تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 13 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس به نيازمند كمك مالى كند و با مردم منصفانه رفتار نمايد چنين كسى مؤمن حقيقى اس...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837405742




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مولوی، بزرگ شاعر عشق، عرفان و آگاهی


واضح آرشیو وب فارسی:نصر نیوز: نصر: ای آن که اندر جان من تلقین شعرم می کنی / گر تن زنم خامش کنم، ترسم که فرمان بشکنم.  تلاش وجدان عمومی در جهان امروز که به تعبیر شیخ اشراق«شرّالقرون» بوده و به دلیل سیطره علوم تجربی محض بر روح و کالبد انسان، بارقه ها و عوالم رازآمیز عرفان را کمرنگ کرده،بر این معطوف است که برای رفع خلأ پیش آمده، از دیدگاه معرفت شناسانه و تجربه شهودی عارفانی چون سلطان عاشقان جلال الدین محمد مولوی بلخی بهره گرفته و جبران مافات کند. مولانا یکی از شخصیت های بزرگ جهانی است که نقش فراوانی در احیا و غنای فرهنگ و عرفان ایرانی و بلکه بشری ایفا کرده و به دلایل گوناگون نه تنها بر تارک زبان و ادبیات فارسی و عرفان اسلامی، بلکه ادبیات جهان نشسته است. شخصیتی که به باور خاورشناسان غربی و اندیشمندان اسلامی و ایرانی، یکی از آبای بی نظیر انسانیت است که دین و معرفت را با امر قدسی و تجربه دیدار با عوالم برتر درآمیخته است. کدام شخصیت در عالم اسلام و عرفان توانسته است فراتر از حد و شأن خاص قومی و بومی، در غنای فرهنگ بشری چنان نقش برجسته ای ایفا کند که اندیشمندان سراسر عالم را با وجود همه اختلافات و تفاوت های صوری، پس از گذشت هفت قرن گرد هم آورد و بر سر خوان خود بنشاند و هر کدام از ظن خویش یار وی گردند؟ همچنان در عظمت مولانا و مثنوی می نویسند، در حالی که آن دریای بیکران همچنان غواصانی را می طلبد تا در کرانه عمیق تر آن شناگری کنند. مثنــوی معنـوی مـولـوی/ هست قرآن در زبان پهلوی/ اینقدر دانم که آن عالی جناب/ نیست پیغمبر، ولی دارد کتاب هنر مولانا در مثنوی برای انعکاس دغدغه های انسان، در هر برهه از زمان، از جمله عصر حاضر ستودنی است. این کتاب ندای وحدت انسان را سر می دهد و اگر تضادی در آن دیده می شود، تضاد درونی انسانی است. از این روست که می توان مولانا را نخستین سفیر صلح جهان دانست که همه مردم را فارغ از زبان و رنگ و قوم و نژاد به همدلی دعوت می کند: ای بسا هندو و ترک همزبان/ ای بسا دو ترک چون بیگانگان پس زبان همدلی خود دیگر است/ همدلی از همزبانی خوشتر است وی عارف و فیلسوفی است که کلمات را از بیان آنچه در درون پرتلاطمش می گذشت، قاصر و عاجز می دانست. روح شیدا و تازه ای که مولانا پس از بیداری بدان دست یافته بود، همسازی چندانی با الفاظ و قوالب کهنه نداشت. الفاظ فرسوده و بی جان و قوالب خشک و سخت نمی توانست نماینده اندیشه والای او باشد. در سراسر غزلیات شورانگیز او به وفور شوریدگی، آزردگی و اعتراض او به قالب های دشوار و بی جان را می بینیم: رَستم از این بیت و غزل ای شه و سلطان ازل/ مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا/ قافیه و مغلطه را گو همه سیلاب ببر / پوست بود پوست بود درخور مغز شعرا با وجود این، مولانا نیک می دانست که «برهم زدن حرف و گفت و صوت»، آرزویی است دست نیافتنی. مولانا هرگز نخواست مانند مقلدان معاصر خود نعش کش الفاظ بی جان و مرده باشد، بلکه مسیحایی بود که با اعجاز خود کلام مرده را جانی تازه بخشید. شعر در زبان او هجوم معانی و خروش مفاهیم تعبیرناپذیر است. او به دنبال قافیه نمی رود، بلکه قافیه را به دنبال خود می کشد. وی حتی به دنبال شعر هم نمی رود: ای آن که اندر جان من تلقین شعرم می کنی / گر تن زنم خامش کنم، ترسم که فرمان بشکنم مثنوی و دیوان غزلیات مولای بلخ، دریایی متلاطم و توفانی است که آرامش آن زیبا و هیجان آن فتنه انگیز است. سروده هایی که روحی ناآرام و بی قرار و پر از هیجان و نیرو و لبریز از شور و جذبه را منعکس می کند. مولانا به طرزی بی سابقه و کم نظیر مفاهیم عرفانی را چنان با زبان غنایی و عاشقانه ادا کرده است که جذب و هضم آن، جز برای طبایع خاص، ظریف و نادرپسند که در موسیقی روحانیتی جست وجو می کنند، دشوار می شود. موسیقی بسیاری از غزلیات شورانگیز او همچون صدای متوالی امواجی خروشان است که باد آنها را به صخره های ساحل می کوبد. به گونه ای که نه در غزل های هیچ عارف شوریده ای این شور تسکین ناپذیر، این امتزاج عشق و فلسفه، این بی اعتنایی به هر چه که عشق نیست دیده می شود و نه در دیوان های غنایی هیچ صوفی مجذوبی. استاد فقید عبدالحسین زرین کوب که از مولوی شناسان بزرگ است، بر این عقیده بود که در مقابل تعالیم سرشار از اسرار بلند، که مولانا در مثنوی و غزلیات خویش آنها را به صورت شعر سرود، زندگی او هم در یک سلوک روحانی مستمر، که از همان سال های کودکی وی آغاز شد، شعری بود که مولانا آن را نسرود، بلکه آن را ورزید و تحقق داد و به پایان برد… می پندارم بدون درک این شعر ناسروده، بدون نفوذ در انگیزه هایی که این زندگی را در توالی سال های عمر، به هدف روحانی یک سلوک معنوی نزدیک کرد، فهم هماهنگی شگرف و معجزه آسایی که در حیات مولانا بین او و شعرش وجود دارد، ممکن نیست. زندگی مولانا شرح جانانه و جنون آمیز جوانمردی است که پیش از آنکه صبح معرفت، از مشرق سرش بردمد و «شمس» عشق در افق اقبالش طالع شود، زاهدی باترس، سجاده نشینی باوقار، شیخی زیرک، مرده ای گریان بود و وقتی در چنگال شیخ گرفتار شد و دولت عشق را نصیب برد، زنده ای خندان، عاشقی پران و آفتابی بی سایه شد و این همه را وامدار آن بود که دلیرانه و کریمانه و فارغ از بندگی و سلطنت و شریعت و ملت، تن به قضای عشق داد و پا در قماری عاشقانه نهاد: خنک آن قماربازی که بباخت هر چه بودش / و نماند هیچش الا، هوس قمار دیگر


چهارشنبه ، ۸مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نصر نیوز]
[مشاهده در: www.nasrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن