واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مهدی پازوکی در گفتوگو با آرمان:
در نامه وزرا به روحانی راهکار ارائه نشده است/ با نوشتن نامه خطاب به افکار عمومی کاملا مخالفم
کارشناس اقتصاد به روزنامه آرمان گفت: مشکل رکود یکی از جدیترین مشکلات اقتصادی ایران است اما راهحل آن راهحلی علمی و منطقی است و فکر میکنم نوشتن نامهها خطاب به افکار عمومی خود میتواند به مساله دامن بزند.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، روزنامه آرمان نوشت: وزرای اقتصاد، کار، دفاع و صنعت و معدن به رئیسجمهور نامهای نوشته و با تشریح شرایط اقتصادی کشور از تصمیمات برخی دستگاهها گلایه کردهاند. آنها در این نامه تاکید کردهاند اگر تصمیم ضربالاجلی در اقتصاد گرفته نشود رکود به بحران تبدیل میشود. در ارتباط با این نامه مهدی پازوکی، کارشناس اقتصادی با «آرمان» به گفتوگو نشسته است که در ادامه میخوانید: نامهای که چهار وزیر کابینه به آقای روحانی نوشتند را چگونه ارزیابی میکنید؟ من با نوشتن این نامه خطاب به افکار عمومی کاملا مخالفم. بخشی از مسئولیتهای بازار بورس و خروج از رکود بر عهده وزارت اقتصاد و دارایی و وزارت صنعت است. مشکل رکود یکی از جدیترین مشکلات اقتصادی ایران است اما راهحل آن راهحلی علمی و منطقی است. فکر میکنم اولا نوشتن اینگونه نامهها خطاب به افکار عمومی خود میتواند به مساله دامن بزند. اگر وزارت اقتصاد برنامه خاصی برای خروج از رکود داشته باشد و به دولت ارائه دهد و دولت آن را نپذیرفته باشد این حق وزیر است که مستعفی شود و دولت را ترک کند اما اینگونه نامه نوشتنها که در آن هیچگونه راهکاری هم ارائه نشده است کاری را درست نمیکند. همه میدانند در اقتصاد ایران رکود وجود دارد. پیشنهاد شما چیست؟ برای خروج اقتصاد ایران باید دولت دو کار انجام دهد. اول در حوزه روابط اقتصادی بینالملل است. سیاست دولت در زمینه حل مناقشه اتمی قابل تقدیر و تشکر است اما آقای روحانی باید بداند که با تفکر محافظهکارانه نمیشود کشور را اداره کرد. بخشی از مشکلاتی که امروز اقتصاد ایران با آن روبهروست از گروههای رانتبگیر محافظه کار نشات میگیرد. محافظهکاران به دلیل بینش محدودشان و عدم ارتباطشان با اقتصاد جهانی دنبال فعالیتهای دلالی و سوداگری هستند. بنابراین در شرایط فعلی اقتصاد ایران، دولت باید برود سراغ سیاست برد- برد اقتصادی با جهان غرب از جمله آمریکا، اتحادیه اروپا، کانادا، استرالیا و ژاپن. چون حدود 80 درصد تولید ناخالص جهان در این کشورهاست. به عبارت دیگر سیاست اقتصادی خارجی دولت باید ارتباط تنگاتنگ با جهان توسعهیافته باشد. در زمینه سیاستهای اقتصادی داخلی چه میتوان کرد؟ در داخل، مشکل اصلی ما مدیریت اقتصادی است. دولت باید سه کار در این زمینه انجام دهد؛ راه اول این است که دولت انضباط پولی را به اقتصاد ایران برگرداند. انضباط پولی مسئولیت بانک مرکزی و سیستم بانکی است. رئیس شورای عالی بانکها خود وزیر اقتصاد است؛ یعنی بانکهایی که نابخردانه تصمیم میگیرند و منابع را هدر میدهند باید ورشکست شوند. در مقابل بانکهایی که بهینه برخورد میکنند باید روزبهروز گسترش پیدا کنند. مثلا امروز حجم نقدینگی 850 هزار میلیارد تومان است این نقدینگی را با سیاستهای بخردانه میتوان به فعالیتهای تولیدی و مولد سوق داد و جلوی بدهی بانکها به سیستم بانکی را گرفت. به هیچ وجه نباید به شرکتهای ورشکسته دولتی وام بدهند بلکه باید بگذارند این شرکتها ورشکست شوند تا اقتصاد درست شود. اکنون اکثر شرکتهای دولتی حقوقهای چند ده میلیون تومانی به مدیران و کارشناسان خود میدهند. اگر درآمد دارند بدهند اما وقتی درآمد ندارند نباید وام بگیرند که حقوق بدهند. دومین کار دولت حاکم کردن انضباط مالی بر اقتصاد ایران است. انضباط مالی دو بخش دارد. بخشی از آن مالیاتهاست که بر عهده وزارت اقتصاد و دارایی است و باید سازمان مالیاتی کشور اصلاح شود. این هم نیازمند ارتباط با جهان توسعهیافته است. با روشهای سنتی نمیتوان مالیات گرفت؛ یعنی سیستم مالیاتی ما هنوز یکی از سیستمهای فشل در دنیاست. بنابراین برای بخش مالیاتی باید از تکنولوژی اطلاعات و دستاوردهای جهان توسعهیافته استفاده شود تا مالیات مهمترین منبع درآمد دولت شود. بودجه جاری دولت باید از طریق مالیات تامین شود که این امکانپذیر است. بخش هزینهای انضباط مالی برعهده سازمان مدیریت و برنامه ریزی و خود مجموعه دولت است. دولت باید مماشات با گروههای رانتی را که من در ایران به آنها محافظهکار میگویم کنار بگذارد. این محافظه کاران چه کسانی یا گروههایی هستند؟ محافظه کاران بینش محدود دارند، اعتقادی به ارتباط بین المللی ندارند، به استفاده از علم اعتقاد ندارند و میخواهند اقتصاد را با روشهای سنتی اداره کنند. دولت باید در بخش هزینهها، هزینههای غیرضروری خود را اعم از بخشهای دفاعی، دانشگاهی، اجتماعی، امور اقتصادی و نظامی کاهش دهد. هیچ نیازی نیست که در مملکت دو سازمان موازی مسئول بخشی از امور باشند. هیچ نیازی وجود ندارد که سازمانهای موازی هزینهها را بالا ببرند. به عبارت سادهتر دولت مملکت را گران اداره میکند. در همین بحث تامین اجتماعی (منظورم سازمان تامین اجتماعی نیست منظورم تامین اجتماعی جامعه است) اکنون دهها نهاد با نامهای کمیته امداد، سازمان بهزیستی، بنیاد شهید و بنیاد مستضعفان را داریم. اینها همه با بودجه دولت اداره میشود. اصلا وزارت رفاه درست شد تا این نهادها را سامان دهد. حقوقی که اکنون در بخش بازنشستگی ایران داده میشود یکی از ناعادلانهترین سیستمهای حقوقی در جهان است. چون سیستمی بر آن حاکم نیست. مثلا استاد فوقلیسانس فیزیک دانشگاه تهران که بازنشست شده یک میلیون و 800 هزار تومان حقوق میگیرد و فرد دیگری با لیسانس حقوق دانشگاه آزاد با 20سال سابقه 7 میلیون تومان! آیا این عدالت است؟ آیا از دولت به تنهایی این کار ساخته است؟ از دولت به تنهایی کاری ساخته نیست. مجموعه قوای سهگانه باید به این گرایش داشته باشند که مملکت را باید با عقل و علم اداره کرد. اگر ما هزینههای دولت را بر اساس مبانی کارشناسی و علمی کاهش دهیم بسیاری از مشکلات ما حل میشود. ما امروز به معلم این مملکت بابت بیمه تکمیلی پول نمی دهیم اما به بعضی از جاها که به دولت وابسته نیستند و گاهی هم در مسیر دولت کارشکنی میکنند بودجه بیمه تکمیلی میدهیم. یا اینکه احمدینژاد آمد تعداد واحدهای دانشگاهی را از 68 به بالای 130 واحد افزایش داد. اینجا علم پیشرفت نکرد ما فقط مدرک دست این و آن دادیم. یعنی فردی سوادش دیپلم است ولی مدرکش فوقلیسانس است. بنابراین هزینههای دولت باید کاهش پیدا کند. سومین کار دولت نیز حمایت از بخش خصوصی و مولد است که با به وجود آمدن زمینه رقابت ایجاد میشود. دولت باید از سرمایهدار دفاع و با رانتگرایان، کلاهبرداران و محافظهکاران که مانع پیشرفت اقتصاد هستند مبارزه کند. مطلب فوق مربوط به سایر رسانهها میباشد و خبرگزاری فارس صرفا آن را بازنشر کرده است. بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/
94/07/14 - 09:01
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]