واضح آرشیو وب فارسی:کوگانا: نشریه لوموند فرانسه طی گزارش در پاسخ به سوال مرکزی در25 سال اخیرتاکنون؛ آیا آمریکا اکنون هم می تواند قدرت یکه تازجهان باشد؟ نوشت: جایگاه جهانی پیشین برترایالات متحدة آمریکا، اکنون به نفع قدرتهای نوظهور دستخوش تحول شده است.به گزارش "کوگانا"، نشریه لوموند فرانسه طی گزارش در پاسخ به سوال مرکزی در25 سال اخیرتاکنون؛ آیا آمریکا اکنون هم می تواند قدرت یکه تازجهان باشد؟ نوشت: جایگاه جهانی پیشین برترایالات متحدة آمریکا، اکنون به نفع قدرتهای نوظهور دستخوش تحول شده است . نخبه های آمریکا در پی پاسخ جویی به این سوال از نامزد های جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری 2016، برآمده و از آنان سوال کرده اند که آیا از ماجراهای 20 سال گذشته درس هایی را فرا گرفته اند یانه ؟ مناظره تلویزیونی در تاریخ 16 ماه جاری، جمهوری خواهان اظهار کردند: که تکیه زدن بر جایگاه اول جهان برای ایالات متحده جز با تکیه بر"قدرت نظامی کوبنده" امکان پذیرنیست، که این رویه بسبب دیدگاه"رئیس مسالمت جو " به دیدگاهی دسته دوم تبدیل شده است، چون بنظر او هیچ سلاحی جز مذاکره را دراختیار نداشته است، این عبارت اشاره به باراک اوباما بود. لوموند دراین بخش خاطر نشان می کند: گویا اینها از شکست عمیق و بزرگ نیروهای آمریکا در اشغال عراق و افغانستان، درسی فرا نگرفته اند ! مثل اینکه درک چند و چرایی " افول "مسئله ی برتری نظامی آمریکا برای اینان هنوز حل نشده است، و در تحلیل این نوع تفکر براین اساس ضرورت دارد که اطلاعات بیشتری ازمجموعه ی گزارش های مرتبطی که مجله ی آمریکایی "دناسیونال اینترست" در ماه آگوست گذشته، بمناسبت 30سالگی خود منتشر کرد و در مقاله ی نظریه ی 25 سیاستمدار سیاست خارجی، " پیرامون قدرت نظامی آمریکا " را انعکاس داده بود بدست بیاورند. پاسخ به سؤالی مشابه که درسال 1990 مطرح شده بود، جواب همه ی این کارشناسان اهتمام برانگیز بود؛ و این مجله گزارشی چند قسمتی را از نظریه فرانسیس فوکویاما یک سال قبل از فروریختن دیوار برلین، بعنوان "پایان تاریخ" بازتاب داده بود . جالب این بود که مقارنت بین نظرات ارائه شده امسال "ناسیونال اینترست" و نظرات طرح شده در 25 سال قبل، بهترین قیاس برای میزان دگرگونی قدرت آمریکا و بررسی تغییرات آن در ربع قرن گذشته بود، که از آن مسیر مشخص می شود؛ ایالات متحده از ابرقدرت برتر پیروز جهانی در جنگ در آن دوران تبدیل به دولتی شکست خورده شده که اکنون در مقابل جهانی چند قطبی قرار گرفته است، که حالا مراکز ثقل عدیده ی، مثل چین و قدرتهای نوظهور، اقتصاد جهانی متنوع و شبکه های گروههای مسلح را در مواجهه با خود می بیند. غیر در سال 1990 تعدادی از همان کارشناسان بروز موازنه های جدید و جهانی چند قطبی را پیش بینی کرده بودند، اروپا و ژاپن بعنوان رقیبان حقیقی، ولی هیچکدام به چین اشاره ی نکرده بودند . سردبیر سابق" وال ستریت ژورنال"، رابرت بارتلی، سال 1990، از "انقلاب صنعتی دوم " متکی برعنصر رایانه و اینترنت برای ایجاد نظام جدید و مستقل جهانی گفته بود و خواسته بود که هدف اصلی ایالات متحده آمریکا، بامحوریت "ایجاد مؤسسات بین المللی مناسب در تامین منافع و ضمانت صدرنشینی درجایگاه اول جهان را بر صحنه اول از این طریق میسر کند ". لوموند دراین بخش می افزاید: ولی آمریکا در اتخاذ استراتژی واضح، در نتیجه ی تعدد اهداف مطروحه و تضاد آنها باهم شکست خورد و این چیزی است که کارشناسان جغرافیای سیاسی امروز آنرا با اضطراب خاصی گواهی می دهند و نتائج "تلخ و سخت آن" بر دوش سیاست خارجی دولت ایات متحده سنگینی می کند، بطوریکه آمریکا مساحت بسیار زیادی را از نفوذ و هیبتش بنفع کشورهای دیگر از دست داده است . پل کندی می گوید: "ایالات متحده میان توهم ابرقدرت برتر، گیر افتاده درحالیکه در بخش مهمی از جهان جایگاهی ندارد" و نظریه "قدرت نرم" جوزف نای، را رد کرده و تاکید می کند آمریکا دیگر به تنهایی امکان مواجه شدن با وضعیت بین الملل را ندارد . در مواجهه با جهان "پرهرج ومرج"، سیاستمدار آمریکایی ایان پریمر، گفته است: راه حل برون رفت از این وضعیت " عبور از اشتباهات 25 سال گذشته است، که برآمریکا هزینه ی بسیار سنگین تحمیل کرد" و برخی دیگر از لزوم تجدید نظر در ترسیم اهداف و بعضی براهمیت " ساماندهی و بازسازی تسلح و نظامیگری " و مجموعه ی دیگر " سازماندهی تشکیلاتی" الگوی جدید رهبری آمریکا را پیشنهاد می دهند . لوموند در پایان نتیجه گیری می کند: علیرغم اختلاف نکته نظرات، آنها در دو نقطه اساسی قابل جمعند؛ اول "ضرورت و اهمیت رهبری جهان بوسیله ی آمریکا " ، استاد علوم سیاسی جان مارکیم می گوید: شکست آمریکائیها در شکل دهی جهان دلخواه، باعث شده تا آنها سعی در سیطره برخاورمیانه و بدون راه حلی در مقابل تسلط چین بر آسیا دنبال کنند . دوم، نتایج نامطلوب اعتماد کورکورانه بر مبانی وضع شده بوسیله ی مؤسسین ایالات متحده، که بر ایجاد کشوری بوسیله ی مهاجرین براساس "آزادی و دمکراسی"بود، اکنون آنها را اقناع کرده که صرفاً قدرت ایالات متحده باید برایجاد سازکارهای اقتصادی و اجتماعی مطلوب جهت رفاه عموم شهروندان خود متمرکز کند . تهیه و ترجمه: عبدالمجید اورا
یکشنبه ، ۵مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کوگانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]