطمئن بود او نمی آید و البته درست فکر می کرد اما...
کد خبر: ۵۳۸۶۱۱
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۴ - 12 October 2015




خودش خواسته بود به خندوانه برود ، درست به یکی از همان عادت های همیشگی اش. شاید وقتی می گفت:«حالا خودم به وقتش بهت خبر می دم» رامبد حوان مطمئن بود او نمی آید و البته درست فکر می کرد اما...

 به گزارش خبرآنلاین، عادل فردوسی پور روزهای سختی را سپری می کرد، این را اصلا نمی توان کتمان کرد. از سال قبل برنامه اش، آن فروغ همیشگی را نداشت. اگرچه او تمام تلاشش را هم می کرد. تمام سال های بی رقیبی و محبوبیت مطلق با کاهش پیامک ها روبرو شده بود، این برای خودش هم سئوال بود که چرا و از پی حلش بود اما انگار همه چیز گره خورده بود. اضافه کردن بحث های فنی، آنالیز و خیلی اتفاقات دیگر، کیفیت برنامه اش را بالا برده بود اما هنوز روند برنامه مثل گذشته نبود. شایعه سازی ها و فشارهای داخل تلویزیونی و بیرون تلویزیونی. همه آنچه خودش روی آنتن می گفت درباره برنامه های سفارشی، هزینه های بی حساب و کتاب برای زمین زدن 90 و جفایی که به برنامه اش می شد، اگرچه رقیبی برای او نتراشیده بود اما توانسته بود مردم را کمی نسبت به 90 سرد کند و برنامه برای شان ریتمی یک نواخت پیدا کند.

 در یک سال گذشته اما آمدن یک برنامه با هدف خنداندن که اصلا هم ورزشی نبود، فشار را روی 90 بیشتر کرده بود. حالا تلویزیون برنامه ای داشت که در کنار 90 دیده می شد. این مجالی بود برای قیاس کردن. برنامه ضبطی خندوانه اتفاقا همه ایده آل های مدیران جدید سیما را داشت. امکان نظارت بر آن بود. می شد جلوی هیجان های لحظه ای مجری یا مهمانان را در آنتن زنده گرفت تا از خط قرمزها رد نشوند و هزاران پوئن دیگر برای مدیران پخش. این اما تهدیدی برای عادل بود . ضبطی شدن 90 یعنی اتفاقی که برای این شب ها و علی درستکار افتاده بود. حالا حتی دوستانش هم او را با خندوانه مقایسه می کردند و می کردیم. چیزی که خیلی خوشایندش نبود. خودش خندوانه را می دید و دوست داشت اما این مقایسه برایش قابل درک نبود. او خودش را برنامه تخصصی فوتبال می دانست، اگرچه روی آنتن اعتراف کرد با تم اجتماعی که به برنامه اش داده توانسته حتی زنان خانه دار را به تماشایش بنشاند. این تیزهوشی او بوده در میان بی برنامگی تلویزیون اما زیرکانه وقتی رقیبی اجتماعی پیدا کرده بود که بیننده داشت، ترجیح می داد بار دیگر اصرار کند بر فوتبالی بودن برنامه اش و رد استدلال منتقدانش در کاهش مخاطب در مصاف با خندوانه.

او اما یک بار دیگر ققنوس وار، رخت پیری و کهنگی اش را سوزاند و همه را شوکه کرد. اینکه شماره رامبد را گرفت و در فاصله 2 شب به پایان خندوانه گفت: «می آیم!»رامبد مسرور بود از این فرصت فوق العاده و پخش بهترین برنامه اش. عادل اما هدف داشت از این رفتن. این که یکشنبه شب را برای پخش این برنامه اش انتخاب کرد و این که با حرف هایش همه را مسخ کرد، تنها و تنها حاصل ذکاوت ذاتی اش بود. او در استودیو از این نگفت که چطور حالش خوب می شود و عشق برایش چه مفهومی دارد اما از این گفت که چطور توانسته 17 سال حال مردم را خوب کند. سعی کرد به جای عادل بودن، صادق باشد و صادق بود. صادق بود تا همه آنها که پای تلویزیون بودند خشک شان بزند. می شد بغض ته صدایش را در وقت گفتن مشکلات حس کرد. وقتی می گفت پای اصولش می ماند. آنتن نفروخته، از حقش استفاده نکرده تا چه رسد به سوءاستفاده. وقتی حاضر نشد حتی در یک برنامه با تم خنده پنهان کند که با بعضی نام ها در فوتبال مشکل دارد. داشت خودش را فریاد می کرد و خوب فریاد کرد، به بهترین شکل.













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


ورزش

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن