تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):به خدايى كه جانم در اختيار اوست، وارد بهشت نمى شويد مگر مؤمن شويد و مؤمن نمى شو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815634630




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

با داستان راستان مرا متوجه کرد / روایتی از شهید حسین جوانان


واضح آرشیو وب فارسی:تا شهدا: هرگز سختی های زندگی خود را برای دیگران بازگو نکن. آنها تو را در نبرد زندگی، یک شکست خورده فرض می کنند و در نظرشان کوچک می شوی و شخصیت و احترامت از بین می رود.تا شهدا: دیشب در خانه مان، با دختر خاله ام صحبت می کردیم. گفتم ما در یک اتاق دوازده متری بدون فرش روی زمین زندگی می کنیم، اما شغلمان قالی بافی است. او خندید و گفت:  -خب کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد! بعد از رفتن آنها، حسین کتاب داستان راستان را آورد و گفت:  -داستان هشتاد و پنج کتاب را بخوان. صبح در کارگاه در موردش صحبت می کنیم. اسم داستان «شکایت از زندگی است»  این حسین است که بسته ی نهار را از دست من می گیرد. نخ ها را مرتب می کنم. کتاب داستان راستان را روی نیمکت چوبی می بیند و می پرسد: -خانم داستان را خواندی؟  بله خواندم. داستان مفضل بن قیس است.او زندگی سختی دارد؛ فقیر و تنگدست است. در حضور امام صادق (ع) از مشکلات زندگی خود صحبت می کند. از امام می خواهد که برای او دعا کند تا ازین وضع خلاص شود. امام صادق (ع) مبلغی پول به او می دهد. مفضل می گوید برای گرفتن پول نیامده است. حضرت می فرماید: دعا هم می کنم. اما مهمتر از دعا این است که هرگز سختی های زندگی خود را برای دیگران بازگو نکنی. آنها تو را در نبرد زندگی، یک شکست خورده فرض می کنند و در نظرشان کوچک می شوی و شخصیت و احترامت از بین می رود. می دانید! کارهای حسین از روی حساب و کتاب است و هر یک حکمت و دلیلی دارد.حتی این خنده ای که صورتش را قشنگ تر از قبل کرده. مطمئنم او دیشب حرف های من را شنیده و این داستان را از روی قصد انتخاب کرده است.


چهارشنبه ، ۱۵مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تا شهدا]
[مشاهده در: www.tashohada.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن