تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانايى، ريشه همه خوبى‏ها و نادانى ريشه همه بدى‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813065852




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تـو رو خــدا یکی بخرید...!


واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه خراسان: آذر صدارت - واژه «کودکِ کار» یا «کودکِ خیابانی»، آن قدر تکراری شده است که به محضِ نوشتن و بیانش، تصاویر و شعارهایی در ذهن تداعی می شود که ناخودآگاه مخاطب پس می زند و رو برمی گرداند. آن قدر طی سالیان، مسئول و جامعه شناس و روانشناس و هنرمند و نیکوکار به بهانه های گوناگون از این واژه استفاده کرده اند و نگاهِ حُزن آلود و حسرت زده این کودکان بر قاب تلویزیون و تصاویر گزارش ها و شاسی نمایشگاه های عکس نقش بسته است که آدم وقتی می خواهد از این بچه ها حرف بزند، دست و دلش می لرزد از تکرارِ حرف های توخالی و دیدن قیافه خنثی و بی تفاوتِ بعضی آدم ها که شانه ای بالا می اندازند و معتقدند: «چه می شه کرد؟ من همین که بتونم بچه های خودمو آبرومند اداره کنم، هنر کردم!». واقعیت این است که آدم ها تا وقتی از نزدیک، شرایط خاصی را تجربه نکنند، هر چقدر هم بخواهند و تلاش کنند، نمی توانند کاملاً درک کنند بر آن آدمی که در آن موقعیتِ خاص است، چه گذشته و چه می گذرد؟ وقتی من بچه دار نشده ام، نمی توانم درک کنم مادری یعنی چه؟ وقتی هیچ وقت بی پول و گرسنه نمانده ام، هر چقدر یک نفر از گرسنگی و بی پولی گله کند، دردش را نمی فهمم. شاید به همین دلیل معمولا گزارش ها، پیگیری ها، همایش ها، نمایشگاه ها و کمپین هایی که درباره و برای بچه های کار و خیابانی انجام و برگزار می شود، در حد حرف می ماند و تغییر خاصی در آمار یا سطح زندگیِ این کودکان ایجاد نمی کند؛ چرا که خدماتِ مقطعی و سطحی، حرف های قشنگ از سرِ بی دردی، تصاویر خوش آب و رنگ، حرکت های نمادین و... درد چندانی از این بچه ها و خانواده هایشان دوا نمی کند. این گزارش و پرونده هم که طرح کوچک و کمرنگی از زخمِ عمیق و پازل پیچیده ای به نام «کودک کار و خیابانی» است، هیچ ادعایی ندارد. می دانیم که پیش از ما، قلم های قوی تر و لنزهای حساس تری، قصه های این بچه ها را ثبت و اطلاع رسانی کرده اند اما اتفاق خاصی نیفتاده است و همچنان روزانه، تعداد زیادی بچه، سر چهارراه ها و پشت چراغ قرمزها، در کوچه پس کوچه ها و پشت در رستوران ها، لَنگِ یک تکه نان هستند. ادعای زیادی نداریم. فقط به قولِ آن بازیگر: «دیدیم. جگرمان سوخت. قلم چسبید به دستمان...!»* همین. *«جگرم سوخت، شیشه شکست. مأمور آوردن، اسلحه اش چسبید به دستم.» آژانس شیشه ای - ابراهیم حاتمی کیا


دوشنبه ، ۲۰مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روزنامه خراسان]
[مشاهده در: www.khorasannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن