تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):به زيادى نماز و روزه و حج و احسان و مناجات شبانه مردم نگاه نكنيد، بلكه به راستگويى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835821738




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بسته ویژه اشعار آئینی/با ذوالفقار و نام علی پا گرفته ایم...


واضح آرشیو وب فارسی:وارث: وارث : ::: تو ولی هستی و منجی ولایت زهراست ::: کار من نیست که بنشینم املات کنم شأن تو نیست که در دفترم انشات کنم عین توحید همین است که قبل از توبه باید اول برسم با تو مناجات کنم سالی یکبار من عاشق نشوم می میرم سالی یکبار اجازه بده لیلات کنم همه جا رفتم و دیدم که تو هستی همه جا تو کجا نیستی ای ماه که پیدات کنم پدر خاکی و ما بچه ی خاکی توأیم حق بده پس همه را خاک کف پات کنم تو ای پیر طریقت که سر راه منی آنقدر معجزه دیدم که مسیحات کنم از خدا خواسته ام هرچه که دارم بدهم جای آن چشم بگیرم که تماشات کنم تو همانی که خدا گفت : تو رب الارضی سجده بر اشهد ان لّایی الاّت کنم مثل ما ماه پیمبر به خودت ماه بگو اشهد انّ علی ولی الله بگو آینه هستم و آماده ی ایوان شدنم آتشی هستم و لبریز گلستان شدنم چند وقتی است به ایوان نجف سر نزدم بی سبب نیست به جان تو پریشان شدنم سفره ی نان جویی پهن کن ای شاه نجف بیشتر از همه آماده ی مهمان شدنم آنکه از کفر در آورد مرا مهر تو بود همه اش زیر سر توست مسلمان شدنم از چه امروز نیفتم به قدومت وقتی ختم شد سجده ی دیروز به انسان شدنم ده ذی الحجه ی من هجده ذالحجه ی توست هشت روز است که آماده قربان شدنم جان به هرحال قرار است که قربان بشود پس چه خوب است که قربانی جانان بشود شأن تو بود اگر این همه بالا رفتی حق تو بود که بالاتر از اینجا رفتی شانه ی سبز نبی باطنش عرش الله است تو از این حیث روی عرش معلاّ رفتی انبیاء نیز نرفتند چنین تا معراج اوصیاء نیز نرفتند تو اما رفتی به یقین دست خدا دست پیمبر هم هست پس تو با دست خودت این همه بالا رفتی باید این راه به دست دگری حفظ شود علّت این بود که تا خیمه ی زهرا رفتی تو ولی هستی و منجی ولایت زهراست تو هدایت گری و نور هدایت زهراست آی مردم بخدا نیست کسی بر تر از این ازلی طینت اول تر و آخر تر از این تا به حالا که ندیدند و بعد از این هم اسد الله ترین حضرت حیدرتر از این هیچ کس نیست گه عقد اخوت خواندن بهر پیغمبر اسلام برادرتر از این رفت از شانه ی معراج نبی بالاتر بخدا هیچ کجا نیست کسی سرتر از این آن دو تا ذات در این مرحله یک ذات شدن این پیمبر تر از آن، آن پیمبر تر از این دست گرم پدر فاطمه در دست علی ست بعد از این بار نبوت همه در دست علی ست علی اکبر لطیفیان ::: آقا نظر به چشم تر مادرم نما ، بوی محرم آمده عاشق ترم نما ::: دلها اگر که بال برای تو میزنند هر شب سری به سمت سرای تو میزنند جبرئیل میشوند تمام کبوتران وقتی که بال و پر به هوای تو میزنند از وصله های کهنه نعلین خاکی ات پیداست سر به سوی خدای تو میزنند هر شب فرشته ها که به معراج می روند دستی به ریشه های عبای تو میزنند بینند اگر خیال تو را بت تراش ها تا روز حشر تیشه برای تو میزنند بر سینه ام نوشته خدا والی الولی یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی وقتش رسیده تا که زمین امتحان دهد وقتش رسیده تا که زمان را تکان دهد فصل ظهور نفس رسالت رسیده است میخواهد ازخدای به گامش توان دهد باید سه روز صبر کند در غدیر خم تا که به روی منبری از دل اذان دهد میخواست حق که آینه ای در برابر ... ... آئینه تمام نمایش مکان دهد میخواست حق که عین نبی را عیان کند میخواست حق که دست خودش را نشان دهد شوری میان عرصه ی محشر بلند شد دست علی به دست پیمبر بلند شد وقتی غضب کند همه زیر و زِبر شوند جنگاوران معرکه ها در به در شوند وقتی غضب کند همه در خاک میروند گیرم که صد سپاه بر او حمله ور شوند چشمش اگر به پهنه میدان نظر کند گردن کشان دهر همه بی سپر شوند از ضرب ذوالفقار، خدا فخر می کند سرهای بی شمارِ جدا بیشتر شوند فرقی نمی کند که یسار است یا یمین آنقدر سر زند که دو سر، سر به سر شوند این مرد تکیه گاه نبرد پیمبر است این شیر ، شیر حضرت حق است حیدر است سر می دهیم و از درتان پر نمی زنیم موجیم و سر به ساحل دیگر نمی زنیم وقتی که حرف ؛حرف ولایت مداری است ما دم ز غیر، تا دم آخر نمی زنیم وقتی که امر نائبتان فرضِ جان ماست سنگ کسی به سینه باور نمیزنیم فصل بصیرت است به جز با لوای او حتی قدم به صحنه محشر نمی زنیم ما را فقط به پای ولایت نوشته اند ما سینه پای بیرق دیگر نمی زنیم با ذوالفقار و نام علی پا گرفته ایم ما درس خود ز مکتب زهرا گرفته ایم عطری بده که غنچه نیلوفرم کنی تا در حضور خویش شبی پرپرم کنی اصلاً مرا نگاه تو در صبح روز عهد پروانه آفرید که خاکسترم کنی دُرّ نجف دلم شده شاید به دست خویش روزی مرا بگیری و انگشترم کنی من را جلا بده که تو را جلوه گر شوم بهتر همان که آینه دیگرم کنی نان جوئی به دست تو دیدم چه میشود.... ...هم سفره غلام خودت قنبرم کنی همراه ظرف خالی شیر آمدم که باز دستی کشی به روی سرم سرورم کنی آقا نظر به چشم تر مادرم نما بوی محرم آمده عاشق ترم نما حسن لطفی ::: عشق علی که قسمت هرکس نمی شود ، سلمان اگر نبود، سعادت نداشتیم ::: مولا اگر نبود،ولایت نداشتیم روز حساب، باب شفاعت نداشتیم عاشق نمی شدیم اگر مرتضی نبود نسبت به اهل بیت ارادت نداشتیم عشق علی که قسمت هرکس نمی شود سلمان اگر نبود، سعادت نداشتیم مولا اگر نبود، عجم سرشکسته بود ما غیراز او امید حمایت نداشتیم اسلام ما نتیجه ی لبخند مرتضی است با زور تیغ ، میلِ هدایت نداشتیم مولا اگر نبود، ری از دست رفته بود تاریخ هشت سال رشادت نداشتیم این انقلاب بی مددش پا نمی گرفت شور قیام و شوق شهادت نداشتیم ما از دعای خیرِ علی رزق می خوریم این طور اگر نبود، روایت نداشتیم رونق نداشت حجره ی انصاف هایمان برکت به کار و کسب تجارت نداشتیم شبهای جمعه گریه مان ارث مرتضی است ما بی کمیل حال عبادت نداشتیم محشر که دست مردم سرگشته خالی است بیچاره می شدیم ؛ ولایت نداشتیم وحید قاسمی ::: عارفم یا علی مدد گویم ، ذکرتان را الی الابد گویم ::: خواستم عشق را نظاره کنم چشم ها را پر از ستاره کنم خواستم تا که از شب شعرم قطعه ای نذر جشنواره کنم عشق فرمود نذر نام علی صد و ده بار استخاره کنم گر که شعری قشنگ می خواهم به علی بیشتر اشاره کنم می شود با حروف نام علی وزن اشعار را اداره کنم جای دارد به وصف این آقا هر چه می بینم استعاره کنم گر چه اینها به ما نمی گنجد بحر در کوزه ها نمی گنجد هر صفا با علی صفا دارد هر کسی با علی خدا دارد روی قلب ستاره بنویسید مثل آقای ما کجا دارد چه کسی جز امام اول ما پسرش شهر کربلا دارد هر چه دارد مسیح مریم از خاک نعلین مرتضی دارد وقت معراج جز علی چه کسی جا به دوش فرشته ها دارد یا کدامین بزرگ در دنیا دور خود اینقدر گدا دارد عشق اگر عشق هم بود تنها با ولای علی بها دارد آیت والی الولی مددی صد و ده بار یا علی مددی صاحب رودخانه کوثر دست پرورده اش بود بوذر آن امامی که در زمان نماز می دهد در رکوع انگشتر آنکه در لابلای جنگ احد با نود زخم میکند محشر آن بزرگی که کار کوچک او کندن چارچوبهٴ خیبر آن جوانی که عبدودها را با یکی ضربه میکند بی سر ذکر هر پهلوان به میدانها اسدالله یا علی حیدر آنکه محضش وقوع ردالشمس می شود با دعای پیغمبر دافع سیئاتمان حیدر عجلوا بالصلاتمان حیدر کاش میشد خطابمان بکند با نگاهی شرابمان بکند کاش میشد ابوتراب جهان زیر پایش ترابمان بکند تو دعا کن نیاید آن روزی که بخواهد جوابمان بکند ما گناه کبیره ایم اما کاش آقا ثوابمان بکند ما گروه دعای نامقبول باید او مستجابمان بکند مثل قنبر دوباره ما را هم چه شود انتخابمان بکند کاش میشد که خون ما ریزد در ره عشق آبمان بکند یا علی یا مسبب الاسباب ما رعیت فقط شما ارباب ای وجود توبرکت عالم ای منا ای صفا و ای زمزم افتخار عشیرهٴ حوا ایلیای قبیلهٴ آدم نظر شبّر و شبیر شما بی دوا درد را کند مرهم ذکر نام تو را خدای ودود می نویسد به حلقهٴ خاتم بر بلند سه تیغ عاشورا زده عباستان فقط پرچم کاش میشد مرا نگهداری مثل مقداد و قنبر و میثم عارفم یا علی مدد گویم ذکرتان را الی الابد گویم علی زمانیان ::: روزیم را شب عید است کمی اشک بده ::: من مریض توأم ای شاه شفا میخواهم بی سرو پایم و آقا سر و پا میخواهم من بیچاره چه دارم به تو تقدیم کنم تازه امشب سفر کرب و بلا میخواهم تا محرّم بشود چند شبی مانده هنوز روزی نوکری از دست شما میخواهم دامنت را دمی از دست من آقا نکشی بهر شالم نخی از کنج عبا میخواهم التماست بکنم میکنی آقا نظری چادر سوخته فاطمه را میخواهم یک دعا کن که دل نوکر تو قرص شود کارم از کار گذشته ست دعا میخواهم روزیم را شب عید است کمی اشک بده راضی ام ؛ اشک مرا هم زهمان مشک بده مهدی نظری /1102101305


سه شنبه ، ۷مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: وارث]
[مشاهده در: www.vareth.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن