واضح آرشیو وب فارسی:فرهیختگان: یکی از چیزهایی که مرا به موسیقی دلخوش می کند این است که در ادامه خلاقیت سنتور و زنجیره کسانی که موسیقی ایرانی را گامی به جلو برده اند تلاش می کنم، حتی نمی دانم واقعا نتیجه می دهد یا نه و دیگران باید توضیح بدهند و تایید کنند. اما بخشی از فعالیتم به لحاظ عملی ساخت، تنظیم و ارائه آثاری است که در ادامه این روند باشد. برخی آثارم نیز در ادامه این روند نیست و روی جلد آلبوم می نویسم که این قطعه هیچ ربطی به موسیقی کلاسیک ایرانی ندارد؛ مثل کارهایی که در«ز بعد ما» انجام دادم یا در اواخر کارهایی کردم که کمتر ربطی به موسیقی ایرانی داشته است، روی جلد می نویسم که ربطی به موسیقی ایرانی ندارد، چراکه این آگاهی دادن و اطلاع رسانی را وظیفه خودم می دانم که اگر کسی در خارج از این محیط و فرهنگ بخواهد موسیقی مرا گوش بدهد و با این محیط و فرهنگ آشنا شود، بداند که این موسیقی ایرانی نیست و فکر نکند من در جایگاه نوازنده موسیقی کلاسیک و سنتی ایران، ساز می زنم و قطعاتی مثل آنچه در اواخر «ز بعد ما» هست را با موسیقی سنتی اشتباه نگیرد یا موسیقی فیلمی را که سازهای ایرانی به صورت فانتزی در آن استفاده شده است با موسیقی دستگاهی و اصیل ایرانی اشتباه نگیرد. به همین دلیل از دید من در تایید نوازنده جدید این مهم نیست که آیا بر مبنای ردیف کار کنیم یا نه؟ بلکه این مساله مهم است که نوازنده امروزی ایرانی نه تنها گذشته خودش را بشناسد و بداند و حرفی برای گفتن داشته باشد، بلکه یک نکته سومی هم باید بداند و آن این است که به تمام یا برگزیده سبک های رایج و نحله ها و شیوه های مطرح که یکی، دو نسل از آن پاسخ گرفته اند آشنا و مسلط باشد زیرا احیانا اگر از او بخواهند در گروه «جاده ابریشم» با سنتورش موسیقی چینی اجرا کند، چون سابقا شاگرد استادی نامی بوده این گونه نباشد که نتواند با آنها همراهی کند و ارتباط بگیرد. در حقیقت در دوره جدید؛ یعنی نوازنده های نسل ما، نه تنها باید روی گذشته موسیقی کار کنیم، بلکه بعد از امثال مشکاتیان هم باید حرفی برای گفتن داشته باشیم (همان گونه که در آلبوم «یادباد» انجام داده ام)، باید نوازنده هایی باشیم که بتوانیم با دیگر سیستم های موسیقی زنده در دنیا بنابر شرایطی که لازم است ارتباط بگیریم و با آنها هم همراهی کنیم و هم حرفی در این زمینه برای گفتن داشته باشیم. مثل پروژه «جاده ابریشم» و پروژه های «مالتی کالچر» یا چندفرهنگی که من در آنها شرکت داشتم و سال ها در آنها فعالیت می کردم. چراکه تنها از ردیف یا موسیقی کلاسیک حرف زدن می تواند نوازنده را به گونه ای بار بیاورد که از امکان ارتباط گرفتن با دیگران عاجز باشد.
یکشنبه ، ۱۲مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهیختگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]