واضح آرشیو وب فارسی:پویش: عباس عبدی*بحران رسانه در ایران، هر روز عمیق تر می شود. تا کنون دراین باره چند بار نوشته ام ولی نوشتن چندباره آن به تناسب رویدادها خالی از فایده نیست. هر اتفاقی که در کشور می افتد تحت تأثیر این بحران قرار می گیردبحران رسانه در ایران، هر روز عمیق تر می شود. تا کنون دراین باره چند بار نوشته ام ولی نوشتن چندباره آن به تناسب رویدادها خالی از فایده نیست. هر اتفاقی که در کشور می افتد تحت تأثیر این بحران قرار می گیرد و نتیجه آن به جای همگرایی میان مردم، موجب تشدید فاصله ها و شکاف ها می شود. فاجعه منا نیز تلنگری دیگر بر این وضع ناخوشایند رسانه ای زد و نشان داد که مهم تر از فاجعه منا برای حجاج ما در عربستان، وجود بحران در کارکرد رسانه های ایران است. خطاب مشخص این یادداشت به افرادی است که قدرت اصلاح رسانه های رسمی را دارند. درست کردنش نیاز به اراده محکمی دارد و در مجموع کار سختی است، ولی منافع آن چنان زیاد است که ارزش طی کردن این راه سخت را دارد. مشکل رسانه ای ایران چیست؟ مردم ایران هنگامی به رسانه های جدید مثل فیس بوک و شبکه های مجازی دست یافتند که از داشتن رسانه های رسمی که کارکرد رسانه ای صحیحی داشته باشند، محروم بودند. مهم ترین دلیل استقبال بی نظیر مردم ایران نسبت به سایر جوامع از این شبکه ها فقدان دسترسی آنان به رسانه رسمی مفید است. در ایران تقاضا برای مشارکت اجتماعی بالاست ولی زمینه برای تحقق آن کم است لذا از این شبکه ها استقبال می شود تا این کمبود جبران شود. بنابراین رسانه های مجازی جدید، نه به عنوان وسیله ارتباطی مکمل برای رسانه های رسمی، بلکه به عنوان جانشین آن انتخاب شدند. در حالی که این رسانه های مجازی(در درجه اول گروه هایی مثل تلگرام و سپس فیس بوک و امثال آنها) شرایط و ضوابط لازم برای ایفای نقش یک رسانه کامل را ندارند، زیرا محدودیت ساختاری آنها، غیرمسئول بودن منابع خبر و تحلیل، دسترسی ناقص به اخبار و اطلاعات و طرح هر مطلبی فقط با تکیه بر حدس و گمان و شایعات و ناآشنا بودن تولیدکنندگان خبر و نظر با اصول و مبانی این حرفه و... موجب می شود که اگر در گذشته از فقدان آزادی رسانه ای رنج می بردیم، اکنون از هرج و مرج و اغتشاش خبری و تحلیلی باید بنالیم. این مشکل یک وجه ماجراست، مشکل دیگر قطبی شدن بهره مندی رسانه ای در ایران است. بدین معنا که رسانه های جدید وضعیتی دارند که هر گروهی می تواند رسانه اختصاصی گروه خود را داشته باشد یا اجازه حضور دیگران در گروه خود را از ابتدا ندهد یا وضعیتی در گروه ایجاد شود که دیگران خودشان گروه را ترک کنند، در نتیجه یک رسانه بسته با ارزش ها، خبرها و تحلیل های یک سویه شکل می گیرد و همه این ویژگی ها را درون اعضای گروه بازتولید کرده و به میزانی که انسجام گروهی را بیشتر می کنند، اختلافات خود با دیگران را نیز افزایش می دهند و به همین دلیل شکل گیری گفت وگو و امکان رسیدن به تفاهم با دیگران را از خود سلب می کنند. در نهایت نیز چنین جامعه ای تبدیل به اجتماعات کوچکی می شود که بی ارتباط با یکدیگرند و درک و برداشت آنان از جهان خارج و پدیده های آن به کلی متفاوت با دیگران است و رسیدن به تفاهم را با غیر خود برای آنان سخت می کند. تمامی این شرایط به معنای نابودی انسجام و وحدت اجتماعی است. و هرچه جلوتر برویم انعکاس این شکاف رسانه ای در شکاف اجتماعی بیشتر و بیشتر می شود. اشتباه مهلکی که می کنیم این است که گمان داریم شبکه های ماهواره ای خطرناک تر از شبکه های مجازی هستند. هرچند در غیاب رسانه های آزاد و کارکردی، هر دوی این رسانه ها برای انسجام اجتماعی زیان دارند، ولی در شرایط کنونی شبکه های ماهواره ای بسیار کم خطرتر از آن فضای مجازی هستند که جانشین رسانه های رسمی شده است، زیرا با وجود این که ماهواره های آنها از منظر مقررات داخل ایران غیررسمی شناخته می شوند، ولی در عمل بیشتر آنها کمابیش از نوعی مسئولیت پذیری حرفه ای و رسانه ای پیروی می کنند، بنابراین می کوشند که اخبار و اطلاعات و تحلیل را مطابق اصول حرفه ای تنظیم و ارایه کنند. ولی این اصول در شبکه های مجازی رعایت نمی شود، چه بسا قابل رعایت شدن هم نیستند. راه حل چیست؟ راه حل همان چیزی است که در همه جوامع از آن پیروی می کنند. یعنی آزادی رسانه ها و اعمال بی طرفانه قوانین نظارتی. با فیلتر کردن یا ارسال موج های تخریبی و پارازیت یا کاهش سرعت اینترنت نه تنها گامی پیش نخواهیم رفت، فقط فرصت انطباق یافتن خودمان را با محیط و جامعه از دست می دهیم. با این صداوسیما و وضعیت مطبوعات نمی توان در مسیری قرار گرفت که آنها رسانه اصلی مردم برای کسب خبر و تحلیل شوند تا فقط برای موارد تکمیلی به رسانه های مجازی مراجعه کنند. وقتی که مهم ترین برنامه یک رسانه برنامه طنز و خنده آن باشد برای آن رسانه باید گریست. آن هم در شرایطی که سایر کشورها در پی سرمایه گذاری جهت راه اندازی شبکه های خبری و سیاسی فراگیر هستند! به طور طبیعی مردم علاقه دارند که درباره هر خبر و رویدادی از منبع و رسانه معتبر کسب خبر کنند، تا خیال خود را راحت کنند. ولی هنگامی که به این رسانه ها اعتماد ندارند، به ناچار به سوی رسانه های غیررسمی ازجمله رسانه های مجازی روی می آورند. رسانه هایی که به راحتی در دسترس آنان است. تردیدی نیست که بسط آزادی های رسانه ای یک تصمیم همه جانبه و به همین دلیل سخت است و نمی تواند فقط به آزادی رسانه محدود شود. افزایش شفافیت و پاسخگویی و مشارکت عمومی و... نیز لازمه این تحول هستند. ولی اگر این کار انجام نشود، هم حکومت و هم منتقدین دچار زیان خواهند شد. چرا؟ برای پاسخ به این پرسش به نمونه فاجعه منا اشاره می شود. این فاجعه دردناک بود، به همین دلیل هر فردی که در مقام یک شهروند با موضوع مواجه می شد، در اولین گام احساسات، دوستی و دشمنی های خود را به نمایش می گذاشت و این برای یک شهروند، عادی و طبیعی است. ولی وقتی که رسانه واقعی در عرصه حضور نداشته باشد، تمامی فضا از همین مواضع احساسی پر خواهد شد و مسئولان و مدیران کشور نیز تحت تأثیر این فضا قرار می گیرند و امکان تصمیم گیری عاقلانه را از خود سلب می کنند و آنان به جای آنکه مردم را مدیریت کنند، از سوی افکار عمومی ساخته شده از این فضای احساسی و بعضا مسموم تغذیه و هدایت می شوند. تجربه اتفاقات منا نشان داد تا ٢ روز اول هیچ گزارش بی طرفانه و خالی از حب و بغضی در دسترس افکار عمومی قرار نگرفت. همه اطلاعات و اخبار از سوی افراد غیرمسئول و ناوارد از مسائل و حتی از سوی کسانی که یک بار هم حج نرفته اند، منتشر شد و در حالی که به صندلی اتاق خود تکیه داده اند، از طریق شبکه مجازی تحلیل کرده و خبر می نویسند و این اخبار اثرات خود را بر همه مردم ازجمله مسئولان نیز می گذارد. منتقدین حکومت نیز در این سیاهچاله رسانه ای گرفتار می شوند، هر چند منتقدین در بسیاری از موارد این حالت را به نفع خود می دانند زیرا گرفتاری حکومت در این سیاهچاله را شدیدتر ارزیابی می کنند، ولی به قول معروف آسیاب به نوبت است. برخی از رسانه های مجازی منتقدین را که می بینیم تأسف می خوریم و به این نتیجه می رسیم که برخی از منتقدین از لحاظ رسانه ای و منطق آن تفاوت چندانی با قدرت ندارند، فقط اینها این طرف جوی هستند و آنان طرف دیگر
چهارشنبه ، ۸مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پویش]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]