واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
هجوم فرهنگی جمهوری آذربایجان به مرزهای هویتی ایران
شناسهٔ خبر: 2925983 - یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۲
بین الملل > ایران در جهان
با توجه به مولفه های تاثیر گذار در اقتدار هویت فرهنگی ورود هرگونه خلل و آسیب به فرهنگ یک ملت می تواند زمینه ساز بروز بحران های ناپایداری در یک کشور گردد. گروه بین الملل-رضا رحیمی*: نیمه اول قرن ۱۹ میلادی برای هر ایرانی یاد آور دوران تلخی از تاریخ سیاسی این کشور است چرا که در این دوران روسها در قالب دو قرارداد پیاپی و ننگین با نامهای گلستان و ترکمانچای بخش¬های زیادی از ایالات و ولایتهای ایران را تصاحب کردند و در چارچوب هر کدام از این قراردادها امتیازات انحصاری فراوانی را به روسها واگذار کردند.یکی از این واگذاریها و ننگهای تاریخی دوران حکومت پادشاهی در ایران را می توان به واگذاری ایالت آذربایجان شمالی به روسیه اشاره کرد.حکومت آذربایجان با آرزوی پیوستن به ناتو باعث شده است تا پای ناتو و ایالات متحده آمریکا به منطقه قفقاز باز شود و با انجام اقداماتی از این دست دیوار بی اعتمادی را میان خود و همسایگانش از جمله ایران و روسیه بالا کشیده استآذربایجانی به استناد و گواه منابع معتبر و فراوان علمی چه از نظر نژاد، چه از نظر فرهنگ و چه از نظر زبان بخشی از سرزمین پهناور ایران به شمار می رفته است. آذربایجان شمالی ایران پس از آنکه قریب به ۱۵۰ سال از دوران تاریخی خود را به عنوان زیر مجموعه روسیه تزاری و حکومت شوروی گذراند پس از فروپاشی شوروی در ۱۸ نوامبر ۱۹۹۱ باکو استقلال خود را به عنوان جمهوری آذربایجان اعلام کرد و دوران جدیدی از حیات سیاسی خود را آغاز کرد.به استناد آمار و نوشته های علمی این جمهوری در بین چهارده حکومت جداشده از اتحاد شوروی بیشترین تنشهای سیاسی و امنیتی را در فضای درونی و بیرونی خود تجربه می کند. باید گفت، در جمهوری آذربایجان تنگناهای جغرافیایی نسبتاً پایداری وجود دارد که حاکمان این جمهوری را همواره با چالش مدیریت سیاسی فضا روبرو خواهد کرد. گسستگی سرزمینی، وجود حزب ها و گروه های سیاسی افراطی تحت حمایت ارمنستان، دسترسی نداشتن به آبهای آزاد، وابستگی شدید به شبکه های ارتباطی دریایی ریلی و زمینی روسیه، وابستگی مذهبی آذربایجانی ها به شیعیان ایرانی، رقابت بر سر حق آبه رود ارس با ایران، رقابت بر سر حق آبه دریای خزر با چهار کشور ساحلی دیگر تنها بخش کوچکی از چالش های پایدار حکومت آذربایجان است.این کشور نوپا که با همسایگان پیرامونی خود همانند ایران، ارمنستان و روسیه دچار بحران های سیاسی و ژئوپلیتیکی فراوان است همواره تلاش کرده است تا با پیوستن به ساختارهای امنیتی غرب برای لحظاتی هم که شده فشار ناشی از دغدغه های تاریخی و تنگناهای جغرافیایی خود را فراموش کند.حکومت آذربایجان با آرزوی پیوستن به ناتو باعث شده است تا پای ناتو و ایالات متحده آمریکا به منطقه قفقاز باز شود و با انجام اقداماتی از این دست دیوار بی اعتمادی را میان خود و همسایگانش از جمله ایران و روسیه بالا کشیده است.حکومت سکولار آذربایجان علی رغم منابع تنش فراوانی که با همسایگان خود دارد و در مطالب بالا به آن اشاره شد بجای آنکه با اتخاذ یک دیپلماسی معقول در صدد کاهش تنشهای ژئوپلیتیکی خود با همسایگان برآید همواره باعث ایجاد تنش های جدیدتر شده است.یکی از سیاست های جدید تنش آفرین این جمهوری نوپا که از نظر وسعت با استان های متوسط ایران برابری می کند تلاش در جهت مصادره مفاخر فرهنگی ایران است تا به وسیله آن بتوانند هویت مجهول و فرامرزی خود را سامان دهی کنند. یکی دیگر از این تلاش ها مصادره شاعر نام آور و پارسی زبان ایرانی یعنی نظامی گنجوی به سمت خود است.هویت مقتدر فرهنگی یک ملت تعهدآور و مسئولیت زا و برخاسته از هویت مکانی است که زمینه پویندگی و پایداری آن ملت را فراهم میآورد. از این رو ورود هرگونه خلل و آسیب به هویت فرهنگی یک ملت می تواند زمینه ساز بروز بحران های ناپایداری در یک کشور گردد.متأسفانه باید گفت که در میان بی توجهی برخی مسئولین سال هاست که حاکمان آذربایجانی با ادعاهایی مضحک و ساده دست به تحریف این شاعر پرآوازه ایرانی می زنند وبا تحمل هزینه های فراوان و نصب مجسمه نظامی در شهرهای مختلف جهان او را شاعری آذربایجانی و غیر ایرانی معرفی می کنند. حکومت آذربایجان در سال های اخیر با انتشار تصویر نظامی گنجوی بر روی اسکناس ملی خود و همچون با اعطای مدال های طلای منقوش به تصویر این شاعر پرآوازه ایرانی به دانشمندان علمی برخی کشورها اهتمام خود را برای مصادره این شاعر پارسی زبان که به استناد منابع معتبر حتی یک شعر به زبان ترکی نیز ندارد نشان داده است.حکومت آذربایجان همچنین در پی آن است تا با ثبت «ساز تار» در سازمان جهانی یونسکو به نام خود پرده دیگری از تلاش های خود برای مصادره هویت های فرهنگی ایران را به نمایش بگذارد.آنها پیش از این نیز در اقداماتی شیطنت آمیز و بچگانه تلاش کرده بودند تا عید باستانی نوروز و همچنین ورزش اصیل ایرانی چوگان را به نام آذربایجان در مجامع جهانی ثبت نمایند.مقاله حاضر بر آن نیست تا با اشاره و جمع آوری بخشی از اطلاعات تاریخی و خبری به صورت سطحی به این چالش میان ایران و آذربایجان بپردازد بلکه به دنبال آن است تا با تشریح ابعاد مهم و حیاتی هویت ملی و لوازم آن مسئولین ارشد حوزه فرهنگ و میراث فنگی کشور را قانع کند که در برابر اینگونه دست اندازی های گستاخانه به هویت فرهنگی ملت بزرگ و اصیل ایران نه تنها نباید بی توجه باشند بلکه شایسته است تا با خطرناک دانستن اینگونه حملات فرهنگی اقداماتی درخور به آن را انجام دهند.باید گفت که هویت هر ملتی، در درجه نخست، زاییده محیط جغرافیایی و اجتماعی آن ملت است و هویت بر ماهیت، هستی و وجودی اطلاق می شود که از طریق صفاتی ذاتی آن وجود قابل شناسایی باشد همچنین هویت یکی از نیازهای روانی انسان و پیش نیاز هرگونه زندگی اجتماعی است و همچنین هر فرهنگی الگوهای رفتار منحصر به فرد خود را دارد که برای مردمی که دارای زمینه های فرهنگی دیگری هستند، بیگانه است.نکته مهم دیگری را که در مورد هویت باید یادآور شد آن است که هویت مقتدر فرهنگی یک ملت تعهدآور و مسئولیت زا و برخاسته از هویت مکانی است که زمینه پویندگی و پایداری آن ملت را فراهم می آورد. از این رو ورود هرگونه خلل و آسیب به هویت فرهنگی یک ملت می تواند زمینه ساز بروز بحران های ناپایداری در یک کشور گردد.در فرجام سخن و به عنوان جمع بندی باید گفت، نوشتار حاضر اگر توانسته باشد به مسئولین، کارشناسان و صاحبان خرد اهمیت و ضرورت توجه به بنیان های فرهنگی هویت ملت ایران را یاد آور شده باشد و همچنین توانسته باشد خطر تلاش های سال های اخیر حکومت آذربایجان را برای پایه های فرهنگ و هویت ملی این مرز و بوم تبیین کند، می توان امیدوار بود تا در آینده ای نه چندان دور با اقداماتی شایسته از سوی مسئولین سرزمین ایران برای همیشه در برابر شر اینگونه نیرنگ ها ایمن گردد.*دانشجوی دوره دکترای جغرافیای سیاسی جنوب غرب آسیا دانشگاه تهران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]