واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: - فاطمه دانشور: طی دهه گذشته ایران یکی از جوان ترین کشورهای دنیا به حساب می آمد ولی متأسفانه آنچنان که باید و شاید از ظرفیت کمیاب چنین جمعیت جوانی نتوانستیم به درستی استفاده کنیم.تحلیل نرخ رشد جمعیت و زاد و ولد نیز نشان می دهد در آینده نه چندان دور به علت افت تمایل به ازدواج و فرزندآوری در نسل جوان دهه گذشته و حال، یکی از کهنسال ترین کشورهای جهان خواهیم شد. فارغ از اینکه برای جلوگیری از افتادن به این ورطه چه باید کرد، یکی از موضوعات مهم این است که اکنون باید در راستای ایجاد بسترهای لازم برای ارائه خدمات حتی حداقلی به جمعیت سالمند آینده برنامه ریزی ها و اقدامات متناسب انجام بگیرد تا این نسل که به علل مختلف دوران کودکی، جوانی و میانسالی دشواری را پشت سر گذاشته در کهنسالی نیز گرفتار مشکلات عدیده نباشد. برای دستیابی به تصویری درست از آنچه باید انجام دهیم، استفاده از تجارب موفق دنیا بسیار مفید خواهد بود؛ مروری بر آمار سالمندان نشان می دهد رشد جمعیت سالمندان در جهان به گونه ای است که در سالیان آتی به ویژه کشورهای در حال توسعه با معضلی به نام «انفجار جمعیت سالمندان» روبه رو خواهند شد. امروزه بیش از 600میلیون نفر از جمعیت جهان را افراد بالای 60سال تشکیل می دهند و براساس پیش بینی ها این رقم تا سال 2020 میلادی به یک میلیارد نفر و تا سال 2050 به حدود 2میلیارد نفر خواهد رسید و پیش بینی می شود که در این سال برای اولین بار در طول تاریخ بشر تعداد افراد بالای 60 سال با تعداد کودکان برابری خواهد داشت. در ایران به مدد افزایش شاخص های بهداشتی و درمانی، اقتصادی و اجتماعی، شاخص امید به زندگی به 74 سال رسیده و پیش بینی می شود جمعیت بالای 60 سال ایران در سال 2021 میلادی یعنی کمتراز 6 سال دیگر به بیش از 10 درصد جمعیت کل کشور و در سال 2050 میلادی به بیش از 20 درصد این جمعیت بالغ می شود. به عبارت دیگر تا سال 2050 میلادی جمعیت سالمندان کشور ایران به بیش از 26 میلیون نفرافزایش می یابد. شدت سالمندی جمعیت کشور ایران از سال 1415 به بعد خودنمایی خواهد کرد. در این مورد افزایش نسبت سالمندان 60 سال و بالاتر از حدود 7 درصد در حال حاضر، به 14 درصد در سال 1415 و 22درصد در سال 1425 خواهد رسید. واقعیت این است که درگیری روزمره با مشکلات نسل جوان و میانسال فعلی برای مسئولان کشورهای در حال توسعه یا کشورهایی مانند ایران، چالش های فراوانی بر سر راه برنامه ریزی و ایجاد زیرساخت های لازم برای رفاه همین نسل در آینده سالمندی به وجود می آورد. به همین خاطر نیز مسئولان در این قبیل کشورها معمولا به بررسی مسائل مرتبط با پیر شدن جمعیت نمی اندیشند در نتیجه برای آینده پیش بینی های لازم به عمل نیاورده و به طور ناگهانی با پدیده سالمندی جمعیت و دشواری های آن روبه رو خواهند شد. از سوی دیگر در کشوری مانند ایران نظام های حمایت اجتماعی آنقدر وسیع نیست تا همه سالمندان را پوشش دهد و خانواده مهم ترین پشتوانه و بهترین منبع حمایت مالی و اجتماعی و معنوی برای سالمندان محسوب می شود در حالی که برای بسیاری از خانواده ها فراهم آوردن حداقل نیازهای سالمندان نیز با دشواری های زیادی همراه است. به همین خاطر نیز کارشناسان تاکید دارند سالمند شدن جمعیت در ایران یکی از اساسی ترین چالش های نظام تامین اجتماعی است چراکه با سالخورده شدن جمعیت، بار مالی آن بر این نظام ها نیز افزون تر شده و باید برای آن تدبیری جدی اندیشیده شود. یکی دیگر از چالش های بسیار مهم در مورد سالمند شدن جمعیت در ایران، «زنانه شدن» سالمندی است. بررسی ها نشان می دهد در سال 1430 زنان سالمند 34 درصد جمعیت ایران را تشکیل می دهند و مردان سالمند 31 درصد. برهمین اساس اصلی ترین دلیل زنانه شدن سالمندی توسعه یافتگی است چرا که در کشورهای توسعه یافته امید زنان به زندگی بیش از مردان است و با اینکه نسبت مردان از بدو تولد به زنان بیشتر است اما این نسبت با گذشت سن به سمت زنان تغییر می یابد. این شرایط که تا حدود زیادی محصول پیشرفت در شاخص های توسعه یافتگی و افزایش امید به زندگی در زنان است به نوبه خود پیامدهایی نیز به دنبال دارد و باید در برنامه ریزی ها مورد نظر، توجه ویژه ای به آن داشت. ضرورت توجه به این برنامه ریزی ها از آن رو بیشتر است که بررسی قانون های 5 ساله توسعه کشور نشان می دهد آنچنان که شایسته است به موضوع سالمندان در کشور توجه نشده و با آنکه شورای ملی سالمندان در ایران تشکیل شده فعالیت خاصی را انجام نداده است.
جمعه ، ۱۷مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]