واضح آرشیو وب فارسی:آرمان پرس: اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی به دلیل محافظه کاری و عدم اعتقاد راسخ به ادامه انقلاب اسلامی در ابعاد دیگر که بعدسیاسی آن در 1357 انجام شد،انقلاب را پایان یافته می دانند وهیچ گونه تلاشی برای انقلاب کردن در دیگرابعاد نمی کنند.از این جهت است که شورای عالی انقلاب فرهنگی عملا به یکی از ناکارآمدترین نهادهای کشور مبدل گشته است // امام خامنه ای : ازبخش فرهنگ رفع مظلومیت کنید.فرهنگ مثل هواستآرمان پرس - گروه فرهنگی : امام خامنه ای 86/6/4 : نکته ی بعدی که میخواهم سفارش کنم، این است که از بخش فرهنگ رفع مظلومیت کنید. بخش فرهنگ انصافاً بخش مظلومی است . واقعاً مسأله ی فرهنگ را دست کم نگیرید. خیلی از مشکلات جامعه ی ما با فرهنگ سازی حل میشود . فرهنگ مثل هواست. بقیه ی کارها همه برخاسته ی از آن چیزی است که شما استنشاق کرده اید. اگر چنانچه یک جایی، هوای مسمومی تزریق بشود، نتیجه ای که در اندامها دیده خواهد شد تابع آن مسمومیتی است که در این هواست. فرهنگ را دست کم نگیرید؛ خیلی مهم است . شما باید کمک کنید و همه ی تلاشتان را بکنید که به تحرکات فرهنگی کشور در جهت ارزشی جهت بدهید. نگاهی کوتاه به عملکرد امروز و این روزهای شورایی که قرار بوده به عنوان بالاترین نهاد تصمیم گیری حوزه علمی و فرهنگی کشور نقش متمایزی در پیشبرد اهداف کلان نظام در این حوزه داشته باشد اما اکنون تنها به یک ویترین با اسامی درشت و جالب تبدیل شده است به خوبی این موضوع را اثبات می کند که عملکرد شوراهای عالی در کشور ما به خصوص در زمینه شورای عالی انقلاب فرهنگی همواره تحت تاثیر سیاست های حاکم بر دولت های جمهوری اسلامی بوده است و عملا با ماموریت های تعریف شده فاصله زیادی پیدا کرده است . شورای انقلاب فرهنگی در فروردین سال 59 و در حکم تشکیل این شورا وظایف مهمی را برای آن تعریف می کند که البته در شرایط خاص تاریخی آن زمان بیشتر ناظر به بازگشایی دانشگاه ها و انتخاب اساتید و بازگردانی دورس به محتوای اصیل بومی و اسلامی و نظایر این ها می شد اما در طول تاریخ این شورا و با اضافه شدن ماموریت های مهم تر و شکل گیری منسج تر شورا عملا شورا تبدیل به جایگاه اول تصمیم سازی و سیاست گذاری برای نظام علمی و فرهنگی کشور شد . شورای انقلاب فرهنگی در کنار شورای عالی امنیت ملی به عنوان دو شورایی که در سطوح عالی نظام و با حضور سران سه قوه و سایر مقامات مسئول عالی رتبه به کار خود ادامه می دهد اما هیچ گاه نتوانست هویت اساسی خود را در نظام فرهنگی کشور تثبیت کند و نقش تاریخی خود را در دوره های مختلف به خوبی ایفا کند . برخی از صاحب نظران البته در این زمینه عقیده دارند که شورا باید وارد حوزه های نظریه پردازی عمیق شود و کار اجرایی را مناسب شورا نمی بینند اما سه حوزه ماموریت اصلی شورا یعنی سیاست گذاری، تدوین ضوابط و نظارت به خوبی نشان دهنده این است که شورای عالی انقلاب فرهنگی باید از ظرفیت های اعضای عالی رتبه خود در راستای اجرای سیاست های درست فرهنگی استفاده ببرد . امام خامنه ای بیش از یک دهه پیش در دیدار با اضای این شورا در خصوص ابعاد کاری این نهاد تاکید کرده بودند :" اینجا را در واقع باید اتاق فرمان فرهنگی کشور یا ستاد عالی فرهنگی و علمی دستگاه های کشور ـ اعم از دستگاه های فرهنگی و سایر دستگاه ها ـ و مرکز مهندسی فرهنگی کشور به حساب آورد . من از آغاز تاکنون، این شورا را در قله تصمیم گیری برای مسائل فرهنگی کشور می دانسته ام . [ شما] اینجا [در] آن قرارگاه مقدم فرماندهی هستید، عقبه فکری شما در مراکز دانشگاهی و حوزه ای و دبیرخانه خودتان است که باید محور همه این مراکز باشد. خط مقدم تان هم عبارتست از دولت، مجلس و حتی مجمع تشخیص مصلحت و دستگاه قضایی و دیگر دستگاه هایی که در کشور هستند، اینها بازوان اجرایی شما هستند . " این نگاه عمیق و ژرف اندیشانه رهبری برای تعیین دستورکار این شورا البته هیچ گاه و در هیچ دولتی به خصوص در چندین سال اخیر از سوی اعضای حقیقی و حتی حقوقی شورا لبیک گفته نشد و شورا در مسیر حقیقی خود گام برنداشت . در حقیقت غلبه نگاه های های تک بعدی ،کوتاه مدت و حتی تزئینی به مباحث مهم فرهنگی و عدم حرکت به سمت نگاه جامع به علوم انسانی و اجتماعی در کنار کم توجهی های عمیق به سیاست گذاری های کاربردی از شورای عالی انقلاب فرهنگی تنها جلساتی برای ادای ادای تکلیف ساخته است . این شورا هرگز نتوانسته است تا کنون مهمترین دغدغه امام امت مبنی بر تدوین و ترویج علوم توحیدی در حوزه علوم انسانی و جایگزینی آن با علوم غربی در دانشگاه های کشور را پوشش دهد و تنها به تعیین و تصویب مناصب و ریاست های دانشگاه ها بسنده کرده اند. افراد فکری که عمدتا در فضای اعضای حقیقی تعریف شده اند هیچ گاه نتوانسته اند بر روحیه محافظه کاری اعضای حقوقی که مسئولیت های اجرایی دارند فائق بیاییند و از سوی دیگر نیز افراد حقوقی تصمیمات جمعی شورا را هیچ گاه بر تصمیمات سازمان و یا نهاد تحت مسئولیت خود ارجح ندانسته اند به همین علت بحران مقبولیت و خلا قانونی تاثیر گذاری مصوبات شورا همواره گریبانگیر این نهاد بوده است . ضعف دبیرخانه شورا در ارتباط گیری و هماهنگی های خود اعضای از یک طرف و در برقراری نظم ارتباطی شورا به مراکز علمی و فرهنگی کشور هم البته یکی از موضوعات مهم رخوت در این شوراست . دبیر شورا و مجموعه عریض و طویل دبیرخانه هیچ گاه نتوانسته اند از ظرفیت عظیم تعاملی موجود در دانشگاه ها و مراکز علم و دانش کشور استفاده های لازم را ببرند و این موضوع شرایطی را رقم زده است که انگار شورا مصوباتش را به صورت فضایی و به دور از نگاه روح حاکم بر جامعه علمی و فرهنگی تصویب می کند . مصوبات شورا امروز هیچ پتانسیلی برای ایجاد تحول در نظام علمی کشور را ندارد و این ناشی از نداشتن باور عمیق به مفهوم متعالی انقلاب فرهنگی است . اعضای این شورا در واقع باید بدانند انقلاب در عرصه فرهنگ نیازمند کنار گذاشتن روحیه محافظه کاری و تغییر نگاه شورا از نگاه صرفا مکانیکی به نگاه های بنیادین معرفتی است . باید در ماموریت های اعضا یک بازنگری کلی صورت گیرد و شورا تنها به نهادی برای سو استفاده برخی شخصیت ها از عنوان شورا برای پیشبرد اهدافشان بدل نشود . شورا نباید به یک ابزار برای پیشبرد مقاصد دولت ها تبدیل شود بلکه باید هدایت و جهت گیری علمی و فرهنگی دولت ها را بر عهده بگیرد .همین الان و در دولت یازدهم عملا شورا به یک نهاد بی خاصیت و یک ویترین زیبا تبدیل شده است که حتی وظایفی مانند انتخاب روسای دانشگاه ها هم از آن گرفته شده است . چنین نگاهی در آینده ای کوتاه مدت نوید اضمحلال شورا را خواهد داد و از سوی دیگر دست کسانی را که می خواهند عرصه مهم علم و فرهنگ کشور را بستر ساز رشد عقاید انحرافی خود کنند باز خواهد گذاشت .
شنبه ، ۱۸مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آرمان پرس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]