واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه خراسان: جواد غیاثی - در شماره قبلی به اینجا رسیدیم که "برنامه ریزی جامع"، چگونه خود به مانعی برای توسعه تبدیل می شود. برنامه ریزی جامع، نیاز به پایگاه های آماری و اطلاعاتی قوی، مدیریت حکومتی صحیح، قدرت کارشناسی و تحلیل آینده نگر، ثبات و امنیت اقتصادی دارد که ضعف در هرکدام از آنها به راحتی برنامه را با شکست مواجه می کند . مخصوصاً اینکه اصرار به درنظرگرفتن انبوه اهداف و مسائل موجود در کشور طی "برنامه ریزی جامع" ، وقتی با توان ضعیف کارشناسی، عدم اجماع ملی بر اهداف برنامه، پایگاه های ضعیف اطلاعاتی و آماری، تکانه ها و مشکلات بیرونی مثل تحریم و نوسانات درآمدهای نفتی و عملکرد سلیقه ای دولت ها همراه می گردد، محکوم به شکست است. در عمل نیز انبوه اهداف دست دولت ها را برای انتخاب سلیقه ای اهداف باز می گذارد. علاوه بر آن توان نظارتی، علمی و قضایی کشور هم نمی تواند انحرافات از اهداف یک برنامه جامع را به خوبی شناسایی کند. لذا پیشنهاد شد با حفظ جامعیت اهداف اصلی مطرح در اقتصاد مقاومتی، از دل آن برخی موضوعات که طبق نظر کارشناسان و با اجماع ملی، اولویت های اصلی کشور هستند به عنوان هسته های خط دهنده تعریف شده تا زمینه برای استفاده از تمام ظرفیت های کارشناسی، مردمی، دولتی و خصوصی فراهم گردد.البته روش هسته های خط دهنده هم خالی از ایراد نیست و با وجود اینکه در شرایط فعلی کشور در برابر برنامه ریزی جامع مزیت هایی دارد اما موفقیت این روش منوط به رفع ایرادات و توجه به الزامات آن است. در ادامه ضمن بررسی تجربه برخی از کشورها در استفاده از برنامه ریزی به روش هسته های خط دهنده برخی از این الزامات که ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی باید به آن توجه کند را ارائه می کنیم: رمز موفقیت کره: 5 هسته کلیدی خط دهنده یکی از مثال های معروف برنامه ریزی بر مبنای تعریف هسته های خط دهنده، کره جنوبی است که با تمرکز بر 5 صنعت کلیدی به موفقیت های بزرگی دست یافته است. صنعت فولاد، پتروشیمی، خودرو، کشتی سازی و الکترونیک، 5 صنعت کلیدی کره جنوبی بودند که برنامه ریزی برای توسعه آنها از دهه 1960 میلادی ( 10 سال بعد از شروع برنامه ریزی در ایران) آغاز شد. کره ای ها همزمان با انتخاب دقیق صنایع کلیدی خود بر مبنای مزیت ها و قدرت رقابت خود با تمرکز بر این صنایع لوازم توسعه آن را ایجاد کردند. با توجه به قابلیت مقایسه با کشور خودمان، اجازه بدهید بر صنعت خودرو تمرکز کنیم. در مورد خودرو، کره ای ها، ابتدا دست به انتخاب برندهای معتبر جهانی برای ورود تکنولوژی زدند و در کنار آن صنایع کوچک و متوسط اقماری قطعه ساز و صنایع جانبی آن را توسعه دادند. کمک های خارجی را به خوبی به صنایع مورد تاکید خود هدایت کردند و با این کار از تفرق و پراکنده کاری و اتلاف منابع جلوگیری کردند. لذا کره ای ها که بعد از ما خودروساز شده بودند تولیدات خود را از 370 هزار دستگاه در سال 1985 به بیش از 3 میلیون دستگاه رسانده اند در حالی که تولید خودرو در ایران کمتر از 1.5 میلیون دستگاه در سال است. از نظر کیفیت و حضور در بازار جهانی هم که شرایط صنعت در دو کشور قابل مقایسه نیست. درس هایی برای ما طبق نظر متخصصان، "صنعت خودرو در کره حاصل یک انتخاب استراتژیک و از لحاظ اجرایی تلاش مستمر برای رسیدن به آن است." در حالی که معلوم نیست در ایران صنعت خودرو بر اساس چه مزیتی انتخاب شده و هنوز هم در مورد درستی انتخاب این صنعت و قدرت رقابت کشور بحث است. علاوه بر آن از نظر پیگیری تلاش مستمر برای توسعه صنعت، حمایت و ایجاد حلقه های تولیدی و علمی و پژوهشی هم برنامه مدونی در کشور طراحی نشده و نقایص متعددی در این زنجیره وجود دارد. علت اصلی هم این است که نه اولا انتخاب به صورت اتفاقی بوده و نه طبق برنامه و نه به خاطر ساختار برنامه ریزی در کشور، هرگز تمرکز اجرایی، نظارتی و حمایتی بر صنعتی خاص وجود نداشته است. نکته مهم این است که طی دوره های بعدی و بعد از رشد و بلوغ یک صنعت خاص، توجه به صنایع دیگر مورد توجه قرار می گرفت چنانچه طی آخرین برنامه ها میکروالکترونیک موردتوجه قرار گرفت. این بدین معنی است که اتخاذ روش هسته های خط دهنده به معنی صرف نظر از برخی حوزه ها نیست بلکه به معنی انتخاب صنعتی کلیدی برای یک دوره زمانی مشخص و تمرکز بر آن است. درس هایی از تجربه ناقص قبل از انقلاب برخی از طرفداران برنامه ریزی به روش تعریف هسته های خط دهنده، معتقدند که تنها تجربیات موفق برنامه ریزی در کشور مربوط به دوره هایی است که به برنامه ریزی هسته ای توجه شده است. برخی معتقدند برنامه های سوم و چهارم عمرانی قبل از انقلاب با توجه به متوسط رشد اقتصادی نزدیک 10 درصد و تورم های حدود 3 درصد و روش آن که برنامه ریزی هسته ای بوده است را می توان موفق ترین برنامه های کشور دانست. البته برنامه سوم توسعه بعد از انقلاب نیز در دسترسی به اهداف خود موفق بوده که علت آن تفاهم اساسی گروه های سیاسی بر برنامه است. البته در سوی دیگر برخی منتقدان اجرای نادرست و بی توجهی به الزامات برنامه ریزی هسته ای در دهه 40 ( برنامه های سوم و چهارم عمرانی قبل از انقلاب) را منشاء بسیاری از مشکلات امروز کشور می دانند. تمرکز بر برخی از صنایع مثل ذوب آهن، و فولاد و خودرو از سویی موجب نرخ رشد بالای اقتصادی در کشور شد اما تمرکز بر این صنایع در حومه شهرها و بی توجهی به کشاورزی و اجرای نادرست اصلاحات ارضی در کشور، باعث سیل عظیم مهاجرت در کشور شد. زیرساخت های روستایی همچنان مورد بی توجهی بود. در این شرایط علاوه بر گسترش نابرابری ها، سیل عظیم مهاجرت به شهرهایی که مرکز صنعتی شده بودند، علاوه بر ضعف کشور در تولیدات اساسی، موجب ایجاد ابرشهرهایی مثل تهران شد که تا امروز نیز معضلات آلودگی، ترافیک و زیرساخت ها در آن حل نشده است. البته راه حل، رجوع مجدد به برنامه ریزی جامع نیست بلکه توجه به الزامات برنامه ریزی هسته ای است. الزامات برنامه ریزی هسته ای: اولین الزام این است که انتخاب هسته های خط دهنده باید از دل نگاه های جامع و اطلاعات کلان باشد. الزام دیگر انتخاب دقیق است. قلب برنامه ریزی هسته ای انتخاب است که باید با دقت انجام شود. در صورت انتخاب نادرست، قطعا پیگیری آن ناممکن خواهد بود و در مراحل بعدی با تفرق و پراکندگی مواجه خواهد شد. الزام دیگر پیش بینی و رصد دقیق نتایج انتخاب هاست. برخی انتخاب ها، مثل تجربه قبل از انقلاب، ممکن است انحرافاتی به بار آورد که باید در یک برنامه ریزی هسته ای مورد توجه برنامه ریزان قرار گیرد. از بین انتخاب های متعدد، توجه به مشکلات ساختاری کمترین تبعات را خواهد داشت، مثلا چنانچه ستاد به مبارزه با فساد و قاچاق به عنوان یکی از هسته های اصلی توجه کند، موجبات رشد در تمام صنایع را فراهم آورده و تبعات چندانی هم متوجه کشور نخواهد شد.با توجه به اینکه برنامه ریزی هسته ای، دوباره، در سازمان برنامه موردتوجه قرار گرفته است و در تدوین برنامه ششم، چرخشی به این سمت ملاحظه می شود، لازم است در کنار پیشبرد قوی این نوع برنامه ریزی، به الزامات آن توجه شود. ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی نیز، ضمن تعریف دقیق نقش خود در فرآیند برنامه ریزی و توسعه، می تواند با توجه به الزامات برنامه ریزی هسته ای، بر دور باطل برنامه ریزی های بی حاصل جامع در کشور پایان داده و از ظرفیت های موجود برای ایجاد همگرایی ملی و پیشگیری از انتخاب های نادرست در فرآیند برنامه ریزی هسته ای استفاده کند. در واقع ستاد می تواند برنامه ریزی هسته ای را بر برنامه ها و سیاست های کلان سوار کرده و در جهت مطلوب چشم انداز کشور قرار دهد. منابع: 1- مقاله دکتر محسن طلایی،سفیر پیشین ایران در کره جنوبی، مجله گسترش صنعت 2- مصاحبه با خسرو نورمحمدی-محقق اقتصاد و برنامه ریزی توسعه، روزنامه آرمان 3- مصاحبه دکتر دژپسند، معاون سازمان مدیریت و برنامه ریزی، هفته نامه تجارت فردا 4 - بررسی تطبیقی نظام برنامه ریزی در ایران و کشورهای منتخب، وزارت صنعت و معدن
شنبه ، ۴مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]