واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: در زندگي هر فرد بالغي متارکه و طلاق ازسخت ترين مسأله ها به شمار مي آيد. منشأ استرس بيشتراين سه عامل هستند: •مسئوليت ها و وظايف روزانه که مي بايست انجام شوند •فقدان روابط مناسب و همچنين فشارهاي مالي •و نياز به ساختن شخصيتي جديد به عنوان يک فرد منابع استرس 1-تغييرات در زندگي خانوادگي، تغيير در: •وظايف خانه •مخارج خانواده •رابطه با دوستان و اقوام •مسئوليت ها و وظايف والدين 2-فقدان برخي امور مثل •همسر •امنيت ذهني •زندگي مشترک •رابطه صحيح جنسي 3-تغيير: •دوباره مجرد شدن •وسوالاتي از قبيل اين که: من که هستم؟ و چه کاري مي خواهم با زندگيم بکنم؟ تغييرات در خانواده برايَ اغلب زوج هايي که داراي فرزند هستند، طلاق به معناي پايان زندگي مشترک نيست، بلکه بدين معنيست که خانواده مي بايست روند زندگي خانوادگي خود را تغيير دهد؛ براي مثال کارهاي روزانه خانه، مخارج، نقش والدين و رابطه با اقوام و دوستان بايد دوباره تعريف گردد. البته چنين تغييراتي مي تواند استرس زا باشد. فعاليتهاي روزمره خانه وظايفي چون شست و شو، پخت و پز و خريد خانه بايد انجام شوند که هريک از زوجين پيش از اين خود را در انجام آنها با همسر خود شريک مي داند و چون وظايف قبلا تعيين شده اند، همين امر ممکن است کمي آزاردهنده باشد. امورمالي خانواده نوع مخارج خانواده نيز اغلب مي بايست تغيير کند که اين تغيير نيز به طرز قابل توجهي استرس و تنش را بين زوجين بيشتر مي کند. وظايف والدين اگراکنون يکي از والدين نان آور اصلي خانواده است و ديگري خانه را اداره مي کند، هر کدام از آنها شايد پس از طلاق مجبور به انجام هردوي اين وظايف باشند. والدين بايد پاسخ گوي سوالات بسياري را درمورد فرزندانشان باشند؛ سوالاتي از اين دست که هنگام بيماري فرزند چه کسي در خانه مي ماند؟ يا کداميک زود ترازسر کار برمي گردند تا بچه را به دندانپزشکي ببرند؟ رابطه با اقوام و دوستان در تعامل با اقوام و دوستان بايد تجديد نظر کرد. ممکن است اعضاي خانواده به خاطر راحتي و آسايش خود ارتباط خود را با برخي از آشنايان را قطع کنند. از دست دادن روابط، دارايي ها و روياهاي مهم هر فردي به عشق، امنيت، صميميت و تعلقاتي که از رابطه با ديگران حاصل مي شود نياز دارد. ازدواج يکي از مهمترين اين روابط به شمار مي آيد که نبود آن موجب استرس بيشتر و آشفتگي هاي احساسي مي گردد. البته تمامي افراد به يک ميزان، به يک طريق و يا همزمان دچار کمبود اين مسائل نمي شوند. برخي فقدان صميميت را زماني احساس مي کنند که در حال جدا شدن هستند. برخي ديگر هم که جدايي را براي خود سخت مي دانند، اميدوارند که بتوانند رابطه شان را دوباره برقرار سازند. کمبود هاي ديگري که از طلاق و جدايي ناشي مي شود نيز موجب کاهش حس امنيت و سلامت فرد مي گردد. بيشتر مردم با نوع زندگي، خانه، متعلقات، حيوانات خانگي و ارتباطات روزانه با فرزندانشان خو مي گيرند، در حاليکه خود ازآن بي خبرند. تغيير شخصيت طلاق بحرانيست که روي شخصيت فرد تاثير مي گذارد. افراد، ديگر نقش زن و شوهر ندارند. در همين حال آنها مي بايست درباره وظايفشان به عنوان والدين، کارمند و مديرخانه تغيير عقيده دهند. مردم اغلب با اين سوال مواجه مي شوند که: من که هستم؟ با زندگيم چه مي خواهم بکنم؟ .banowan.com پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 579]