واضح آرشیو وب فارسی:افکار نیوز: اوضاع نابه سامان دستفروشان مترو و سایردستفروشان که به دنبال کسب درآمدی برای گذران زندگی هستند زمینه ای را برای تدوین طرحی مبنی بر «تجمیع دستفروشان در بازارچه های محلی» شد. این طرح اکنون در معاونت رفاه وزارت کار در حال بررسی است.به گزارش افکارخبر ، « ۴.۵میلیون فارغ التحصیل بیکار» خبری است که بارها به گوش شما خورده است. این خبربیانگر اوضاع نابه سامان اشتغال در کشور است. بیکاری این روزها در جامعه ما تبدیل به غول بی شاخ و دومی شده است که تا کنون هیچ دولتی با ارائه راه کارهای مختلف موفق به از بین بردن این مشکل نشده است. یکی از معضلاتی که بازار کار ایران از آن رنج می برد، نبود فرهنگ کارآفرینی است. معمولاً جوانان پس از پایان تحصیلات آکادمیک خود تفکر یافتن شغلی راحت و پشت میز نشینی را دارند و همین امر گاهی باعث تلمبار شدن افراد جویای کار در کشور می شود. ولی با تمام این اوصاف، جوانانی هستند که در این میان منتظر وعده های مسئولان نمی مانند و برای خود شغلی دست و پا می کنند.نمونه بارز این موضوع در اعماق زمین با دستفروشان مترو مصداق دارد. در هر واگن چندین دستفروش با ادبیات گوناگون به دنبال جذب مشتری هستند و هر کدام به روش متفاوت تلاش برای جذب مشتری بیشتر دارند،مردو زن تفاوتی ندارند. چرخ دستی یا ساکی بزرگ از وسایل مختلف را به همراه دارند و تلاش برای فروش بیشتر. بیراهه نیست اگر بگوییم اینجا صنف نانوشته مترو است، اینجا جایی است که افراد در اعماق زمین به دنبال کسب درآمدهستند. درمیان دستفروشان دختران و مردان جوان به چشم می خورند. زمانی که با آنها هم کلام می شویم ، می بینیم که برای فرار از بیکاری با هزینه شخصی خود کاری را دست و پا کرده تا محتاج خانواده نباشند. تعداد دستفروشان مترومشخص نیست. اما پرواضح است که با تعدادزیاد دستفروشان مترو، واگن ها ارزش میلیاردی دارند، چرا که می توان گفت بازار غیر رسمی اقتصادی هستند. دستفروشی در مترو به مراتب دغدغه های کمتری از دستفروشی روی زمین دارد. چرا که بر روی زمین ماموران شهرداری اجازه بساط کردن را نمی دهند اما در مترو شرایط اینگونه نیست و نهایت فرار این افراد از نگاه ماموران مترو است. اکثر فروشندگان مترو دانشجویانی هستند که از سایر شهرهای کشور به تهران آمده و برای گذران زندگی خود از این راه امرار معاش می کنند. البته هستند زنان سرپرست خانواری که جایی بهتر از اینجا نیافته اند. نه اجاره دارد و نه سرقفلی. راحت می توانند هر زمانی که بخواهند بروند و بیایند و بفروشند و امرار معاش کنند. در کنار این دو دسته، دانشجویانی که پس از فراغت از تحصیل شغلی را نیافته اند. سر از بازار غیر رسمی اشتغال در آورده اند و ترجیح داده اند که به جای بیکاری از این طریق امرار معاش کنند. *خبری از تحقق وعده های دولت نیست مریم یکی از فروشنده های مترواست که تمایلی به صحبت ندارد. وقتی یکی از اجناس خود را خریداری می کنم از وی می پرسم چرا این شغل را انتخاب کردی؟ -می گوید: چطور؟ - می گویم: من خبرنگارم. می خواهم از فضای دستفروشان مترو گزارش تهیه کنم. پس ازآنکه متوجه می شود من خبرنگاران از پاسخ دادن سرباز می زند و تمایلی به پاسخگویی ندارد. تصور می کند من از ماموران شهرداری هستم و ترس از کسادی کاسبی اش مانع پاسخ دادن می شود. خلاصه اعتمادش را جلب می کنم. با دلی پر می گوید:این کار را نکنم چه کار کنم؟ آیا جایی هست که من برای کار بروم؟سه دختر دارم که دوتا از آنها راهنمایی و دختر بزرگم دانشجو است. هزینه تحصیل آنها را از کجا تأمین کنم؟سرپرست خانوار هستند و مجبورم از این راه کسب درآمد کنم. دولت می گوید شرایط برای کار کردن زنان سرپرست خانوار را مهیا می کنیم اما خبری از وعده های دولت نیست. * ۳سال دنبال کار می گشتم نرگس دختر جوان دیگری است که انواع و اقسام زینتی های زنانه را به خود آویزان کرده و در حال تبلیغات وسایلش است. از او سوال می کنم بچه تهران هستی؟علت گرایشتون به این شغل چه بوده؟ پاسخ می دهد: فوق لیسانس عربی هستم. نه آموزش و پرورش جذب نیرو دارد و جای دیگری نیاز متناسب با رشته من دارد. معمولاً فارغ التحصیلان رشته های نظری همواره بیکار هستند. وی ادامه می دهد: یک روز در حال رفت و آمد در مترو بودم. دیدم دستفروشانی که وسایلشان به خوبی به فروش می رسد. تصمیم گرفتم در حالی که ۳سال است به دنبال یافتن شغل هستم به این سمت بروم. با سرمایه اندکی کار دستفروشی در مترو را شروع کردم و اکنون بیش از یک سال است که مشغول کار در واگن های مترو هستم، درآمد خوبی دارد و من راضی هستم. نرگس با بیان اینکه دلم می سوزد از اینکه درس خواندم اما شغلی متناسب با تحصیلاتم ندارم اظهار می کند: نمی توانستم بیشتر از این منتظر پیدا شدن شغل بمانم. ترجیح دادم هر چه زودتر کاری دست و پا کنم و درآمدی داشته باشم. حس می کردم از سایر هم سن و سالانم عقب هستم. وقتی از او سوال می کنم چرا در کاریابی ثبت نام نکرده ای؟پاسخ می دهد: ثبت نام کردم. اما بعد از مدت زمان طولانی شغلی با حقوق پایین برای من پیدا شد که احساس کردم وقت تلف کردن است و به سراغ آن شغل نرفتم. * فرار از بیکاری به سمت دستفروشی رفتم دختر جوانی دیگری کیسه لاک هایش را به مسافران خسته تر از خودش نشان می دهد. یکی، دوتا از مسافرها لاک ها را روی انگشتان شان امتحان می کنند. می گوید: امروز صبح زود به بازار رفته ام و صدتا لاک با یک مارک خریدم. از صبح یک سوم آنها را فروخته ام. لاک ها را دانه ای هزارو۵۰۰تومان می خرم و سه هزارتومان می فروشم. مشتری های خسته چانه می زنند تا لاک ها را به قیمت دوهزارتومان بفروشد اما زیربار نمی رود. لاک ها دست به دست می چرخد و دوباره وارد کیسه دختر می شود. می گوید نزدیک به یک میلیون تومان درآمد دارم. فارغ التحصیل کامپیوتر هستم. فرار از بیکاری به سمت این شغل پناه آورده ام. *تجمیع دستفروشان در بازارچه های محلی احمد لطفی نژاد، مدیرکل تعاون،کار و رفاه اجتماعی استان تهران درباره مشاغل غیررسمی گفت: یکی از مشاغل غیر رسمی دستفروشی ها است که علت آن شبکه نامتناسب توزیع است. با توجه به اینکه مردم درآمد متفاوت دارند، قدرت خرید متفاوت دارند.یکی از علت های دستفروشی این نیست که فرد به دنبال شغل است، بلکه این است که جنس فرد به شکل دستفروشی به فروش می رسد. لطفی نژاد با بیان اینکه دستفروشی شغلی است که نه مالیات ، عوارض و نه پول مکان کاسبی می پردازد گفت:شیوه توزیع محصول باید به سبک مطلوب تبدیل شود. مکان هایی را شهرداری در مکان های مختلفی که وجود دارد، اینها را تبدیل به یک بازارچه کند،تا مشکل دستفروشان برطرف شود. مدیرکل تعاون،کار و رفاه اجتماعی استان تهران ادامه داد: اگر دستفروشان در قالب بازارچه محلی تجمیع شود، علاوه بر اینکه ساماندهی صورت گرفته و تمام دستفروشان به صورت یکپارچه در یک مکان هستند می توانند برای حمایت های بیمه ای خود اقدام کنند. وی با بیان اینکه طرح راه اندازی بازارچه محلی را دستور کار داریم گفت: پیشنهاد ما این است که اتاق اصناف، شهرداری،نیروی انتظامی، بهداشت، وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی و وزارت صنعت ،معدن و تجارت باید دست به دست هم دهند و در این زمینه اقداماتی انجام دهند. لطفی نژاد افزود: در معاونت رفاه وزارت کار اجرای این طرح را دنبال می کنیم. موضوع بین وزارت کار و اتاق اصناف مطرح و مورد استقبال قرار گرفته است. اما پیشنهادمان این است که این طرح به صورت مشترک باید در جهت سالم سازی شبکه توزیع صورت گیرد. دستفروشان فاقد پروانه های کسب هستند. اما درآمد دارندو گذران زندگی می کنند و به همین دلیل شاغل محسوب می شوند.
شنبه ، ۱۸مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: افکار نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]