تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835898583
حامد خوانساری:جاسبی برای اداره تشکل های دانشگاه آزاد خیز برداشته است
واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
حامد خوانساری:جاسبی برای اداره تشکل های دانشگاه آزاد خیز برداشته است
روز نو : حامد خوانساری قائم مقام و سخنگوی اسبق سازمان دانشجویان ایران در گفتگو با هفته نامه ستاره صبح درباره دبیرخانه تشکل های دانشگاه آزاد توضیحاتی ارائه داده است. - به نظر شما دلایل قانع کننده طیف اصلاح طلب برای اینکه اصرار دارند دانشگاه به انجمن اسلامی، انجمن علمی و به طور کلی تشکل‌ها نیاز دارد چیست؟ من فکر میکنم قبل از اینکه جواب سوال را بدهم باید بحث شود که کارکرد آکادمیک دانشگاه در دنیا چیست؟. اساسا با توجه به اینکه بر اساس آخرین سرشماری نفوس و مسکن 23694194 نفر یعنی بیش از 33 درصد از جمعیت ما را قشر جوان تشکیل می دهند و بخش عمده‌ای از آنها بر اساس ارزیابی های مختلف مابین 4100000 تا 5400000 نفر در حال حاضر در مراکز آموزش عالی مشغول به تحصیل هستند و البته سهم دانشگاه آزاد اسلامی نیز از این تعداد دانشجو 69/39 درصد می باشد ، خواه ناخواه با توجه به این حجم از دانشجو به فضای زنده و با نشاط در دانشگاهها متناسب با دوره جوانی نیاز داریم. از سوی دیگر یکی از کارکرد های مهم دانشگاه تولید علم است. اما دانشگاهی که با نشاط نباشد، دانشگاهی که دانشجو در آن احساس شان و آزادی و کرامت و امنیت نکند ، ما نمیتوانیم در آنجا شاهد تولید علم باشیم. به همین دلیل ما به فضای باز و آزاد در دانشگاهها نیاز داریم. از طرفی جامعه دانشگاهی مانند جامعه بیرونی متنوع و متکثر است. ما باید نیاز های طیف های مختلف دانشجویان چه فرهنگی چه سیاسی و چه علمی را برطرف کنیم. باید دانشجویی که میخواهد در دانشگاه فعالیت کند آزادی عمل داشته باشد. اگر میخواهیم شاهد رشد و گسترش تولید علم و توسعه علمی در دانشگاه ها باشیم و اگر می خواهیم فضای علمی و آکادمیک در دانشگاه حاکم شود باید مناظره، نظریه پردازی و نقد را در دانشگاه ها به رسمیت بشناسیم و لازمه آن این است که هیچ واهمه و ترسی از نقد و نظریه پردازی و بیان عقاید و اندیشه ها وجود نداشته باشد. متاسفا نه در سال های اخیر مخالفین فعالیت سیاسی و اجتماعی دانشجویان به بهانه اینکه ما نمیخواهیم دانشگاه سیاست زده شود و دانشگاه کلوپ سیاسی نیست عملا مانع از فعالیت های آزاد دانشجویی شده اند در صورتی که دانشجویان باید احساس آزادی بیان و جدی گرفته شدن داشته باشند. و محیط دانشگاه باید مهیا جهت بروز عقاید و استعدادهای جامعه دانشگاهی باشد. بحثی که در علوم اجتماعی و سیاسی امروز مطرح است تصمیم گیری مشارکتی است. در اکثر دانشگاههای دنیا به این سمت می روند که هیئت امنا های دانشگاهها قدرت تصمیم گیری بیشتری داشته باشند و تمام ارکان دانشگاه از جمله دانشجویان و اساتید را در سیاست‌گذاری‌های کلان آموزشی سهیم سازند. این خواسته ی ماست که دانشجویان بتوانند تصمیم گیری های مختلف در عرصه آموزش عالی دخیل شوند. و این لازمه اش حضور و مشارکت دانشجویان در عرصه ی دانشگاه است و این درست نیست ما به دانشجویان به چشم یک دبیرستانی نگاه کنیم که آمده است سر کلاس جزوه‌اش را بنویسد و برود. مانند دستگاههای مختلفی که در موسیقی است دانشگاه هم طیف ها و سلایق مختلف را در بر می گیرد و مدیر آموزش عالی باید بتواند در همه دستگا ها بنوازد و زمینه را برای فعالیت اقشار مختلف دانشجویان در سطح دانشگاه فراهم نماید.دانشجویی که میخواهد در کنار علم اندوزی فعالیت فرهنگی، محیط زیستی، سیاسی و علمی بکند و یا نشریه دانشجویی داشته باشد باید بجای کارشکنی مورد حمایت مدیران دانشگاه قرار گیرد. چیزی که در دانشگاه آزاد اسلامی در سالیان گذشته شاهدش نبودیم ، در این سالها فضایی که در دانشگاه آزاد حاکم بوده برخلاف نام آزاد برروی دانشگاه حاکی از فضایی بسته و انسدادی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بوده است. - چون به دانشگاه آزاد اشاره کردید جا دارد همینجا این سوال را مطرح کنیم که چرا با توجه به اینکه طیفی تقریبا نزدیک به اصلاح طلبان و آقای هاشمی در راس دانشگاه آزاد قرار داشتند فضای این دانشگاه تا این حد بسته بوده؟ من این را قبول ندارم که طیفی که سالیان گذشته دانشگاه آزاد را مدیریت می کرد، یعنی آقای جاسبی و اطرافیانش نزدیک به آقای هاشمی بودند. چرا که در ده سال اخیر به دلیل حضورم در دانشگاه آزاد اسلامی از بسیاری از واقعیت های این دانشگاه مطلعم. در راس انجمن های اسلامی بودم، در راس اتحادیه ها بودم و این را قطعا می دانم که این طیف نه تنها نزدیک به آقای هاشمی نبودند بلکه آیت الله هاشمی بزرگترین ضربه ها را از همین آقای جاسبی و طیف چکاد آزاد اندیشان خورده است . آقای جاسبی اگر نگوییم در بین قاطبه دانشجویان فردی منفور بوده است قطعا هیچ محبوبیتی در بین دانشجویان نداشته است . ایشان مدیری اقتدار گرا و غیر پاسخگو در دوران مدیریتش بوده و همین باعث شده است که در بدنه ی مدیران دانشگاه آزاد هم هیچگونه میل به پاسخگویی به دانشجویان و اساتید وجود نداشته باشد. عزل و نصب ها در دانشگاه آزاد بر اساس حمایت از ریاست عالیه دانشگاه صورت می گرفته است و همین باعث می شد جوی از تملق و چاپلوسی در دانشگاه آزاد شکل بگیرد و عین همین جو در برخی تشکل ها متاسفانه بوجود آمد و آنها بجای مطالبه خواست های دانشجویی و نقادی به سمت مداحی سیر نمودند. و همین ها باعث شد کوچکترین اعتراض و انتقادات دانشجویی در دانشگاه با تعلیق و اخراج و دیگر هزینه ها همراه باشد. در واقع این عملکردها در مقاطع مختلف باعث ضربه زدن به آیت الله هاشمی شده است. - به طور کلی دوران ریاست فرهاد دانشجو و جاسبی را در دانشگاه آزاد چگونه می بینید؟ من فکر می کنم خاطره ی تلخ مدیریت آقایان جاسبی و دانشجو تا سالهای سال از ذهن دانشجویان پاک نخواهد شد. یکی از وجوه مدیریتی هر دوی آنها نگاه ابزاری به تشکل های دانشجویی بوده است. وقتی از نگاه ابزاری میگوییم با دلیل و مدرک این حرف را می زنیم و خدایی نکرده برچسبی به کسی نمی‌زنیم. شما در زمان جاسبی ببینید شورای مرکزی دبیرخانه ی تشکل ها که نقش فرماندهی سیاسی دانشگاه آزاد را ایفا می کرد ، برخلاف ادعای جاسبی که میگفت :"ما نمیخواهیم در دانشگاه کلوپ سیاسی داشته باشیم" عملا دانشگاه را به کلوپ سیاسی آقای جاسبی تبدیل کرده بود و همه اعضای آن از اعضای چکاد آزاد اندیشان (حزب جاسبی ساخته) بوده اند. متاسفانه شورای چکادی دبیرخانه تشکل ها در دوران جاسبی همگی دارای گرایش سیاسی اصولگرا بوده اند و این گرایش سیاسی شان در برخورد با تشکل های دانشجویی تاثیر داشته است. پس از مدیریت جاسبی و در دوران ریاست دانشجو خیلی از فعالین اصلاح طلب و دانشجویی که در دوران جاسبی هزینه های زیادی را متحمل شدند؛ حاضر نشدند با فرهاد دانشجو همراه شوند و انتقادات خود را به سیستم و عملکرد دانشگاه آزاد ادامه دادند. جالب است درست برخی از کسانی که حامی دیروز آقای جاسبی وذوب در جاسبی بودند و سنگ او را به سینه می زدند و ایشان آنها را تربیت کرده بود یک شبه تغییر موضع دادند. کسانی که تا دیروز در جلسات آقای سلیمی نمین فریاد می زدند و در ظاهر حمایت از دانشگاه آزاد و در باطن حمایت از جاسبی میکردند یک شبه حامی دانشجو شدند. !!!کسانی که تا دیروز ادعا میکردند که حامی آقای هاشمی هستند، پشت کسانی ایستادند که آقای هاشمی بارها در موردشان گفته‌ند که اینها دانشگاه آزاد را غصب کرده‌اند!!! به هر روی ما معتقدیم استفاده ابزاری از دانشجویان در دوره آقای دانشجو نیز روی داده است ،یکی از مصادیق آشکارش این است که دبیرکل و قائم مقام جامعه اسلامی دانش‌آموختگان دانشگاه آزاد که یک حزب نزدیک به احمدی‌نژاد است، رییس و قائم مقام اداره تشکل ها می شوند. انجمن ها و فعالین اصلاح طلب در طول این سالها توانستند مسیر خود را بدون لغزش ادامه دهند. در دوره ی آقایان دانشجو و جاسبی بسیاری از تشکل های دانشجویی و اتحادیه ها نه تنها کارکرد نقادی نداشته اند بلکه بصورت هماهنگ در جهت منویات ریاست عالیه دانشگاه حرکت می کردند. که ما معتقدیم این سیاست ها دست نشانده سازی و سر سپرده سازی فعالین دانشجویی بوده و باعث شده برخی فعالین بجای نقادی، مداحی را پیشه خودشان سازند. بحث بعدی خطوط قرمز غیر واقعی در عرصه تشکل ها در هر دو دوره بوده است که ما آنها را قبول نداشتیم چون خط قرمز ما نظام، رهبری و آیین نامه ها و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده است. اما این خطوط قرمز غیر واقعی این بود که آقایان فکر میکردند مانند کره شمالی همه باید مانند آنها بیاندیشند. و هرکس خلاف این تفکر واحد می اندیشید یا باید با محرومیت مواجه می شد یا انواع و اقسام انگها را به او می زدند. و با در پیش گرفتن این شیوه ها و سرکوب فعالیت های آزاد دانشجو در طی سال های گذشته سکوت را به جامعه دانشگاهی تحمیل نمودند. در این سیستم متاسفانه در هر دو دوره به قدری حرفهای خلاف واقع زده شده است که مثل اینکه خودشان هم رویاپردازی هایشان را باور کرده اند. در دوره جاسبی گفته می شد ما 400 تشکل و 4 اتحادیه داریم و در دوره ی دانشجو گفته شد که ما 800 تشکل و 3 اتحادیه داریم!!! هر چند این آمارسازی خلاف واقع است. اما برآورد ما بر اساس واقعیات موجود این است که در آخر دوره ی جاسبی 70 تشکل فعال دانشجویی و در حال حاضر قریب به 60 تشکل سیاسی دانشجویی فعال در دانشگاه آزاد اسلامی باقی مانده است. و سوال من اینجاست که بودجه ای که در تمامی این سالها برای 400 یا 800 تشکل گرفته می شده چه بلایی بر سرش می‌آمده است؟ در حال حاضر یک هزارم درآمد دانشگاه آزاد بر اساس بخشنامه 27/10/91 به تشکل ها اختصاص پیدا میکند و این بودجه حدود پنج میلیارد تومان می شود. شما این پول را در 60 تشکل سیاسی دانشجویی تقسیم کنید و ببینید واقعا چنین پولی به آنها تعلق یافته است ؟؟؟ - شما به ریاست نیروهای اصولگرا یعنی آقایان اکبری و بهشتی بر اداره کل تشکلهای دانشگاه آزاد اشاره کردید. بعنوان یکی از گزینه های مطرح ریاست این اداره به نظرتان در دوره ی آقای میرزاده چه تضمینی وجود دارد که با حضور نیروهای اصلاح طلب بر مسند ریاست دبیرخانه و اداره تشکل‌ها این بار هم نگاه سیاسی بر این اداره حاکم نشود و گروههای اصولگرا نیز به طور مساوی از حق فعالیت فعالیت برخوردار باشند؟ کارنامه هر کدام از ما در دوره دانشجویی و فعالیت مان گواه بر این است که ما چگونه می‌اندیشیم. واقعیت این است که همه دوستان اصلاح طلبی که برای تصدی این پست مطرح شده‌اند کارنامه مشخصی دارند. ما سه اتحادیه در دانشگاه آزاد داشتیم که هیچکدام از آنها در این سالها متاسفانه دستاوردی برای جنبش دانشجویی ننداشته اند. تجربه ما نیز در سال 84 تا 85 مشخص است. در دوران مدیریتی ما در اتحادیه دوم دانشگاه آزاد تمام تشکل های اصولگرا حق بیان و حق حضور داشتند ،هرچند ما اکثریت اتحادیه را در اختیار داشتیم. و جالب است در آن سالها بیانیه های متعددی در اعتراض به برخوردهای سلبی و غیر پاسخگوی مدیران دانشگاه آزاد اسلامی در مواجهه بادانشجویان با موافقت هر یازده عضو شورای مرکزی اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا صادر کردیم. به هر روی ما به فضای باز و با نشاط در عرصه تشکل های سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی معتقدیم و بر این باوریم که فعالیت سالم دانشجویی در چارچوب نظام لازمه اش مشارکت جدی دانشجویان اعم از اصلاح طلب و اصولگراست و نمی توان با یکسویه نمودن فضای دانشگاه توقع شادابی در عرصه دانشگاه را داشته باشیم.از سوی دیگر ما فراتر از این مطلب معتقد به فعالیت تشکل های غیر سیاسی با موضوعات مختلف از جمله محیط زیست ،گردشگری ،نقد فیلم و... و کانون های فرهنگی و هنری هستیم تا نیازهای متنوع دانشجویان را برطرف سازند. و معتقدیم باید از دانشجویی که تمایل به فعالیت در عرصه دانشگاه دارد به عنوان یک جهادگر تقدیر کرد. ولی نگرانی عمده ما بازگشت حامیان دیروز جاسبی و دانشجوست که در طی سالیان اخیر هم چون بادنما با تشخیص جهت باد تغییر مسیرهای مختلفی را در کارنامه سیاسی خویش ثبت نموده اند ،نگرانی عمده ما از بازگشت تفکر چکاد در عرصه تشکل هاست که سال ها با سرکوب دانشجویان منتقد به سیطره خویش در دانشگاه آزاد استمرار بخشیدند . نگرانی ما این است در صورت بازگشت اطرافیان جاسبی و چکاد در عرصه تشکل ها که زمزمه های آن به گوش می رسد سیطره جاسبی بر دانشگاه آزاد اسلامی استمرار یابد. حرف ما این است که ما هیچ وقت در فعالیت های دانشجویی به دنبال منفعت شخصی نبوده‌ایم و فعالیت های دانشجویی برخلاف عده ای هرگز برایمان نام و نان نیاورده است. ما هیچ وقت اتحادیه دانشجویی‌مان را به فلان نامزد انتخاباتی ریاست جمهوری عرضه نکردیم و اتحادیه دانشجویی را به شاخه دانشجویی فلان نامزد تبدیل ننمودیم تا توسط آن نامزد در نهاد تحت امرش پست بگیریم. ما از ده سال پیش اصلاح طلب بودیم و هنوز هم اصلاح طلب هستیم . بحث ما این است که ما توانستیم با کار سختی که انجام دادیم استقلال تشکل های اصلاح طلب را حفظ کنیم و بر خلاف عده ای از رانت دانشگاه آزاد استفاده نکردیم که بدون کنکور دکتری و کارشناسی ارشد قبول شویم و یا در سطوح مدیریتی دانشگاه آزاد اسلامی رشد نماییم. براستی برای بنده سئوال است که مگر آقای جاسبی چه شان دانشجویی داشته که در دوباری که نامزد ریاست جمهوری شده اتحادیه ها از ایشان حمایت کرده‌اند؟ به هر حال شنیده هایی که این روزها به گوش می رسد حاکی از آن است که آقای جاسبی لیستی به دکتر میرزاده داده‌اند که از آن لیست در عرصه مدیرت اداره کل تشکل‌ها استفاده شود. حرف ما به دکتر میرزاده و اعضای هیئت امنای دانشگاه آزاد این است که شما باید دقت کنید چرا اعضای چکاد یا خود آقای جاسبی این‌قدر پیگیر اداره تشکل ها هستند و روی این موضوع حساسند!؟؟ به اعتقاد ما در صورت صحت این شنیده ها تنها دلیل منطقی اصرار حامیان جاسبی به حضور در عرصه تشکل ها ، استمرار سیطره چکاد و حامیان جاسبی بر دانشگاه آزاد اسلامی است. و ما ادامه ی سیطره جاسبی در اداره تشکل ها را قطعا مختل کننده مدیریت آقای دکتر میرزاده می دانیم. - انسداد سیاسی در دانشگاه آزاد از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ وقتی برخلاف آیین نامه های مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی به دبیرخانه هیئت مرکزی نظارت بر تشکل های سیاسی اسلامی دانشگاهیان چنان وزنی می‌دهند که تبدیل به مرکز فرماندهی میشود و کسانی در راس آن قرار می‌گیرند که نقش شان هدایت تشکل ها در مسیری ست که ریاست عالیه دانشگاه میخواهد، طبیعی است که شاهد انسداد سیاسی در دانشگاه آزاد اسلامی باشیم .در حال حاضر یک دکان دو نبش سیاسی در جهت منافع عده ای خاص باز شده به نام اداره کل تشکل های دانشگاه آزاد!! به اعتقاد بنده اداره کل تشکل های دانشگاه آزاد یک فروشگاه سیاسی ست. براستی وقتی ما فقط چیزی در حدود 60 تشکل داریم استخدام 50 کارمند در اداره کل تشکل ها و 90 نماینده دکتر دانشجو در استانهای مختلف چه معنی دارد ؟ وقتی دانشگاه با کمبود بودجه مواجه است، استقرار این دستگاه عریض و طویل که فقط چوب لای چرخ فعالیت های دانشجویی می‌گذارند چه معنی دارد؟ پیشنهاد ما منحل شدن اداره کل تشکل ها و بازگشت این اداره به کارکرد قانونی و دبیرخانه ای آن به عنوان دبیرخانه هیئت نظارت مرکزی است. تنها کارکرد این اداره تا کنون مقابله با فعالیت های آزاد دانشجویی بوده است. ما فقط یک دبیرخانه هیئت نظارت مرکزی لازم داریم با عده قلیلی کارمند که نقش حمایتی داشته باشد. پیشنهاد ما هم این است که ریاست این دبیرخانه را خود دکتر میرزاده بر عهده بگیرد. ریاست ایشان باعث میشود نهادهای دیگر در کار دانشجویان دخالت نکنند. هدف ما این است هر کسی قانون اساسی را قبول دارد و اندیشه ی متفاوتی دارد بتواند فعالیت آزادی داشته باشد.
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۳۹۴ - ۰۰:۳۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]
-
گوناگون
پربازدیدترینها