واضح آرشیو وب فارسی:عقیق: نکته بسیار مهم در سخنرانی دینی ۵ دقیقه نخست آن است که نگرش ساز بوده، مخاطب را مُجاب می کند تا پایان سخنرانی با مُبلغ همراه باشد، لذا در این راستا با انگیزه سازی می توان به اهداف دست پیدا کرد.عقیق : بخش سیزدهم از روش سخنرانی دینی برگرفته از دروس «مؤسسه خطابه امیر بیان» را منتشر می کند. در این شماره، به فصل دوم از روش سخنرانی دینی با موضوع «انگیزه سازی» خواهیم پرداخت که از جایگاه و اهمیت بالایی برخوردار است. نکته بسیار مهم در سخنرانی دینی 5 دقیقه نخست آن است که نگرش ساز بوده، مخاطب را مُجاب می کند تا پایان سخنرانی با مُبلّغ همراه باشد. *تعریف انگیزه سازی: به آن دسته از روش ها در سخنرانی که باعث همراهی مخاطب با سخنران از ابتدا و در طول سخنرانی می شود، انگیزه سازی می گویند. *جایگاه و اهمیت انگیزه سازی: * سبب حضور مخاطبین در سخنرانی می شود (با انگیزه سازی قبل از سخنرانی) * سبب گوش فرادادن مخاطبین به سخنرانی می شود (با انگیزه سازی ابتدایی) * آستانه تحمل مردم بیشتر می شود (با انگیزه سازی میانی) * پیگیری جلسات سلسله ای یا درخواست حضور دوباره روحانی (با انگیزه سازی پایانی) *انواع انگیزه سازی انگیزه سازی «قبل از سخنرانی»، «ابتدایی»، «میانی» و «پایانی» انواع انگیزه سازی را تشکیل می دهد. *مدل های انگیزه سازی ابتدایی «ابهام»، «تعریف»، «إعجاب»، «بهانه گویی»، «سؤال»، و مدل های انگیزه سازی ابتدایی در سخنرانی دینی است که توضیحاتی درباره آنها ارائه خواهیم داد. *نکات مهم: «ابهام»، «بهانه گویی» و «تعریف» به مخاطب انگیزه می دهد تا 10 دقیقه اول، سخنران را همراهی کند. «سؤال» و «تعریف از موضوع» تا پایان سخنرانی به مخاطب انگیزه می دهد تا همراه با سخنران باشد. *إبهام تعریف ابهام: مخفی نگاه داشتن موضوع سخن و پیش بردن ابهام آمیز سخنرانی جهت تحریک حس کنجکاوی مخاطبین را ابهام گویند. *ویژگی های روش ابهام * استفاده از این روش در سخنرانی هایی با موضوع تکراری مناسب است. * بدیع بودن آن (کار جدید و نو که هیچ روحانی انجام نمی دهد) موجب جذابیت زیادی در میان مخاطبین می شود. * کاربرد آن در مخاطبین هوشمند بالاست (به عنوان مثال برای چند پیرمرد مسجدی سخن خود را با ابهام شروع نکنیم؛ بلکه برای طیف دانشجو و دانش آموز مناسب است). * روش ابهام، ریشه قرآنی دارد. * این روش بر روی انواع محتواها قابل اجراست. *شرایط روش ابهام * ابهام قالب است (موضوع مبهم می ماند)؛ نه محتوا (محتوا مبهم نیست؛ بلکه صاف و دلنشین است). * میزان ابهام، متناسب با هوشمندی مخاطب است. * کلمات و جملات مبهم نباشند؛ بلکه از جهت ربط به موضوع مبهم باشند. * استفاده از اشرف مواد نزد مخاطب (بر اساس مخاطب شناسی، بهترین محتوا را مطابق با سلیقه او انتخاب کنیم). نکته ای که در موضوع ابهام باید به آن اشاره کرد، این است که مُبلّغ دینی می تواند برای پیاده سازی این روش، بدون ذکر موضوع سخن، سخنرانی خود را با یک داستان شروع کرده تا برای مخاطب هم ابهام داشته و هم این انگیزه پیدا شود که تا آخر داستان را گوش کند و به موضوع سخن شما برسد که در واقع با اجرای این روش، به خواسته خود که انگیزه سازی ابتدایی بوده، رسیده ایم. *تعریف دومین روش از انگیزه سازی ابتدایی، «تعریف» است که منظور از آن، بیان ارزشمندی یک چیز خاص (مثل موضوع) برای مخاطب می باشد. *متعلق های تعریف الف: تعریف از مطلب (به عنوان مثال من 40 ساعت بر روی این مطلب کار کرده و امروز آن را بیان می کنم) ب: تعریف از مأخذ (از کتاب یا منبع سخنرانی تعریف کنیم) ج: تعریف از موضوع (من امروز می خواهم موضوعی را مطرح کنم که اگر ندانید، 100 درصد ضرر کرده اید) د: تعریف از مخاطب (از مخاطبان خود تعریف کنیم؛ همانند تعریف های رهبری در ابتدای سخنرانی) *توضیحاتی پیرامون متعلق های تعریف تعریف از مطلب: تعریف از اتقان، قوت، استناد و کمیاب بودن محتوا و همچنین زحماتی که برای آن کشیده ایم و کشیده اند. تعریف از مأخذ: نقل و تعریف از مأخذ بسیار مهم یا کمیابی که سخنران از آن مطلب سخنرانی اش را آورده یا تعریف از مطلبی که آن را شخصِ والایی گفته و الان در دسترس نیست؛ مثلاً بیان اوصاف کتاب الغدیر و زحمات زیاد آیت الله امینی و بیان این مطلب که علامه آورده است که برای نوشتن این کتاب، 10 هزار جلد کتاب را مطالعه کرده ام. تعریف از موضوع: بیان ارزش و اهمیت موضوع و دلائل لزوم شنیدن آن برای مخاطب. تعریف از مخاطب: وقتی سخنران از مخاطب تعریف می کند و ویژگی های مثبت گروهی و اجتماعی او را می شمارد، یا عملکرد او را در منبر تحسین می کند، در واقع نیازی از نیازهای واقعی او را برطرف می نماید و در نتیجه هنگامی که پای منبر شما مخاطب احساس کرد که نیازش برطرف می شود، احساس خوبی داشته و انگیزه شنیدن سخنان شما در او دوچندان می شود. * شرایط روش تعریف 1. تعریف، کلیشه ای نباشد؛ بلکه مستدل باشد (به این معنا که دلائل اهمیت موضوع بیان شود). 2. مُعرَّف، شایستگی تعریف را داشته باشد. 3. حمل بر خودستایی نشود. 4. تعریف متناسب با فهم مخاطب باشد. منبع:حوزه
دوشنبه ، ۱۳مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عقیق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]