واضح آرشیو وب فارسی:بلدیه فردا: پشت چراغ قرمز، جلوی پارک ها، اطراف سینماها، روی پل ها و صدها مکان دیگر می توان پیدایشان کرد. بیشتر ساعت شب و روز را در خیابان هستند و سخت کار می کنند. سنشان کم است و تمام تلاششان این است تا بار دستهایشان را کم کنند و با جیب پر به خانه روند. این حکایت کودکان کار و خیابان است. کودکانی که به جای نشستن پشت نیمکت روی سنگفرش خیابان می نشینند و با حسرت عابران را نگاه می کنند.شهرنوشت: شاید التیام دردهای آنان دست هیچ یک از عابران نباشد چرا که تغییر شرایط عزمی ملی و تدوین برنامه ای جامع و مدون را می طلبد. همان نکته ای که خانم دکتر منیره آرزومندی، مدیر عامل موسسه حمایت از کودکان کار و خیابان ایلیا بارها بر آن تاکید می کند. او در گفت و گو با شهرنوشت از روزهای سختی می گوید که با همکاری شهرداری تهران پشت سر گذاشته شد و امیدوار است تا آینده با همکاری تمامی نهادهای دولتی و غیردولتی روشن باشد. شاید اولین سوالی که در خصوص کودکان کار و خیابان به ذهن می رسد، تعداد آنان است. در حال حاضر، آماری از این کودکان در تهران وجود دارد؟ خیر! متاسفانه، هیچ آمار دقیق و مشخصی در دسترس ما نیست و تمام اطلاعات ما محدود به پژوهشی می شود که شهرداری تهران در سال 89 انجام داد. بر اساس آن تحقیق 12 هزار پرونده کودک کار و خیابان در تهران شناسایی شد و احتمال می رود این تعداد در طول زمان افزایش پیدا کرده باشد. کودکانی که به موسسه شما مراجعه می کنند، اغلب از چه مشکلاتی رنج می برند؟ تجربه من می گوید مشکلات بچه ها اغلب به 2 دسته تقسیم می شود؛ یکی عدم دسترسی به حقوق اولیه مانند آموزش، بهداشت، تغذیه مناسب و کلاً تمام ابعاد حقوق انسانی است. بخش دیگر هم مربوط به مشکلات آنان با خانواده و در مرحله بعد با جامعه است. متاسفانه، حقوق کودک در مرحله اول در خانواده نقض می شود چرا که پدر و مادری که فرزند خود را در خیابان رها می کند او را به چشم یک نیروی کار می بیند. بچه های کار نه تنها با مشکلات فردی دست و پنجه نرم می کنند بلکه باید با معضلاتی مانند اعتیاد پدر و مادر، خشونت و... نیز کنار بیایند. چند سال بعد از پررنگ شدن حضور کودکان کار در خیابان ها، برخی از مسئولان ادعا کردند که پشت پرده این معضل باندهای مافیایی هستند و در مواردی همین نگاه موجب شد تا حمایت از این کودکان سلب شود. با توجه به تجربه کار با کودکان کار، آیا این ادعا را تایید می کنید؟ شاید مافیایی وجود داشته باشد و درصد بسیار کمی از بچه ها تحت این مافیا در خیابان کار کنند. پذیرش این موضوع موجب نمی شود تا بخواهیم از خود سلب مسئولیت کنیم چرا که بچه هایی که به مافیا سپرده می شوند، از طبقه اقتصادی بسیاری پایینی هستند و خانواده نیز به دلیل فقر کودک خود را اجاره می دهد. خانم ارزومندی، موسسه ایلیا سالانه چند کودک کار و خیابان را پوشش می دهد؟ ما از بدو تاسیس یعنی سال 1385 سالانه 500 تا 600 کودک را تحت پوشش قرار داده ایم و خدمات آموزشی مربوط به سواد پایه مانند خواندن، نوشتن، حساب کردن و مهارت های زندگی را به بچه ها ارائه می دهیم. برای ما مهم است که بچه ها بدانند چگونه از خود در مقابل تمام اتفاقات و حوادثی که ممکن است در خیابان رخ دهد، محافظت کنند. علاوه بر این، ما به بچه ها خدمات بهداشتی، شنوایی سنجی و بینایی سنجی ارائه می دهیم و درمان بیماری های مختلف بچه ها و حتی والدین را با حمایت خیرین برعهده می گیریم. در طرح های شما والدین بچه ها تا چه اندازه دیده می شوند؟ هیچگاه خانواده ها را هم شریک برنامه های خود کردید؟ بله! قطعاً، هیچ مداخله ای بدون مشارکت خانواده راهگشا نیست. به همین دلیل ما شورایی از والدین را تشکیل دادیم تا در تصمیم گیری ها مشارکت کنند و ایده های خود را مطرح کنند. ضمن اینکه تلاش می کنیم تا به مادران بچه ها سواد بیاموزیم و در قالب سواد آموزی پیام های آموزشی را که به بهبود روابط مادران و فرزندان کمک می کند منتقل کنیم. در همین راستا، ماهانه جلسه عمومی را با حضور والدین برگزار می کنیم و یک سری اطلاعات بهداشتی و آموزشی در خصوص شرایط کودکان را برای آن ها بازگو می کنیم. البته، متاسفانه اغلب پدرها در این جلسه شرکت نمی کنند و جلسه با حضور مادران برگزار می شود. آماری در خصوص شیوع اعتیاد در خانواده کودکان کار و خیابان وجود دارد؟ من بر اساس تجربه می گویم خانواده 40 تا 45 درصد از بچه ها با مسئله اعتیاد درگیر است. یعنی اگر پدر و مادر معتاد نباشند یک عضو معتاد در خانواده وجود دارد. موسسه ایلیا در چه مناطقی فعال است؟ ما در منطقه 20 شهرری و منطقه 19 به طور مستمر خدمات رسانی می کنیم. فعالیت ها شما کاملاً مبتنی بر کمک های خیرین است یا از حمایت ارگان ها هم استفاده می کنید؟ تنها ارگانی که تا به حال به ما بسیار کمک کرد شهرداری تهران بود. حتی طی 2 تا 3 سال گذشته از دفتر شهردار محترم تهران و دفتر خدمات اجتماعی کمک های بسیاری به ما شد که نقش مهمی در بهبود خدمات رسانی موسسه داشت. منظورتان از کمک دقیقاً چیست؟ همان طور که می دانید برای ارائه هر نوع خدمت اجتماعی در مرحله اول نیاز به مکان است. ما باید زیرساخت های مربوط به آموزش را فراهم کنیم و این زیرساخت در منطقه 19 از طرف شهرداری در اختیار ما قرار گرفت. مرکز ما در منطقه 19 در جای بسیار خوبی قرار دارد و به بسیاری از امکانات اجتماعی مجهز است. شهرداری در منطقه 20 هم خدمات خود را به شکل توزیع لوازم التحریر یا برگزاری اردوهای ورزشی ارائه می دهد. البته، شهرداری به صورت مناسبتی نیز به ما کمک می کند. به طور مثال، در آستانه نوروز با کمک شهرداری توانستیم بسته های آبرومندی را برای کودکان و خانواده های آنان فراهم کنیم. تعامل شما با بهزیستی یا استانداری چگونه است؟ ارتباط چندانی نداریم. البته، ما به تازگی پروژه ای در خصوص کودکان بازمانده از تحصیل را به کمک بهزیستی و وزارت رفاه انجام دادیم اما سطح تعاملاتمان محدود است و چندان کمکی هم به ما نمی شود. در آستانه ایام محرم و صفر قرار داریم. برنامه ای برای حضور کودکان در برنامه های محرم در نظر گرفته اید؟ بله. ما برای بچه هایی که مایل هستند در عزاداری ها شرکت کنند برنامه های ویژه ای ترتیب می دهیم که اتفاقاً در سال گذشته شهرداری تهران در این مورد به ما کمک کرد و امیدواریم امسال نیز این حمایت ادامه پیدا کند. خانم دکتر، به عنوان آخرین سوال چشم انداز کودکان کار در کشور را چگونه می بینید؟ به اعتقاد من، در چند سال اخیر اقدامات خوبی در این مورد انجام شده است اما مشکل این جاست که این اقدامات به شکل جزیره ای است. من امیدوارم روزی با تجمیع تمام تلاش های نهادهای دولتی و غیردولتی برنامه استراتژیکی تهیه شود که گام های آن مشخص باشد و ما بدانیم تا 5 سال آینده چه برنامه ای را باید پیاده کنیم.
جمعه ، ۱۷مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بلدیه فردا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]