واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه خراسان: تغییر تاکتیک قیام 30 تیر سال 1331 و حمایت مردم از دولت دکتر مصدق، سران حزب توده را به بازنگری در تاکتیک سیاسی خود واداشت. توده ای ها دریافته بودند که همانند رویکردشان در غائله آذربایجان، در مسیر مخالفت با خواست مردم گام بر می دارند و اگر چاره ای نیندیشند، این بار تمام موقعیت و جایگاه خود را در جامعه از دست خواهند داد. از سوی دیگر، تعداد زیادی از اعضای فعال حزب و کادرهای مؤثر آن، خواستار پیوستن به نهضت ملی بودند و تقابل حزب توده با این جریان، برایشان قابل قبول نبود. افزون بر این، قیام 30 تیر به برخی از رهبران توهم زده حزب توده فهماند که تصورشان از جایگاه حزب در جامعه، واقعی نیست و آن ها هنوز فاصله زیادی با وضعیت اجتماعی و سیاسی حزب توده در سال های اولیه فعالیتش، دارند. پیشنهاد جبهه واحد ضداستعماری توده ای ها که تا پیش از وقوع قیام 30 تیر، نهضت ملی را می کوبیدند و «دکتر مصدق» را «پیر خونخوار و نوکر پست امپریالیسم» می نامیدند، پس از قیام، تغییر رویه دادند و تصمیم به اتحاد با نهضت ملی گرفتند. «انور خامه ای» در خاطراتش می نویسد:«آن ها[توده ای ها] ظاهراً دست ائتلاف به سوی سران نهضت ملی دراز و تشکیل جبهه واحد ضداستعماری را پیشنهاد کردند؛ ولی در عین حال، دست از اتهامات سابق خود علیه نهضت ملی نیز برنداشته و مرتب آن را تکرار می کردند. بدین سان می خواستند در عین حال که انتقاد کنندگان خود را درون حزب ساکت می کنند و آمادگی خود را برای همکاری با نهضت ملی نشان می دهند، مورد انتقاد از جانب دیگری قرار نگیرند و کسی به آن ها نگوید پس آن حملات، دشنام ها، خرابکاری ها و حادثه آفرینی های گذشته شما چه بود و چرا این همه به جنبش ضداستعماری ملت ایران لطمه زدید و چگونه این خیانت های گذشته خود را جبران خواهید کرد؟» با این همه، برخی از رهبران چپ گرای نهضت ملی فریب توده ای ها را خوردند و تصمیم به ائتلاف با حزب توده گرفتند. ترفندی که مؤثر واقع شد حمایت ظاهری حزب توده از نهضت ملی در حالی ادامه داشت که روزنامه های وابسته به این حزب، آشکارا به موضع گیری در برابر دولت «دکتر مصدق» می پرداختند. این ترفند مؤثر واقع شد. توده ای ها توانستند طی یک سال بعد، اعضای بیشتری را جذب کنند. آن ها تلاش می کردند در مناسبت های مختلف، خود را مدافع و حامی «دکتر مصدق» نشان دهند. «یرواند آبراهامیان» در کتاب «ایران بین دو انقلاب» می نویسد:«حزب توده در سال 1332 باز هم قدرتمندتر شد. این حزب، به مناسبت روز کارگر در همه شهرهای بزرگ راهپیمایی هایی برگزار کرد که شمار راهپیمایان در برخی شهرها مانند آبادان، بیشتر از راهپیمایی های بزرگ سال 1325 بود ... بر پایه نوشته های پژوهشگران، در آخرین روزهای حکومت مصدق، حزب توده بیش از 25 هزار عضو و حدود 300 هزار هوادار داشت و با وجود سخت گیری های پلیس، کارآمدترین سازمان کشور را داشت.» نوشته های «آبراهامیان» هرچند توام با اغراق و جانبدارانه است، اما نشان می دهد که حزب توده توانسته بود از تاکتیک جدید خود به خوبی سود ببرد. آن چه بیش از پیش فضا را برای بهره برداری بیشتر حزب توده از شرایط فراهم کرد، اختلافی بود که میان برخی از سران نهضت ملی به وجود آمد. «خامه ای» می نویسد:«آن چه این وضع را بدتر کرد و دست حزب توده را برای نفوذ در جبهه ملی بازتر گذاشت، روش راستگرایان پس از جدا شدن از جبهه بود. اگر بقائی ها، حائری زاده ها و قنات آبادی ها پس از جدا شدن از جبهه ملی روش عاقلانه تری در پیش می گرفتند و به دشمنی و خصومت با مصدق نمی پرداختند، شاید کار به آن جا نمی رسید که رسید. لکن آن ها همین که از نهضت ملی بیرون رفتند، به صف دشمنان نهضت پیوستند و حتی به فعال ترین و کینه توزترین دشمنان نهضت مبدل شدند و از هیچ اقدامی، برای شکست نهضت و سقوط مصدق فروگذار نکردند. این وضع بیش از همه به سود حزب توده تمام شد و چپ گرایان جبهه ملی را بیش از پیش به دامان آن انداخت.»
یکشنبه ، ۵مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]