واضح آرشیو وب فارسی:ایمنا: نه! این رسالت شگرف نباید ناتمام بماند.نباید راه بلند 23 ساله ای که طریق سعادت بخش شریعت را در پیش پای مردمان گشوده، اینک که بوی رحلتی جاودانه، مشام جان مبارک پیامبر را نواخته و مژده رجعت به سرای برین را به او رسانده، بی رهبریِ رهبری امین و ارجح رها شده و در میان سلایق از هوس برآمده ی بازماندگان مدعی زمامداری دست به دست شود.باید که چاره ای اندیشید. باید که راهی گشود و ردای زعامت را بر دوش پرتوان کسی نهاد که اندیشه اش یارای رسیدن به عمق عظمت ربانی پروردگار جهان را داشته باشد. کسی که درد دین و سودای سعادت فرزندان آدم را داشته و لحظه ای حتی، قدر و قیمت دنیا را در پیش چشم مجسم نکرده و در پی کامجویی از این عروس هزار داماد سرگردان نگشته باشد. اما کیست که اعتماد و تکیه بر او قلب ملتهب پیامبر را در این واپسین ایام عمر التیام بخشد و او را از دلواپسی سرگردانی امتش پس از رحلت وی برهاند؟ پیامبر (ص) "علی"، این یار صدیق خود را به درستی می شناسد. گوهر گرانبهای وجود او را در دستان خود داشته از دوران خردسالی. با او رازها در میان دارد از اخبار غیب و اسرار مگوی بسیاری را به گوش امین او روایت کرده. اندک تردیدی به شایستگی او برای زعامت امت پس از خود ندارد و به درستی می داند که عدالت و آنچه را که خداوند در پی اجرای ان در میان آدمیان است به دست و فرمان علی محقق خواهد شد. اما در انتظار باید نشست. انتظاری که به فرمان فرستاده پروردگار خاتمه یافته و فرمان خداوند را برای اختتام دوران رسالت نبوتی 23 ساله به او برساند. پیامبر (ص) در بازگشت از آخرین حج خویش در پیش قوم ، قدم به قدم در زیر حرارت سوزان آفتاب غدیرخم، در حرکت است. آنچه را در انتظار آن است در لحظه ای شگرف از سوی جبرئیل امین درمی یابد و صدای زمزمه وحی گونه او را که در گوشش فرمان خداوند درباب تکمیل دین را صادر نموده به وضوح می شنود: " یا ایها الرسول، بلغ ما انزل الیک من ربک، فان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس..." پیامبر(ص) قوم را به گرد خود فرامی خواند. با همان جسم و جان پیامبر وار که بیست و سه سال بر مسند نبوت دیده بودندش و با همان صدا که شنیده بودندش در پیش نگاه مردمان می ایستد. مردمان منتظر ، در زیر حرارت آفتاب داغ و وحشی سرزمین عرب ، خیره بر دهان مبارک پیغامبرش ایستاده تا به گوش کند آنچه را که از این پس در حکم وصیتی از او بر جای باقی خواهد ماند و راه ناتمام دیانت را به اتمام خواهد رساند... پیامبر(ص) در میان جمع کثیر امت خویش، در حضور بزرگان و زعمای قوم که هریک کلامشان معیار صدق است برای پیروان، در وضوح و روشنایی روز و نه ابهام و تاریکی شب ، با زبانی که همواره با قوم خویش سخن گفته، از آنان عهد می ستاند تا از این پس او را در وجود علی زنده ببینند و گمان به ضعف دین نکنند پس از او. سخن پیامبر(ص) دهان به دهان نقل می شود در میان کاروان. چشم ها بر دست علی در دست پیامبر که اینک در قلب آسمان گشوده شده و بر سر قوم سایه انداخته خیره می ماند. بزرگان قوم به پیش آمده و دستان بیعت خویش را در دستان علی می نهند. غدیر عهد و میثاق مردمانی را که با زعیم دینشان که از سوی خدا و پیامبرش برایشان تعیین گشته در تاریخ جهان به ثبت می رساند. آفتاب به غروب نشسته و کاروان به راه می افتد. پچ پچه در میان قوم دمی آرام نمی گیرد... /فرناز کلباسی/
جمعه ، ۱۰مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایمنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]