واضح آرشیو وب فارسی:قدس آنلاین: واکنش ها درباره بزرگترین فیلم تاریخ سینمای ایران همچنان ادامه دارد. یک منتقد معتقد است: محمد رسول الله فیلمی است که یک مسلمانِ معتقد، پیش و بیش از هر کس برای همکیشانِ خود ساخته است؛ فیلمی که در نمایش چهرۀ رحمانیِ پیامبرِ بزرگوارِ ما بسیار موفق است.از همان ابتدا و پیش از اکران فیلم هم واضح بود که بخشی از حضرات روشنفکر وطنی و سلبریتی های فیسبوکی عَلَمِ مخالفت با آخرین ساختۀ مجیدی، محمد رسول الله (ص)، را بر می دارند. از آن هم واضح تر بود که بخش عمده ای از این مخالفت صرف این خواهد شد که فیلمِ مجیدی را با فیلمِ «پیامِ» مصطفی عقاد مقایسه کنند و از برتری های فیلمِ عقاد داد سخن بدهند. اما آیا فیلمِ مجیدی فیلمِ بدی است؟ محمد رسول الله (ص) فیلمی است در ژانر تاریخی که داستان آن در حجاز 1400 سال پیش می گذرد. فیلم از روزهایِ پایانیِ حصر پیامبر اکرم (ص) و یارانِ ایشان در شعب ابی طالب آغاز می شود و با ماجرای خورده شدنِ عهدنامۀ مشرکین مکه توسط موریانه در کعبه و شکسته شدنِ حصر پایان می پذیرد. داستانِ اصلیِ فیلم اما سال های ابتداییِ زندگِ حضرت پیامبر است که در خاطراتِ جنابِ ابوطالب روایت می شود. هنگامی که ابو سفیان به جناب ابوطالب می گوید که اصحابِ شعب باید بین جنگ یا تسلیم یکی را انتخاب کنند، او به شعب بر می گردد و پیش از این که به محضر پیامبر (ص) برسد و پیغام را به ایشان برساند، دمی درنگ می کند و به مرور خاطرات خود مشغول می شود. خاطراتی که از عام الفیل و حملۀ سپاه ابرهه و شکستِ آنان از ابابیل و سپس تولد پیامبر (ص) آغاز می شود و با یکی از معجزات پیامبر، یعنی شکستنِ بتی در کنار ساحل و سپس امواج خروشانی که برای مردمانِ گرسنۀ کنارۀ ساحل ماهیِ فراوان به همراه می آورد به پایان می رسد. در همین نقطه است که انگار جناب ابوطالب به خاطر به یاد آوردن همین معجزه از رفتن به نزد پیامبر اجتناب می کنند؛ پیامبری که در کودکی گرسنگانی بت پرست را سیر کرده است، چگونه ممکن است یاران وفادارِ خود را در زحمت و سختی نگاه دارد؟ در همین لحظه است که حضرت پیامبر جناب ابوطالب را به محضر خویش می خوانند و به او خبر می دهند که از عهدنامه جز نام خدای عزوجل باقی چیزی نمانده است و با شکسته شدنِ حصر، فیلم به پایان می رسد. اولین انتقادها به فیلم اما ابتدا از جانب علمای دانشگاه الازهر و برخی دیگر از علمای اهل تسنن و سپس برخی از مورخان شیعه بود. برخی به نمایش بدن و صدای پیامبر در فیلم اعتراض داشتند و برخی نیز به این که این فیلم تنها به نمایشِ چند معجزه پرداخته که سندی معتبر نیز ندارند. در این یادداشت اما از بحث دربارۀ این انتقادات می گذریم و قضاوت دربارۀ آن را به عهدۀ علما و مورخان می گذاریم که آنان در این امر تواناترند. دغدغۀ ما در این یادداشتِ کوتاه دربارۀ این است که گذشته از ان قلت های تاریخی، آیا محمد رسول الله به عنوان یک فیلم، پدیده ای در خور توجه است یا نه. از همان ابتدا، چیزی که بیش از هر چیز توجه مخاطبان را به خود جلب می کند صحنه پردازی ها و جلوه های سینمایی، خصوصاً در معجزات است. هیچ کس نمی تواند قوت فنیِ فیلم را زیر سوال ببرد، خصوصاً در جلوه های ویژه و فیلم برداری و موسیقی متن که عوامل آن از بهترین های جهان و بعضاً از برندگان اسکار بودند. اولین قدرت نمایی فیلم جایی است که سپاه ابرهه به سمت کعبه می آیند تا آن را خراب کنند و ما پیش از آن با سیل عظیمی از پرندگان مواجه می شویم که ابتدا به دور خانۀ کعبه طواف می کنند و بعد از آن به سمتِ سپاهِ فیل سواران می روند و آنان را هزیمت می کنند. پس از آن، چیزی که بیش از باقی صحنه ها مخاطب را بر جای خود میخکوب می کند و گاه اشک از چشمانش سرازیر می کند آخرین معجزه ای است که از پیامبر نمایش داده می شود، یعنی همان صحنه که موج هایی بلند به ساحل می آیند و ماهی هایی فراوان برای اهالیِ ساحل به ارمغان می آورند. برتری فنی فیلم بیش از هر چیز مدیون فیلم برداریِ خیره کنندۀ فیلم تحت نظارت ویتوریو استورارو و همین طور موسیقیِ درخشانِ آی. آر. رحمن است. نکتۀ دیگری که در فیلم برجسته است بازی های درخشانِ برخی از بازیگران – و البته نه همۀ آنان – است. از بین آن ها، می توان به بازی خیره کنندۀ علیرضا شجاع نوری در نقش جناب عبدالمطلب پدربزرگ حضرت پیامبر، محسن تنابنده در نقش ساموئل یهودی و ساره بیات در نقش حلیمۀ سعدیه اشاره کرد. بازیِ دیگر بازیگران را نیز هر چند نمی توان ضعیف قلمداد کرد، حتماً در مقابل بازیِ کسانی که نامِ آنان برده شد رنگ می بازند. اما آیا فیلم نقطۀ ضعفی نداشت؟ متاسفانه چرا. بزرگ ترین نقطه ضعفِ فیلم، فیلم نامۀ ضعیف آن است که احتمالاً مقصرِ آن بیش و پیش از هر کس دیگر خودِ مجیدی است. مجیدی – و البته کامبوزیا پرتوی – در بهترین حالت فیلم نامه نویسانی اجتماعی محسوب می شوند و هیچ سابقه ای در تاریخی نویسی ندارند و احتمالاً خود هم بیش از هر کس دیگر به این ضعف خود واقف اند و انتظار می رفت که مجیدی، هنگامی که چنین پروژه ای با این ابعاد را به دست گرفته و از عوامل فنی ای در سطح جهانی استفاده کرده است، نگارش یا حداقل بازنویسی فیلم نامه به فیلم نامه نویسی در ابعاد جهانی می سپرد تا بتوان فیلم را با خیال راحت به بازارهای جهانی عرضه کرد. اما این مسئله چه جاه طلبی شخصی باشد چه چیز دیگر، باعث شده که کیفیت فیلم افت کند. اولین و البته بزرگ ترین نقص فیلم نامه شخصیت پردازی های ضعیف آن است. اگر شخصیت عبدالمطلب که نسبتاً خوب از کار درآمده است را کنار بگذاریم، باقی شخصیت ها اصلاً جا نیفتاده اند و به همین دلیل مخاطب را اصلاً بر نمی انگیزند. واضح ترین مثالِ این مسئله شخصیتِ جناب ابوطالب است. واضح است که با توجه به تاثیر عظیم و البته شخصیتِ درخشانِ جناب ابوطالب در صدر اسلام، در فیلم نامه جای فراوانی برای پرداختن به او وجود داشت و می توانست خود به وزنه ای برای تعادل کل فیلم تبدیل شود، اما تنها کاری که مهدی پاکدل در نقش ابوطالب می کند این است که این طرف و آن طرف برود و گاهی قیافه ای نگران به خود بگیرد و گاهی هم لبخندی بزند. یا مثلاً می توان شخصیت ابولهب اشاره کرد که می توانست قدرت مانور فراوانی به فیلم نامه نویس بدهد، اما چیزی شبیه به شخصیت های زن ذلیلِ سریال های آبکیِ صدا و سما درآمده است. ایراد دیگر و مهم تر این است که احتمالاً فیلم تنها برای مسلمانانی که با تاریخ پیامبر اسلام آشنایی دارند قابل فهم است و اگر کسانی که مسلمان نیستند یا با تاریخ خود آشنا نیستند به تماشای فیلم بنشینند، درک درستی از فیلم و حوادثِ آن دوران نخواهند داشت. این هم به نوعی به خاطر آشفتگی فیلم نامه است که از ضعف فیلم نامه نویسان در جمع کردنِ حوادث برمی آید و هم به خاطرِ این که نویسندگان تلاش کرده اند تا جایی که می توانند معجزات بیشتری از پیامبر اسلام به تصویر بکشند. شاید اگر فیلم نامه محدودتر و حوادثی که در آن روایت می شود محدودتر بود، با فیلم نامۀ یکدست تر و قابل قبول تری روبرو بودیم. البته ایراداتِ فراوان دیگری می توان به فیلم نامه وارد ساخت – و در واقع وظیفۀ دشوارتر این خواهد بود که نقطۀ قوتی در فیلم نامه بیابیم. اما به همین جا بسنده می کنم. اما آیا ایراداتی که تا کنون به این فیلم گرفته شده از این دست است؟ به دشواری می توان چنین گفت. به نظر می رسد بیشترین ایرادی که به جانب فیلم روان شده این است که فیلمی است احساسی و به دنبالِ برانگیختنِ احساسات مخاطبان. این که انگیزۀ سازندگان فیلم چه بوده بر ما پوشیده است، اما یک نکته را نمی توان از نظر دور داشت که این فیلم را یک مسلمانِ معتقد به پیامبرش ساخته و نه یک کمپانیِ هالیوودی، و لذا به نظر نمی رسد که بتوان این مسئله را نقطه ضعفی بر فیلم دانست. در واقع، بر مبنای آن چه از مجیدی می دانیم و آن چه خود تا کنون گفته است، او دقیقا ًبه دنبال همین تاثیر بوده و احساساتِ برانگیخته شدۀ مخاطبان فیلم در سالن های سینما مهر تاییدی است بر این که او در این امر کاملاً موفق بوده است. از این جهت این فیلم را باید متفاوت با فیلمِ مصطفی عقاد دانست. محمد رسول الله فیلمی است که یک مسلمانِ معتقد، پیش و بیش از هر کس دیگر برای همکیشانِ خود ساخته است؛ فیلمی که در نمایش چهرۀ رحمانیِ پیامبرِ بزرگوارِ ما بسیار موفق عمل کرده است.
چهارشنبه ، ۸مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]