تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837361341
اقتصاد مقاومتی دژی در مقابل نفوذ دشمن
واضح آرشیو وب فارسی:دانا: به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از کاشمر بصیر ،این روزها زیاد از اقتصاد مقاومتی صحبت میشود ولی چرا مییگوئیم اقتصاد مقاومتی؟ مقاومت در برابر چی؟ وقتی ما از کلمه مقاومت استفاده می کنیم یعنی نیرو و فشاری و هجمه ای برعلیه اهداف ما،و اینجاست که مقاومت معنی پیدا می کند، پشت بعضی ساعتهای مچی نوشته مقاوم در برابر آب ! چرا تنها ننوشته مقاوم ؟ ! ، باید بدانیم در ذهن انسان بلافاصله پس از شنیدن کلمه مقاومت جمله در برابر چی؟ ناخوداگاه ایجاد می شود مثل اینکه به فردی بگویید برو طبیعتا می پرسد کجا ؟ و یا اینکه از قبل برایش تعریف کرده باشیم و او توجیه باشد بنابراین وقتی صحبت از اقتصاد مقاومتی می شود فرض بر این است که همه میدانیم در مقابل چه چیزی و این یعنی اینکه اقتصاد ما مورد هجوم دشمن واقع شده است ، یعنی اعلان جنگ و دمیدن در شیپور مبارزه و آماده باش اقتصادی در زمان های قدیم شهر ها و تمدن های مختلف مورد هجوم واقع میشد،لذا جهت محافظت از مردم و شهر ها دور آن دیوار و دژ میساختند و نفراتی را در برج های این دژها میگماردند که دیدبانی کنند کسی از در یا روی دیوار وارد نشود و از آن در مقابل نفوذ دشمن حفاظت میکردند. و این یک کار تدافعی کاملا شناخته شده در جهت جلوگیری از نفوذ دشمن بوده است ، لذا وقتی عده ای به یک شهر حمله میکردند و با دژ و دیوار های بلند روبرو میشدند و نمی توانستند در این شهرها نفوذ کنند از طریق محاصره اقتصادی جهت به زانو در آوردن مردم آن شهر وارد عمل می شدند . یعنی نمی گذاشتند از آن قلعه و شهر چیزی خارج و یا وارد شود و تمامی راه ها و پل های ارتباطی آنها را با اطراف خود می بستند. حال اگر مردم و حاکمین آن شهر از قبل تدابیری در این قبال اندیشیده و وابستگی خود را به خارج از قلعه از بین برده بودند و مهمترین احتیاجات مردم را در داخل همان قلعه پیشبینی کرده بودند می توانیم بگوییم آنها علاوه بر دژ وقلعه دفاعی مستحکم در دور قلعه ، دژ و قلعه اقتصادی نیز در داخل قلعه برای خود ساخته اند که گر چه قابل دیدن نیست اما بسادگی احساس می شود و در واقع اقتصاد خود را در مواجهه با هجوم دشمن مقاوم نموده اند. بنابراین ساخت دژ اقتصادی علاوه بر اینکه در تمدن های مختلف بشری مرسوم بوده است یک راهکار کاملا منطقی و عاقلانه در جهت ایجاد امنیت و اقتدار یک تمدن محسوب می شده است اقتصاد مقاومتی یک چیزی عجیب و غریب نیست که برخی تا میشنوند تعجب میکنند ،اقتصاد مقاومتی یعنی دژ قوی اقتصادی که دشمن نتواند در آن نفوذ کند و طرف مقابلش را تسلیم سازد در جنگ های مختلف در طول تاریخ نیز مکرر رخ داده لشکری مواجه می شده با مقاومت نظامی طرف مقابل از درون قلعه خود و لذا اقدام به از بین بردن در ختان و منابع کشاورزی آنان در بیرون قلعه نموده و چون آنها به این منابع و درختان و محصولات کشاورزی شدیدا وابسته بودند نهایتا تسلیم می شدند وذلیلانه بدست خود دروازه قلعه هایشان را بروی دشمن می گشودند. ما اگر بهترین نیرو و سلاح نظامی را داشته باشیم ولی دژ اقتصادی محکم که همان حاکمیت اقتصاد مقاومتی است را نداشته باشیم بلاخره مجبور به تسلیم خواهیم شد. ما نباید اجازه دهیم که دشمن توسط هجمه اقتصادی اهداف شوم خود را محقق کند و این یعنی ساخت دژ اقتصاد مقاومتی البته محاصره اقتصادی در کشور ما از اول انقلاب اسلامی شروع شده ولذا تا این نظام و انقلاب با اهداف متعالی و ضد استکباری خود باشد این محاصره اقتصادی خواهد بود ، طبیعتا ما راههای شکستن این محاصره اقتصادی را در طول سالهای پس از انقلاب پیدا کردیم و به همین خاطر در خیلی از زمینه ها خصوصا صنایع دفاعی کاملا خودکفا شدیم و این یعنی اینکه این دژ اقتصادی مقاومتی از ابتدای انقلاب در حال ساخته شدن است بخشهایی از ان ساخته شده و اما متاسفانه هنوز بخش های زیادی از آن ساخته و تحکیم بنا نشده است و فرصت نفوذ و ضربه زدن دشمن را فراهم آورده. متاسفانه در شرایط کنونی بعضا دیده می شود نه تنها به ادامه تحکیم بنای این دژ کمکی نمی شود بلکه بعضی از دیوار هایی که با مشقت و تلاش فراوان طی سالها ساخته ایم اکنون می بینیم براحتی و بدست خودمان در حال خراب شدن است و این یعنی یک اشتباه کاملا راهبردی وعمیق و با کمال تاسف باید اذعان کرد در شرایط کنونی یک آسیب بسیار بزرگ ما را تهدید می کند و ما در حال از دست دادن بخش هایی از دیوارهای این قلعه نیم ساخته هستیم بعنوان مثال ما دیوارهای وابستگی به فروش نفت را نساخته ایم ، ما دیوار های وابستگی به دلار را توسط مبادلات پولی چند جانبه نساخته ایم و اکنون بیشترین هجمه از این مسیرها و معبر ها علیه ما صورت گرفته ! در کشور ما خداوند نعمت های بسیاری را قرار داده است ، خاک ایران ، اب و هوای ایران ، کوه و دشت ایران ،موقعیت جغرافیایی و چهار فصل ایران ، اتصال به دریاها و آب راهای مهم و استراتژیک ، وجود معادن غنی و بسیار و رتبه دوم نفت و گاز جهان و . . . و اینهمه دقیقا همان آجر و ملاتی است که برای بالابردن و استحکام دیوارهای ناتمام این دژ کافیست. حالا این سوال مطرح است که چکارباید بکنیم تا اقتصاد مقاومتی ما نتیجه بدهد؟ اولین کار در بحث اقتصاد مقاومتی این است که راهای نفوذ دشمن شناسائی و بسته شود ،در اقتصاد مقاومتی امواج منفی اقتصاد جهانی نباید بر ما تاثیر بگذارد ، دشمنان نباید طرح های اقتصادی خود را بر ما دیکته کنند و ما را تحت فشار قرار دهند بنابراین اولین قدم دراجرای اقتصاد مقاومتی خودکفائی است . شاید نتوان گفت در کوتاه مدت یک کشور می تواند در همه زمینه ها ، صنایع و تولیدات مورد نیاز خود خودکفا شود اما با شناسائی اولویت ها و تمرکز بر آنها می توان تا حد خیلی زیادی به تکمیل این دژ نزدیک شد. و بدون شک یکی از مهمترین اولویت های تمرکز اقتصاد مقاومتی ، فراتر از هر صنعت و بهره وری از معادن ، کشاورزی است و ابعاد اهمیت بسیار آن هنگامی بیشتر از پیش رخ می نماید که به آمار واردات میلیاردها دلار محصولات کشاورزی قابل کشت در داخل توجه داشته باشیم ، ارزی که می تواند در خدمت صنایع پیچیده و محصولات غیر قابل تولید در داخل اختصاص داده شود اکنون به نفع کشاورزان خارجی و به ضرر کشاورزی و تولیدکنندگان مرتبط با آن در حال خروج از کشور است. بنابراین مهمترین اولویت اقتصاد مقاومتی و دیوار دژ مستحکم اقتصادی را می توان خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی دانست. ضمن اینکه باید دانست رونق کشاورزی میتواند به تنهایی در عرض یک یا دو سال تحولی بزرگ دراقتصاد این کشور ایجاد کرده و کشور را از رکود خارج سازد چرا که صنایع تبدیلی و محصولات و تولیدات بسیاری را نیز شامل می شود و جالب است بدانیم بیشترین آمار اشتغال با کمترین سرمایه گذاری مربوط به صنعت کشاورزی است . در کشور ما برای برخی طرح های اشتغال به ازای هر شغل حدود ۲ میلیارد هزینه میشود ، در صورتیکه این رقم در صنعت کشاورزی و حتی دامپروری کمتر از ۵۰ میلیون تومان است مثلا در صنعت پتروشیمی توجه کنید وقتی هزینه راه اندازی یک پالایشگاه را تقسیم بر تعداد مشاغل مستقیم آن می کنیم می بینیم که برای هر شغل بیشتر ۲ میلیارد هزینه شده در حالی که این دو میلیارد اگر وارد بخش کشاورزی شود تحولی عجیب ایجاد میشود یا مثلا صنعت خودروسازی ما چقدر اشتغال زائی دارد و چقدر در آن هزینه میشود ، همین وام ۵۰۰ میلیاردی که اخیرا به هر کدام از دو شرکت ایرانی خودرو ساز داده شده اگر وارد بخش کشاورزی شود در نظر بگیرید چقدر اشتغال زائی ایجاد میشود و در ادامه هم رونق کل بازار کشور را در بر دارد و از طرفی وابستگی ما را به خارج کم می کند . البته صنعت پتروشیمی در حد کفایت یک صنعت استراتژیک است و باید باشد ، مثل یک تانک نظامی که هزینه میلیاردی دارد و شاید دهها سال از آن هیچ استفاده ای نشود ولی باید باشد اما می توان با اولویت دادن به سرمایه گذاری در صنعت کشاورزی علاوه بر خودکفایی در این زمینه بصورت زنجیر وار موجب رونق تمامی صنایع مرتبط و یا حتی بازارهای غیر مرتبط شد . اکثر منابع محدود هستند و یکروزی تمام میشوند ولی کشاورزی طوری است که منابع آن نامحدود است،شما در نظر گیرید چاه نفت و گاز و معادن همه اینها محدود هستند و در چند سال آینده تمام میشوند اما کشاورزی را خداوند طوری قرار داده است که یک چرخه است یعنی محصول ان باعث تولید محصول دیگر میشود و حتی میتوان از ان سوخت تولید کرد و در پایان مصرف دوباره به زمین بر می گردد . ذکر این نکته نیز نباید فراموش شود که اگر درکشور اولویت اصلی کشاورزی باشد اولا مشاغل بسیار زیاد و متنوعی در سرتاسر کشور ایجاد میشود دوما کل کشور سبز میشود و این سبزی و گیاهان خواهد داشت البته در مباحث کشاورزی الان اکثرا بحث آب را مطرح می کنند و حتی بعضی ها می گویند ما کشوری خشک هستیم و نباید کشاورزی کنیم بلکه باید وارد کننده محصولات باشیم و ارز خود را از طریق صادرات محصولات صنعتی و . . . تامین کنیم یا مثلا این همه در رسانه ها درباره صرفه جویی مصرف آب تبلیغ میشود که خانوادها آب کمتر مصرف کنند ، شیر آب را ببندید ، اینها همه آدرس غلط دادن است.وگرنه طبق آمار خود جهاد کشاورزی اگر ۱۰ درصد یا کمتر مادر کشاورزی آب کمتر هدر دهیم ۲ برابر ذخیره فعلی آب جهت تامین آب شرب اضافه میشود و این یک نکته کلیدی است . این آبی که در کشاورزی سنتی ما اکنون مصرف میشود اگر توسط روشهای آبیاری نوین و صحیح مدیریت شود بیشتر از ده برابر مساحت زیر کشت ما امکان افزایش دارد و این یک اتفاق بزرگ است در واقع حدود ۱۰درصد این آبی که به روش غرق آبی در حال استفاده است مورد نیاز هر گیاه است بقیه آن دارد هدر میرود ،این همه هزینه در بخش سد سازی شده ولی در انتها بدلیل شیوه غلط آبیاری بخش زیادی از ان به هدر میرود . نگاه راهبردی ما در کشاورزی در حال حاضر غلط است اگر تمام صنعت ما کارگاه ساخت تجهیزات نوین کشاورزی و آبیاری شود باز هم کم است همه باید بسیج شوند حتی پادگان ها در این راه بسیج شوند و تجهیزات نوین آبیاری بسازند و با پائین ترین قیمت این تجهیزات بدست کشاورزان برسد و آنان هم میتوانند با مقدار آبی که در اختیار دارند زمین کشاورزی بیشتری زیر کشت ببرند و این یعنی تحول اقتصادی در مدت زمان بسیار کوتاه ! در واقع با مدیریت صحیح آبیاری به راحتی میشود مشکل کمبود آب را حل کرد و تولیدات کشاورزی داخلی را حتی صد ها برابر برابر افزایش داد و این یعنی ایجاد شغل بسیار. دومین بحث مهم در کشاورزی بحث مصرف محصولات کشاورزی است که اگر تولید زیاد شد روی دست کشاورز نماند لذا برای اینکار هم بازار مصرف باید دقیق مدیریت شود و مشخص شود که مثلا کشور در طول سال به چقدر سیب زمینی و پیاز احتیاج دارد ، ما باید دقیقا بدانیم هر خانواده در سال چقدر مصرف محصولات کشاورزی و دامی دارد ،امارها دقیق باشد تا مشخص شود چقدر ما باید تولید داشته باشیم ،مثلا گوجه فرنگی یک دفعه نشود کیلوئی ۵۰۰۰ تومان و یک زمان بیاید به کیلوئی ۵۰۰ تومان ما باید نیاز داخلی را بدانیم و بعد از اینکه به اندازه نیاز داخلی تولید شد برویم به سمت صادرات محصولات کشاورزی البته محصولاتی مثل انگور را نمیشود براحتی صادر کرد میوه هایی مثل توت فرنگی و … نمیشود صادر کرد چون عمر کوتاهی دارند و هنگام حمل و نقل نیز اسیب می بینند اما برخی محصولات مثل زعفران ،پسته ، حبوبات غلات و گیاهان داروئی و . . . را براحتی می توان صادر نمود و با اینکار باعث رونق بازار صادارت و ورود ارز مورد نیاز کشور نیز می شود. بنابراین شناسایی ظرفیت ها و مقدار دقیق مورد نیاز محصولات نیز در مدیریت کشاورزی کشور بسیار اهمیت دارد. شما ببینید الان وقتی یک خانواده ما در ماه حدود ۵۰۰ هزار تومان محصولات مختلف کشاورزی خریداری می کند با رونق بخش کشاورزی و افزایش عرضه و کاهش قیمت ها بعنوان مثال هزینه یک خانوار بابت مصرف محصولات کشاورزی بشود مثلا ۲۰۰ هزار تومان بنابراین یک خانوار ۳۰۰هزار تومان در ماه صرفه جویی می کند و میتواند در زمینه ها و صنایع دیگر هزینه کند و باعث رونق بازار صنایع دیگر میشود و عملا سرمایه در گردش زیاد میشود ، از رکود خارج میشویم همه مشغول بکار میشوند انگار با این مدیریت کشاورزی ما یک کلید معجزه آسائی را چرخاندیم همه صنایع بکار افتاده آن کلیدی که برخی نشان میدهند اینجا ست یعنی رونق کشاورزی . در حدیثی داریم که بیچاره و بدبخت هستند قومی که آب و زمین داشته باشند ولی گرسنه و بیکار باشند ،الان تقریبا ما اینطوری هستیم و مردم عده ای در فشار هستند در حالی که خداوند این همه زمین و آب و کوه و دشت به ما داده است این قدر ما سد ساختیم که اگر این سد های نمیه کاره را حتی رها کنیم همان تعداد قبلی ساخته شده با فرض مدیریت صحیح آبیاری کافی است ، همین آب های پشت سدها اگر درست مدیریت شود همه مشکلات ما حل خواهد شد و کلید حل مشکلات کشور در بخش کشاورزی با مدیریت جهادی است.
جمعه ، ۱۰مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دانا]
[مشاهده در: www.dana.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]
-
گوناگون
پربازدیدترینها