واضح آرشیو وب فارسی:شوشان: نویسنده: قاسم آل کثیر مبارزه و مبارزان علیه استعمار در ایران تنها به یک زمان و محدود به یک شخص نیست. در سراسر جغرافیای ایران همواره شخصیت های مبارز برای دفاع از این کیان بارها در برابر استعمارگران ایستادند. همزمان با ورود استعمارگران در خاک کشور، آزادیخواهان و استعمارستیزان بسیاری برای مقابله با آنان در گوشه و کنار کشور به پا خاستند و حاضر به تبعیت از استعمارگر نبودند و در این مسیر از جان و مال خود گذشتند. با مصوبه شورای عالی انقلاب سالروز کشته شدن رییسعلی دلواری از سال ٨٩ به نام «روز مبارزه با استعمار انگلیس» نامگذاری شده است. دلواری در سال ١٢٦٣ هجری شمسی برابر با ١٨٨١ میلادی در روستای دلوار از توابع تنگستان متولد شد. گفته می شود با شروع نهضت مشروطه دلواری در حالی که ٢٥ سال بیشتر نداشت ازجمله پیشگامان مشروطه خواه در جنوب ایران شد و همکاری نزدیکی با محافل انقلابی و عناصر مشروطه طلب در بوشهر، تنگستان و دشتی آغاز کرد و در نهایت در مسیر مبارزه با استعمار به شهادت رسید. محدود کردن این روز به نام یک نفر و برجسته کردن این نام تبعاتی از جمله به حاشیه راندن دیگر مبارزان را به دنبال داشت. از همین رو معرفی شخصیت های استعمارستیز دیگری که در کشور بودند الزام آور می شود. قشقایی ، کرد عرب و دیگر اقوام و جوامع ایرانی، بارها در برابر یورش استعمارگر ایستادند و هزینه ها دادند. در این بین کمتر کسی نام «شیخ سلمان کعبی» را شنیده است. شیخ سلمان و دیگر مبارزان همواره در مباحثات مبارزه با استعمار در سایه نگه داشته می شوند. شایسته است در کنار دلواری همه ساله دیگر استعمارستیزان کشور نیز به عموم هموطنان معرفی شوند. شیخ سلمان معروف ترین حاکم بنی کعب و حدود ٣٠ سال از ١١٥٠ ق تا سال ١١٧٨ق حاکم محلی خوزستان بود. درباره وی تاریخ نگاران بسیاری مطالب مختلفی را به رشته تحریر در آورده اند. از جمله «نیبور» جهانگرد آلمانی دوران شیخ سلمان را دوران طلایی مردم آن منطقه دانسته و از شیخ سلمان ستایش کرده است. نیبور همچنین می افزاید که شیخ سلمان از ضعف و ناتوانی حکام بصره و پریشان حالی حکومت زندیه نهایت بهره را برد. شیخ سلمان حاکمی منصف بود و مقبولیت ویژه ای نزد مردم داشت به طوری که کسروی با آن اندیشه های ناسیونالیستی،بارها از شیخ به نیکی یاد کرده. عبدالامیر امین در کتاب منافع بریتانیا در خلیج فارس می نویسد که افزایش قدرت شیخ سلمان با افتتاح نمایندگی کمپانی هند شرقی در بصره همزمان بود. ترک های عثمانی نیز چون افزایش قدرت قبیله بنی کعب را مشاهده کردند، حضور کمپانی مزبور در شهر بصره را تنها ضامن امنیت و حمایت خود در مقابل کعبیان دانستند. از این رو منافع مشترک انگلیسی ها و ترک ها سبب شد تا آنها علیه شیخ سلمان متحد شوند. پاشای بغداد پس از آنکه از سه بار حمله بر بنی کعب نتیجه ای نگرفت این بار تلاش کرد تا منابع انگلیس را با منابع خویش گره بزند و با نیرویی مجهزتر و قوی تر کار شیخ سلمان را یکسره کند. ذکر این نکته ضروری است که در سه یورش پاشای بغداد بر بنی کعب لشکر عثمانی توسط یک یا چند کشتی نظامی بریتانیا حمایت می شد. بنابر این همکاری آنها و اتحادشان علیه بنی کعب به سال های پیش از ١١٧٩ ق (١٧٦٥ م) بازمی گشت. آغاز نبرد ابوطوق مداخله انگلیسی ها در کشمکش و منازعه میان شیخ سلمان و پاشای بغداد و حمایت های آنها از عثمانیان شیخ را متقاعد ساخت که انگلیسی ها عامل اصلی تحریک و تشویق عثمانیان برای حمله به بنی کعب هستند. از این رو شیخ درصدد برآمد تا با نمایش قدرت خویش به انگلیسی ها و به خطر انداختن منافع شان، مانع فتنه انگیزی آنها شود. نخستین اقدام شیخ سلمان بر انگلیسی ها در هجدهم ژوئن ١٧٦٥ م (١١٧٩ق) بود. آنها با شش کشتی جنگی خویش، دو کشتی انگلیس را در مسیر بوشهر- بصره تصرف کردند. چند روز بعد شیخ کشتی «فورت ویلیام» را که یکی از کشتی های تجاری تحت حمایت کمپانی هند شرقی بود را به تصرف در آورد. بعد از آن مکاتباتی میان شرکت هند شرقی و شیخ صورت گرفت که شیخ زیر بار زور آنها نرفت و نهایتا انگلیس تصمیم به یورش گرفت. انگلیسی ها با یک نیروی دریایی قوی متشکل از چهار کشتی ساخت اروپا، سه کشتی کوچک، ٥٠ پیاده نظام، ١٥ توپ، ٣٥٠ سپاهی و ٢٥ ملوان عازم خلیج فارس شدند. عبدالنبی قیم مورخ اهوازی در کتاب «پانصد سال تاریخ خوزستان» ذکر می کند که در آن زمان شیخ سلمان حدود سه هزار سرباز ورزیده در اختیار داشت. در سپتامبر ١٧٦٦ انگلیسی ها به تنهایی وارد عملیات شدند. فرجام این یورش برای انگلیسی ها فاجعه آمیز بود. آنها از نیروی شیخ سلمان شکست خوردند و در نتیجه یک کاپیتان، دو افسر و یک گروهبان و ١٨ سرباز جان خود را از دست داده و ٥٠ نفر زخمی شدند و توپخانه صحرایی و ١٣ صندوق مهمات به تصرف سپاه شیخ درآمد. دفتر نمایندگی کمپانی هند شرقی بلافاصله به نیروهای انگلیسی دستور عقب نشینی و توقف هرگونه عملیات زمینی را صادر کرد. بعد از آن شکست انگلیسی ها باز درصدد مقهور کردن شیخ شدند و از راه دریا ناوگان دریایی او را محاصره کردند. داستان نبرد شیخ سلمان و انگلیس به عنوان جنگ «ابوطوق» در میان مردم عرب خوزستان تاکنون به صورت سینه به سینه نقل می شود و از آن به عنوان نماد غیرت و شجاعت یاد می کنند. مردم خوزستان از اینکه با دست خالی توانستند بزرگ ترین استعمارگر جهان را شکست دهند به خود می بالند. با این حال تاریخ این جنگ برای بسیاری از هموطنان ناآشنا مانده است. معرفی شخصیت های استعمارستیز و روایت نبردهای آنان با انگلیس می تواند قوت قلب و افتخار بزرگی برای ساکنان این مرز و بوم باشد و بی شک با تدبیر می تواند این خاطرات را به نسل های جدید ازجمله چاپ این وقایع در تاریخ مدارس حفظ و منتقل کرد. نباید فراموش شود که از جمله حوادث بسیار مهم در تاریخ خوزستان که نقشی بسیار بااهمیت در تاریخ این منطقه دارد، عدم اعتنای این مردم به اغواها و تطمیع دولت عثمانی و خنثی کردن نقشه های آنهاست. این رویداد بیانگر میل و علاقه این مردم به تقویت مبانی همبستگی و همگرایی با مردم سایر مناطق ایران است. فراموش نشود که شیخ سلمان علاوه بر نبردهایش در برابر استعمار خدمات بسیاری به مردم منطقه کرد. از جمله این خدمات ساخت سدی روی رود کارون به نام «سد سابله» بود. متاسفانه این سد توسط یورش کریم خان نابود شد و کسروی در کتابش گفته است: «اگر کریم خان این بند را نشکسته بود تا قرن ها استوار می ایستاد». همچنین پیش از احمد کسروی، میرزا محمد صادق نامی آن سد را در استحکام نمونه سد اسکندر دانسته است. همین مردم در راه حفظ ملک و دفع متجاوزان، حماسه هایی از ایثار و ازخودگذشتگی خلق کرده و جان خویش را در طبق اخلاص گذاشته و تقدیم سرزمین و حکومت می کنند. تاریخ شاهد نمونه های بسیاری از این فداکاری ها بوده است.
یکشنبه ، ۱۹مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شوشان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]