تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 16 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اجابت دعایت را دیر مپندار، در حالی که خودت با گناه راه اجابت آن را بسته ای.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814171532




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

زندگی ساده اندیشانه در شبکه های اجتماعی


واضح آرشیو وب فارسی:افکار نیوز: در زندگی همه ما این «نه ها» و مخالفت با نه ها وجود داشته است و دارد. اینک نیز هنگامی که مادر به نوجوان نهیب می زند که «این قدر با تبلت و گوشی ور نرو؛» ممکن است پدر بگوید «بچه را محدود نکن، غربی ها بچه هاشان را آزاد می گذارند که از میان شان، استیوجابز بیرون می آید!»به گزارش افکارخبر ، هنگامی که پدر گفت «به دوشاخه برق دست نزن» دوشاخه پنکه از دستم پرت شد؛ ولی هنگامی که مادر گفت «بچه را نترسان؛ ادیسون را هم چندبار برق گرفت تا توانست لامپ اختراع کند!» دلیر شدم و دوباره دوشاخه را برداشتم و به پریز زدم تا کمی خنک شوم! در زندگی همه ما این «نه ها» و مخالفت با نه ها وجود داشته است و دارد. اینک نیز هنگامی که مادر به نوجوان نهیب می زند که «این قدر با تبلت و گوشی ور نرو؛» ممکن است پدر بگوید «بچه را محدود نکن، غربی ها بچه هاشان را آزاد می گذارند که از میان شان، استیوجابز بیرون می آید!» به راستی قربانی کردن ۱۴ ساعت از زمان شبانه و روز در پای سیگورات اینترنت و شبکه های اجتماعی، ما را به سوی نابغه شدن می برد؟ رازگویی از خود محمدصادق افراسیابی، رفتارهای ما را دورشدن از نابغگی می داند: «ماهیت لایکی یافتن، افراد را از نخبگی دور می کند.» او معتقد است: لایکی شدن یعنی پاداش خیلی کوچک، پاداش های زیاد ولی بسیار کوچک؛ و این یعنی افراد از نخبه پروری فاصله می گیرند. این مدرس دانشگاه می افزاید: یکی از تاثیرها و کارکردهای شبکه های اجتماعی، خودافشاگری است، یعنی انسان ها، اطلاعات شخصی خودشان را بر روی شبکه های اجتماعی به اشتراک می گذارند، حال آن که فرصت ها و تهدیدها در شبکه های اجتماعی از هم جدا نیستند. بر پایه پژوهش های آمریکاییان، هرچه اساتید خودافشاگری بیشتری داشته باشند، اعتماد دانشجویان به آنان بیشتر می شود. ما ایرانیان که در گذشته بر پوشش حریم های خصوصی خود تاکید داشتیم، حالا در افشای آن پیشتازیم. این کارشناس فضای مجازی باور دارد: از دیگر تاثیرات شبکه های اجتماعی، بر ادبیات شفاهی و نوشتاری است. مطالعات یک پژوهشگر ایرانی نشان می دهد که زینت کلام گذشته، یعنی ضرب المثل ها و سخن های کوچه، کنار رفته است و جوانان امروز، با درهم ریزی نحو زبان با هم سخن می گویند. افراسیابی با این سخن که افراد در شبکه های اجتماعی برای لایک شدن، می کوشند خود را آن گونه بنمایانند که دیگران می خواهند، نه آن گونه که خود هستند، می افزاید: این رفتار گونه ای تکدی گری مدرن و به مثابه «گدایی لایک» است. بدین گونه افراد از خودِ واقعی دور می شوند، که شاید به گستردگی روابط بینجامد، اما بسیار سطحی و بدلی و موجد دوستی های لایکی خواهد بود. اگر در این شبکه ها فردی بیاید و یک پست عمیق بگذارد، یا یک کار علمی نشان دهد، با بی استقبالی روبرو می شود؛ زیرا همه خوکرده به سطحی نگری و سطحی کاری هستند و به این اندازه خوشنودند. کارها هرچه سطحی تر باشد، از آن پیشواز بیشتری می شود. مردم هیچ کشوری در جهان با کارهای عامه پسند، پیشرفت نکرده اند که ما در پیش گرفته ایم. افراسیابی می گوید: زندگی بدلی در حال گسترش است، زیرا ما می خواهیم همه چیز را به صورت مجازی تجربه کنیم. دختران امروزی خیلی وقت ها بدلیجات را به طلای واقعی ترجیح می دهند؛ در حالی که درگذشته، زنان این گونه نبوده اند. اینک در شبکه های اجتماعی، شاهد عشق های مجازی هستیم و کم مانده است که زندگی زن و شوهرها هم مجازی شود! گوشی های تلفن همراه، جای زن و شوهر و دوستان واقعی را گرفته است؛ پیشتر، این گوشی ها، فقط برای سخن گفتن شفاهی با هم بود؛ ولی از زمانی که شبکه های اجتماعی در گوشی های همراه، در دسترس قرار گرفته، آسیب های اجتماعی و انسانی فزونی گرفته است. همسرانی را می بینیم که به ظاهر در کنار هم هستند، اما هر یک سر در گریبان گوشی همراه خود دارند و به همسر خود بی اعتنایند. تجسم آری؛ نزدیکی نه! در نمایشنامه فاووستFaust (گوته)، قهرمان روحش را به اهریمن می فروشد، آیا اینک چنین رویدادی در حال رخ دادن در جهان «وب» است؟ آیا در نوردیدن مرزهای فناوری و رفتن تا بی نهایت آن، لازمه اش فروختن روح خود به اینترنت و پایگاه های اجتماعی است؟ مریم حق جو، کارشناس انفورماتیک در باره این حضور چشمگیر می گوید: یکی از سبب های حضور کاربران ایرانی در پایگاه های اجتماعی و کوشش برای ارتباط گرفتن با آدم های آن سوی آب، شاید این است که ۸۰ درصد آنان از زندگی در این جا خوشنود نیستند. به سبب واپس ماندگی در تولید فناوری، ابزارهای مدرنیته را یکی پس از دیگری وارد می کنیم، ولی فرهنگ استفاده از آن ها را نه! اگر هم فرهنگش وارد شود، ناهمخوانی هایی با فرهنگ بومی خواهد داشت و کارکردهایش مورد پسند همگان نخواهد بود. بنابراین شگفت نیست اگر نزد ما شیوه استفاده از شبکه های اجتماعی(موبایلی) کژتابانه باشد. در گذشته، تلویزیون سبب گسستِ روابط خانوادگی و فامیلی شده بود و اینک گجت ها ادامه گرِ راه تلویزیون شده است، تا جایی که بسیاری زن و شوهرها با فرزند خود زیر یک سقف اند، اما جدا از هم! به هر رو آنچه در حال پیشرفت است، انسان نیست، بلکه فناوری هوشمند در شبکه های موبایلی پیش می تازد و زنجیر بسته به پای انسان را گرفته است و از پی خود می کشد؛ البته بیشتر از پیِ سرگرمی و وب گردی؛ و کمتر، گردش اندیشگی! دیدگاه دکتر یوسف علیخانی کندری ـ جامعه شناس را نیز بخوانید: یکی از شعارهای شبکه های اجتماعی، زنده سازی دیدارهای چهره به چهره انسان ها است به شکل (رویا)مجازی! البته درگذشته، این دیدارهای رو در رو، به شکل حقیقی وجود داشت! و اینک دیدارهای «وب کم»ای جایگزین شده است. حال اگر بتوان به رهنمود اکستروپین ها (خواستاران حضور غیرمتجسد انسان ها)، یک دوست را ـ که فرسنگ ها از ما دور است ـ به کمک پرتوهای الکترونیکی، در اتاق خود تجسم بخشیم، آیا جای روابط گرم گذشته را خواهد گرفت و می توان با دست دادن با او، گرمای وجود و نفس هایش را احساس کرد؟ او می افزاید: از جانورآزاری و وندالیزم و حذف کنندگان(که پیشرفت خود را در گرو خاک کردن دیگران می بینند)، در جامعه واقعی کاسته شده است، زیرا این گروه ها، زمان شان را گذاشته اند برای انسان آزاری در شبکه ها! به سخن دیگر این گروه ها، به جابه جایی مکان رفتار خود دست زده و به فضای مجازی کوچیده اند. بیان این ها هراس انگیز نیست، بلکه هشدارهای ایمنی برای کاربران، دختران، نوجوانان و خانواده ها است؛ با توجه به این که گاهی پدران و مادران در شبکه ها از فرزندان خود پیشتازترند. علیخانی باور دارد: شبکه های اجتماعی کاربران را به جای گرد هم آوردن، بخش/بخش کرده است. برخی گردِ هم می آیند و به دور دژ رخنه ناپذیر خود دیوار می کشند و بیگانه ها را به درون خود راه نمی دهند و با این روش، پیوندهای میان گروهی را تباهِ پیوندهای درون گروهی می کنند. غور در ژرفا و ژرف اندیشی، غایب بزرگ شبکه های اجتماعی است. برخی سینه چاکان دمکراسی و تولرانس(رواداری) در شبکه های اجتماعی، گفتار ها و رفتارهایشان دچار پارادوکس است و این از یورش های فیس بوکی آنان به ورزشکاران هویداست و نشان از حرکتِ اندیشهِ سطحِ خاکیِ آنان در شبکه های اجتمای دارد! کار بسیاری از کاربران، گذاشتن توئیت نمایشی و تصویری از جانوران خانگی شان است؛ انسان از این همه جانوران گوناگون در پایگاه های اجتماعی اینترنتی شگفت زده می شود و از خود می پرسد، هنگامی که محبت به کودکان ممکن است، چرا به حیوانات محبت کنیم؟ مگر نمی بینیم هزاران کودک بی سرپرست، با چشمان آرزومند در پشت پنجره های تنهایی، چشم انتظار دستان مهربانی است که به سویشان دراز می شود؟ علیخانی می افزاید: کاربران گوشی های هوشمند، با بازی، پیامک ها، چت کردن، پرسه زدن در اینترنت و عکس بازی، مدام پرتو رنجیدگی به سوی اطرافیان خانه و فامیل، ساطع می کنند. در ایران ده ها میلیون نفر از پایگاه های اینترنتی با بیس موبایل(واتس آپ، وایبر و...) استفاده می کنند؛ مغز کاربران خوکرده به موبایل، دم به ثانیه، گرایش به سر زدن به این پایگاه ها دارد، که جدای از پرتوهای خطرناک ـ که سامانه اعصاب و سلول های مغز کاربران را نشان می گیرد ـ پیامدهای روحی هم در پی دارد و سبب رنجش مدام دور و بری ها می شود. افزون بر پرتوهای الکترومغناطیس گوشی های هوشمند، لیتیوم ـ یکی از مواد باتری های موبایل ـ می تواند به سیستم عصبی و اندام های حیاتی کاربر آسیب بزند. نیکل، کادمیوم و نقره نیز به اندام های گوناگون بدن، آسیب وارد می کند. اینترنت؛ راه افتاده است! پیشترها دسترسی به پایگاه های اجتماعی اینترنتی، فقط با رایانه میسر بود و از این رو نوجوانانی که خود را با سیستم در اتاق خانه زندانی می کردند، اندکی زیر کنترل خانواده بودند؛ اما اینک با موبایلی شدن پایگاه های اینترنتی و بازی های رایانه ای، کاربران از دسترس خانواده ها دور شده اند و خود را در مترو، اتوبوس، مدرسه، دانشگاه و پیاده رو و کوه و بیابان، غرقِ گوشی های هوشمند می کنند. فرهنگ چیره بر شبکه های اجتماعی موبایلی، روابط دوستانه ولی سطحی و شکننده و پر از تعارف ها و تعریف های اگر نگوییم دروغین، ولی متظاهرانه است. مریم حق جو در این مورد می گوید: این توهم در میان جوانان وجود دارد که لازمه نابغه شدن، وب گردی، حضور جدی و هرچه بیشتر در پایگاههای اجتماعی، زندگی دوم و پرداختن به بازی های رایانه ای است. بیش از ۳ میلیارد کاربر جهانی در پایگاه های اجتماعی اینترنتی حضور دارند که از این میان، بیش از ۴۰۰ میلیون کاربر، وابستگی بیمارگونه به این پایگاه ها دارند و با وجود رنج زیاد، امکان رهایی ندارند. آنان دچار سردی روابط با خانواده، مشکلات جنسی با همسر خود، دوری از ورزش، تنهایی عمیق، روحیه شکننده، کم خوابی، سردرد، بی انرژی گی، زیاده روی در کشیدن سیگار، بدغذایی، خستگی، نگرانی و افسردگی هستند. ماهیت ترابشریت ترابشریت (Transhumanism) جنبش جهانی گذر از ناتوانایی های انسانی است. یکی از سبب های گرایش زیاده روانه کاربران به شبکه های اجتماعی و زندگی دوم و پرسه زدن های بی هدف در اینترنت، شاید شیفتگی به ایده های ترانس اومانیستی(فراانسان گرایی) و رازجویی آن است؛ که پیروانش بر این باورند تا یک سده دیگر، انسان به کمک فناوری های نو، بیومهندسی(آمیزه شیمی، ریاضی و فیزیک) و دانش روباتیک، این توانایی را می یابد که محدودیت های جسمانی خود را پشت سر بگذارد و برای نامیراشدن، همه ویژگی های هوشی خود را به آدم ربات ها انتقال دهد و برای جوان شدن، زمان را به گذشته برگرداند. بی گمان در آینده، آدم ربات هایی فراتر از «دیپ بلو» نمایان خواهند شد، که شطرنج گر شکست ناپذیر جهان(گری گاسپاروف) پس از شکست از آن گفته بود که با یک موجود فضایی هوشمند بازی کرده است، در حالی که پیش از آن، همه ربات ها را شکست داده بود! ترانس امانیزم ها بر این باورند که می توانند جلوگیرِ فرایندِ پیرشدن انسان شوند و با افزایش توانمندسازی های فیزیکی، ذهنی و روانی خود، به تَراانسان دست یازند. در گذشته، این ایده ها زمینه سازِ ماکس مور، فلسفه گر انگلیسی شد که روشن اندیشان کالیفرنیایی را گرد هم آورد و سپس این حرکت را گُستَرد و جنبش جهانی تراانسان(فرابشریت) را شکل داد. این که در آینده با پیشرفت سرسام آور فناوری، زیست دوگانه انسان(مادی ومعنوی)بهتر خواهد شد با بدتر از این، روشن نیست؛ اما گمان می رود که در آینده نزدیک، افزون بر ۷ میلیارد و ۲۳ میلیون نفر جمعیت جهان، همان گونه که با خودروی خود مانند یکی از اعضای خانواده رفتار می کنند و برایش اتاقی به نام پارکینگ می سارند، باید جایی نیز برای جمعیت ربات ها در نظر گیرند! این سخن که تا سال ۲۰۴۰ میلادی، آدم ربات هایی با نیرویی برابر با مغز انسانی به راه خواهند افتاد، جنجال برانگیز شده است. برخی دیگر پا را فراتر گذاشته اند و می گویند که ربات های آینده به «خودزایشی» خواهند پرداخت و همانند خود را به وجود خواهند آورد؛ این سخنان زمانی هراس انگیز است که گفته می شود این ربات های آینده، دارای روح هم خواهند بود! نگره یوسف علیخانی در این مورد: این تکنوفبیا(هراس از فناوری)، بدون پیشینه نیست. با ورود سینما به ایران، زمانی که ترن بر روی پرده به راه افتاد، گروهی از مردم گریختند. در اروپا نیز با به خیابان آمدن نخستین دوچرخه ، گروهی از مردم پنداشتند که اهریمن با وسیله ای شگفت، به زندگی آنان رخنه کرده است! اما امروز شگفت زایی فناوری به اندازه ای شتاب گرفته است که دیگر کمتر چیزی شگفت نمود می کند و یا شگفت انگیزیش با به میان آمدن پدیده ای نوتر، دیری نمی پاید. دستاوردهای شگفت تکنولوژی هایی که از نیمه دوم سده ۲۰ تا کنون ادامه دارد، انسان ها را به وسوسه انداخته است که با داروی نوتروپیک، خود را با هوش تر کنند، یا با عینک گوگل( Google plass )تصاویر را با جزییات بیشتری درک کنند؛ یا با داروهای تایید شده سازمان بهداشت جهانی، همپای اوسین بولت (سریع ترین دونده جهان) بدوند. یا تواناییِ دویدن مدام ۱۶ کیلومتر در ساعت را داشته باشند، کاری که از سالم ترین انسان ها با شُش های بسیار قوی هم بر نمی آید. این سخن پرفسور الروضان که «همه ما در مسیر بدل شدن به ترابشریت هستیم» شاید آوای خوش دهل شنیدن از دور است که کمتر ما جهان سومی ها را در بر خواهد گرفت، یا اگر در بر گیرد، فقط ما را مصرف گراتر خواهد کرد؛ اما اشتیاق کاربران ما برای شنیدن این سخنان دلپذیر، پایان ناپذیر است. در افسانه ها، کیمیاگرانی یافت می شوند که به اکسیر جوانی دست یافته اند، فردوسی در شاهنامه خود اسفندیار رویین تن را خلق می کند، آشیل نامیرا، قهرمان یونانی در جنگ تروآ است. ایکاروس و دایدالوس، انسان/پرنده هایی هستند زاییده ذهن مخیل و انسان در آرزوی پرواز. همیشه در تاریخ، انسان در پی تراانسانی(فرابشریت) بوده است؛ و در این افسوس که ۱۰۰۰ سال زندگی کند، شکست ناپذیر باشد، از زندان جنسیت بیرون آید و هم زن باشد و هم مرد، پرواز کند، نامیرا و نامریی شود، برخوردار از هوشی شگرف باشد، چون باد بدود و چون آذرخش بدرخشد و ناگهان ناپدید شود و به هر شی ای دست زند، آن را زر کند! در همه اوراق داستان های اسطوره ای یونان باستان، انسان در کالبد خود در رنج است و آرزوی بیرون آمدن از زندان تن را دارد. کوشش انسان برای رهایی از محدودیت های زیستی و دگردیس شدن به موجودی برتر، جان مایه داستان های اسطوره ای همه تمدن ها است. بنابراین ترابشریت، با همه مدرن بودن، پدیده نویی نیست. به سخن دیگر، فناوری دیجیتالی امروز، افسانه و اسطوره مدرن است. فناوری الکترونیک امروز می کوشد به کمک نانوتکنولوژی، هوش مصنوعی و دانش ژنتیک به همه آرزوهای باستانی انسان ـ ولو به شکل مجازی ـ جامه واقعیت بپوشد. جالب است که فنآوری، همه کوشش در راه دستاوردهای نو است بی آن که به پرسش هایی از این دست بیندیشد که تکامل مصنوعی و گذر از همه ناتوانایی های بیولوژیک انسانی، به چه شکل و با چه ظرفیت و با چه هزینه ای؟ اینک اسکلت هیدرولیک خارجی، دستاورد دانشگاه کالیفرنیا برای کمک به استقامت، قدرت و سرعت سربازان در میدان نبرد آمده است، تا بسته ای۹۰ کیلوگرمی را به سادگی از جایی به جای دیگر ببرند و یا ساعت ها با سرعت ۱۶ کیلومتر در ساعت بدوند. دانشمندان با آزمایش هایی دریافته اند که با تغییرات جزئی در ساختار ژنتیک انسان(با سرکوب یک مهارکننده) قدرت انسان افزایش می یابد. دیر نیست روزی که به کمک یافته های نو ژنتیک، طول عمر انسان افزایش یابد، انسان با هوشتر شود و بتواند فعالیت های فراانسانی را انجام دهد.


شنبه ، ۱۸مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: افکار نیوز]
[مشاهده در: www.afkarnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن