واضح آرشیو وب فارسی:سیری در ایران: تابستان هرسال به دشت زیبای گلیل ازگذشته تاکنون معتقدین به پاسداشت جشن محصول جشنی بازمانده از صدها جشن ایران زمین بهمراه کشاورزان ودهقانان به نشانه جمع آوری محصول یکساله خود و شکر گذاری به درگاه روزی ده روزی رسان از آغازین روز های تابستان در تدارک و برپائی جشن محصول و زیارت زکریا(ع) در کوهستان و ییلاق سرسبز گلیل شیروان هستند. معتقدین به این جشن بیشتر عشایر حوزه گلیل هستند که به گلیل وزیبایی هایش سخت دل بسته اند واین را میتوان در ترانه ها و اشعار شاعران آن دیار بخوبی حس نمود . اگر بخواهید این کوهستان زیبا و افسانه ای رابشناسید چه کسی بهتر از این شاعران توانا میتواند ازگلیل سخن بگوید : رویک ژ رویان از راووم گلیل کول م تودا دل م پر بژیایه م دل و رفشا وی دا ورکتمه مرز و بیره کر چر ل چیان خجاوی م تاو خارو ل کمر ول زاوان م ژهنگی لو دگوت لالا چیانا کانه شیر وشاباز و بوره ل وگر یانا در این روز هر خانوار یک راس گوسفند را برای قربانی در ارتفاع2465 متری در کنار مزار امام زاده ذکریا (ع) از گله جدا و آن را بر گرد سیاه چادر خود حرکت داده که نذر وقربانی محصوب میشود ،در این روز شمار گوسفندان قربانی به بیش از پانصد راس میرسد و بردن گله قربانی معمولا به نوجوان پسر واگذار میشود تا با کمک هم گله قربانی را به مقصد برسانند و اما دختران ایل در این روز لباس سفید رنگ پوشیده اند به همراه مادران خود به راه می افتند انها در مسیر راه از گردنه های ذکریا میگذرند و در هر صد گردنه علامتی از پاره سنگ های کوه که چیل نام دارد درست میکنند چیل نشانه ی جاودانگی و حیات ونمیرایی و مفهوم امرداده است . پیران ایل به کمک عصا و گاهی یاری جوانان از گردنه های کوه به بالا صعود میکنند و از کوه به ارامی بالا میروند ، جوانان ،شاداب و سر حال با نگاه به موج جمعیت که بسوی قله کوه در حرکتند با بستن گره هایی درشاخه های همیشه سبز ارس کنار پیکر حضرت ذکریا(ع) محبت وصمیمیت ایل و برکت را از قلب میگذرانند و از ارتفاعات ذکریا به دشت گلیل و خاوران مینگرند .سرانجام جمعیت به بلندای کوه میرسند و زائران با دیدن گنبد طلایی رنگ حضرت خوشحال و اشک شوق از چشمانشان سرازیر میشود . بعد از کمی استراحت ،چند دسته از خوشه های طلای رنگ گندم به پیرترین مرد قبیله از سوی جوانترین پسر ایل تقدیم می شود که نوعی پاسداشت کار و گرامی داشت حضور فرزانگان عشیره هاست ، سپس نوشیدن چای آنخ،تماشای منطقه، احوال پرسی وزیارت انها وذبح گوسفندان شروع میشود ،عالم و ملای حاضر در میان جمعیت شروع به ثنا خوانی و دعا گویی میکنند ،پس از دعا وعبادت برنامه بعدی در بلندای کوه ذکریا ،مصالحه امر ایل وطوایف مجاور وجویا شدن از کار و محصول و مشکلات یک دیگر و تعیین موعد خروج از دشت ییلا قی گلیل وحرکت بسوی قشلاق مراوه تپه مشخص میشود . پس از ان غذا های نذری چون گوشت قورمه و فطیر اماده میشود و بر سر سفره های ساده و صمیمی ان ها نان تنور ،دوغ ،ماست ، گوشت و فطیر که همگی دست رنج یکساله انهاست دیده میشود، سفره بدون حضور میهما ن گسترده نمیشود همگی در کنار هم مشغول صرف ناهار میشوند .کاش این دلدادگی همیشه در زندگی جاری بود همچون چشمه های جوشان گلیل .با صرف غذا و استراحت کم کم خورشید پشت قله مار کوه و سرانی غروب میکند و بازگشت به گلیل برای ادامه زندگی و چند روز بعد کوچی برای یافتن بهار جدید اغاز میشود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیری در ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]