واضح آرشیو وب فارسی:پارسینه: نوبل ادبی امسال به یک نویسنده بلاروسی رسید. یک نویسنده زن 67 ساله به نام «سوتلانا الکسوویچ». اگر بخواهیم این برنده نوبل را بیشتر بشناسیم باید بگوییم او یک روسی منتقد است! بله، یک نویسنده روس کاملاً منتقد که در ابتدای دهه 40 در استانیسلاو اوکراین که در آن زمان از جماهیر کشور شوراها بود از پدری بلاروسی و مادری اوکراینی متولد شد. الکسوویچ پیش از فارغ التحصیلی از دانشگاه ایالتی به عنوان خبرنگار در نشریات محلی به کار مشغول بود و البته که بعد از اتمام تحصیلات نیز کار خود را به عنوان خبرنگار و البته نویسنده ادامه داد. نکته مهم کارنامه خبرنگاری و نویسندگی الکسوویچ سوژه هایی است که به آنها پرداخته است. او از همان سال های ابتدایی خبرنگاری تاکنون بیشتر سعی کرده به موضوعاتی بپردازد که دارای رویه انتقادی نسبت به حکومت مرکزی روسیه بوده اند. او از آن نویسندگانی است که در دل روسیه رشد کرده و بالا آمده اما شهرت جهانی خود را کاملاً متأثر از نگاه منفی بافانه ای که نسبت به سیاست های دولتمردان روسی در تمام اعصار داشته به دست آورده است. اظهارنظراتی آلوده به سیاست البته ساعاتی بعد از برنده شدن در نوبل هم اولین اظهارنظراتی که از این نویسنده سرزد حاوی همین نگاه انتقادی بود. این نویسنده و روزنامه نگار 67 ساله پس از کسب جایزه نوبل ادبیات به یک کنفرانس خبری در شهر «میسنک» بلاروس رفت؛ شهری که سال ها برای یکی از مجلات این شهر با عنوان «نمان» به نویسندگی مشغول بود. در این کنفرانس خبری که کاملاً آلوده به سیاست بود و نه هنر، الکسوویچ از همان ابتدا ژست های سیاسی گرفت و با اشاره مستقیم به سیاست های حکمرانان روسی گفت: با دیدن عکس های کشته شدگان در جریان تظاهرات ضدروس در فوریه سال 2014 گریستم. وی با نشانه رفتن انگشت اتهام به سمت دولت روسیه ادامه داد: قیام های جدایی طلبانه متعاقب در مناطق شرقی نیز که به کشته شدن بیش از 8 هزار نفر انجامید، نتیجه دخالت خارجی ها بود و این یک اشغال و هجوم خارجی است. او در ادامه صحبت هایش افزود: من دنیای روسی خوب و انسان دوستانه را دوست دارم، اما دنیای روسیه ای استالین و دیگر سیاستمداران خودکامه روس را نه! برنده نوبل ادبیات 2015 با تقدیم کردن جایزه اش به مردم بلاروس گفت: این جایزه برای من نیست، بلکه عنوانی برای فرهنگ و کشور کوچک ماست که در طول تاریخ با مشکلات و مصائب فراوانی روبه رو بوده است. تاریخ نشان داده که جایی برای ظالمان نیست. زندگی مرفهانه در پاریس و برلین الکسوویچ اولین زن روسی زبان نیست که نوبل ادبیات می گیرد چراکه پیش از او شش زن روسی دیگر هم این جایزه را به دست آورده بودند اما وی اولین زن بلاروس است که به این جایزه می رسد. مهم ترین موضوعاتی که الکسوویچ به خاطر تهیه گزارش و مقالات انتقادی درباره آنها شهرت یافته یکی ماجرای نیروگاه چرنوبیل روسیه است و دیگری جنگ شوروی در افعانستان. نگاه یکسویه و انتقادی که او در تمام این مسائل به روسیه داشته بدون توجه به مثلاً نقش ایالات متحده در وضعیت افغانستان سبب ساز برخی درگیری ها میان وی و دولت بلاروس شد. این مسئله موجبات خروج وی از بلاروس در سال 2000 و اقامتش در شهرهای پاریس و گوتنبرگ و برلین شد. حین اقامت در این شهرهای فرانسوی و آلمانی نیز حجم انتقادات به توان دو رسید. الکسوویچ دیگر چاره ای نداشت جز آنکه برای ادای دین به غربیانی که شرایط زندگی در رفاه وی را در کشورهایشان فراهم آورده بودند تا می تواند به نقد از سیاست های روسیه و کارگزاران روسی بپردازد. بدبین کردن مخاطبان به نتایج نوبل؟ الکسوویچ در سال 2011 مجدداً به بلاروس بازگشت و البته این بازگشت نیز توأم بود با امتداد انتقادات به سیاست های روسی و البته که چهار سال انتقاد در دل بلاروس خطاب به دولتمردان بالاخره نتیحه داد و وی نوبل ادبی را به دست آورد! اینکه چنین نویسنده ای با این سبقه انتقادی جایزه نوبل را می گیرد بیش از پیش نشان از آن دارد که جایزه ادبی نوبل که در شعار همواره از جدایی سیاست از ادبیات می گوید کاملاً در خدمت اهداف سیاسی قرار گرفته است. نوبل دارد همان مسیری را می رود که آکادمی اسکار و جشنواره هایی چون کن، برلین و ونیز در حیطه سینما پیموده اند و البته با زدگی مخاطبان هم مواجه شده اند. یادمان نمی رود که چند سال قبل یک فیلم سراسر تحریف تاریخی به نام «آرگو» بخش عمده ای از جوایز اسکار را درو کرد و البته همین سال قبل یک فیلم کاملاً غیرمنصفانه نسبت به ایران و ایرانی به نام «تاکسی» خرس طلای برلین را از آن خود کرد. نوبل نیز با اعطای جایزه ادبی سال خود به نویسنده ای که همه شهرتش نه برآمده از سبک نوشتاری خاص یا نثر ویژه اش که برآمده از اظهارات ضدروسی است بیش از پیش در مسیر اسکار شدن پیش می رود! البته که این آلوده کردن ادبیات با سیاست فقط یک نتیجه خواهد داشت و آن هم بدبین کردن مخاطبان واقعی ادبیات نسبت به این جایزه! برای آن که کیفیت مقالات انتقادی الکسوویچ را بیشتر بشناسید همین قدر بدانید که اغلب کارشناسان تاریخی، واقعه نگاری های وی از ماجراها و رخدادهای تاریخی را بیشتر از آنکه برآمده از منطق بدانند وابسته به احساسات شخصی زنی دانسته اند که بدجوری دوست دارد به نقد حاکمانش بپردازد. منبع: جوان
جمعه ، ۱۷مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پارسینه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]