تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837879243
دختر جوان قربانی دوستی در شبکه اجتماعی لاین/از ترس آبروریزی سکوت کردم
واضح آرشیو وب فارسی:شباویز: او همراه یکی از دوستانش مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و تهدید کرد که به کسی حرفی نزنم. من هم از ترس آبروریزی سکوت کردم و به ارتباطم با محمد پایان دادم. بعد از مدتی اما دچار بیماری افسردگی شدم چرا که این موضوع تأثیر بدی در روح و روانم گذاشته بود.به گزارش پایگاه خبری شباویز, دوستی در فضای مجازی لاین، دختر جوانی را قربانی کرد. هفته گذشته دختر جوانی همراه مادرش به دادسرای جنایی تهران رفت تا پرده از نقشه شوم خواستگار فراری اش بردارد. وی به قاضی حسین پور بازپرس شعبه پنجم گفت: چند ماه قبل از طریق شبکه اجتماعی لاین با پسری به نام محمد آشنا شدم. اوایل فقط با هم چت می کردیم اما بعد از مدتی محمد با من تماس گرفت و پیشنهاد داد تا همدیگر را ملاقات کنیم. من هم سر قرار رفتم و او در همان روز مدعی شد که به من علاقه مند شده و قصد ازدواج دارد. من هم بی آنکه از نیت شوم او خبرداشته باشم به او جواب مثبت دادم. وی ادامه داد: اواسط خرداد ماه بود که محمد با من تماس گرفت و مدعی شد که خانواده اش می خواهند عروس شان را ببینند. او به این بهانه با من قرار گذاشت و مرا به خانه اش برد. آنجا که رسیدم پی بردم که همه حرف هایش دروغی بیش نبوده است. او همراه یکی از دوستانش مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و تهدید کرد که به کسی حرفی نزنم. من هم از ترس آبروریزی سکوت کردم و به ارتباطم با محمد پایان دادم. بعد از مدتی اما دچار بیماری افسردگی شدم چرا که این موضوع تأثیر بدی در روح و روانم گذاشته بود. همین موجب شد که برای مادرم تعریف کنم چه بلایی سرم آمده است. مادرم وقتی متوجه موضوع شد از من خواست تا از محمد شکایت کنم. من هم به او پیامک فرستادم که مادرم اصرار به شکایت دارد. بعد از آن محمد برایم پیامک فرستاد که فرار کرده و هم اکنون در مرز عراق است و می خواهد به صورت غیرقانونی از کشور خارج شود. این شکایت کافی بود تا بازپرس جنایی دستور تحقیقات در این خصوص را صادر کند. منبع: همشهری آنلاین
شنبه ، ۴مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شباویز]
[مشاهده در: www.shabaveiz.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]
-
گوناگون
پربازدیدترینها