واضح آرشیو وب فارسی:دولت بهار: دولت بهار: آخر بازی سیاست برای آنها چه ارزشی داشت که حاضر شدند حیثیت خویش را بازیچه آن سازند و تا آنجا به این ریاکاری ادامه دهند که با افراطی فزاینده آقای هاشمی را از حجة الاسلامی به مقام آیت اللهی ارتقا داده و او را نه آیت الله هاشمی رفسنجانی که با عباراتی مثل آیت الله گفت آیت الله رفت آیت الله آمد آیت الله مطلق سازند؛ که این در عرف اهل دانش به معنای آن است که هر وقت این واژه بدون نام کسی به کار رود، فقط بر آقای هاشمی دلالت می کند.دولت بهار - بهمن شریف زاده/ سه سال پیش بود که در مناظره با آقای شکوری راد در دانشگاه تهران از او پرسیدم چرا اصلاح طلبان از حجة الاسلام هاشمی رفسنجانی حمایت می کنند در حالی که مفهوم و ماهیت اصلاح طلبی در ایران، برای اصلاح مفاسد به وجود آمده در دولت آقای هاشمی پدید آمد؟! اصلا این اصلاح طلبان بودند که هاشمی را به عالیجناب سرخپوش که پشت پرده قتل های زنجیره ای است، ملقب ساختند. آن روز آقای شکوری راد پاسخی به این پرسش نداد. یکسال پس از این، همان پرسش را در مناظره ای که با آقای دکتر اعلمی در دانشگاه پزشکی شیراز داشتم از ایشان کردم و آقای اعلمی صادقانه و با صراحت و شجاعت پاسخ داد که حمایت اصلاح طلبان از آقای هاشمی به معنای موافقت با خط فکری و سیاسی ایشان نیست بلکه برای بقای اصلاح طلبی و بازگشت آن به عرصه سیاسی کشور است. آقای اعلمی می گفت اصلاح طلبان برای بازگشت، چاره ای جز حمایت از آقای هاشمی ندارند. آن روز اگرچه از صراحت نامبرده احساس خرسندی کردم، ولی از بی صداقتی بزرگان اصلاح طلب در اتخاذ چنین ترفندی، احساس ناخرسندی داشتم. آخر بازی سیاست برای آنها چه ارزشی داشت که حاضر شدند حیثیت خویش را بازیچه آن سازند و تا آنجا به این ریاکاری ادامه دهند که با افراطی فزاینده آقای هاشمی را از حجة الاسلامی به مقام آیت اللهی ارتقا داده و او را نه آیت الله هاشمی رفسنجانی که با عباراتی مثل آیت الله گفت آیت الله رفت آیت الله آمد آیت الله مطلق سازند؛ که این در عرف اهل دانش به معنای آن است که هر وقت این واژه بدون نام کسی به کار رود، فقط بر آقای هاشمی دلالت می کند. واقعا جای تأسف دارد که عناوینی که هرکدام معنا و ارزش خاصی نزد اهل دانش داشت، اینگونه در بازی سیاست بازان بی بها شود. اما آنچه قلب انسان را شکسته و روح او را به درد می آورد، بازی زشت و زننده دیگری است که در اردوگاه اصلاح طلبان در حال شکل گیری است. آن روز که شاگردان آقای شکوری راد همسو با دیگر اصلاح طلبان برای حمله به دکتر احمدی نژاد، سالن محل مناظره را از تراکت های دال بر آزادی دانشجویان زندانی پر کرده بودند به آنها گفتم که زندانی ساختن افراد در ایران، فارغ از هرگونه داوری نسبت به اصل آن، ارتباطی به قوه مجریه ندارد و مربوط به قوه قضائیه می شود و آقای احمدی نژاد رئیس قوه مجریه است. اختیار زندان ها در دست قوه قضائیه است. از بهترین شواهد بر این حقیقت هم این بود که قوه قضائیه به آقای احمدی نژاد هم اجازه بازدید از زندان را نداد. این حکایت آن روزها بود؛ اما امروز می توان شاهد آغاز حمایتی عجیب تر از حمایت پیشگفته بود. امروز مشاهده می شود که اصلاح طلبان با وجود همان نگاه منفی به احکام زندانیان سال هشتادوهشت، از ائتلاف و همداستانی با اصولگرایان به اصطلاح معتدلی سخن به میان آورده اند که هم مسلک، همراه و همخون با صادر کنندگان همان احکام هستند. همان کسانی که اصلاح طلبان احکامشان را ظالمانه می دانند، امروز محل توجه ایشان برای ائتلاف قرارگرفته اند. آخراصلاح طلبان چطور می توانند هم داد نفرت بزنند و هم نغمه دوستی و ائتلاف سردهند؟! اصلاح طلبان هنوز در پیدا و پنهانشان از اندوه حبس های سیاسی سالهای هشتادو هشت به بعد در فغانند، پس چطور می توانند به ائتلاف با کسانی روی آورند که به زعم آنها اسباب حبس فرزندانشان را فراهم کرده اند؟! در شِگِفتم از اشتهای بی اندازه ای که سبب پیشی گرفتن برخی اصلاح طلبان از ماکیاول در بازی سیاست و بی اخلاقی سیاسی شده است. زشت تر و زننده تر آنکه گناه آن حبس ها را پیوسته به پای احمدی نژاد می نوشتند و می نویسند؛ اما با همراهان و همدلان آن احکام به ائتلاف نشستند. اما این همه عجایب و غرایب، گمان و حدس انسان را به سمت و سوی دیگری سوق می دهد که شاید واقعیت غیر از آنچیزی است که سال ها ابراز شده است. آیا اختلاف سران اصلاح طلب با آقای هاشمی و اصولگرایان معتدل از آغاز، اختلافی واقعی بوده یا این نزاع، صوری بوده و حقیقت پنهانی که از طبقه میانی اصلاح طلبان نیز پوشیده نگاه داشته شده، غیر از این بوده است؟!
دوشنبه ، ۶مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دولت بهار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]