واضح آرشیو وب فارسی:مثلث آنلاین: دکتر محمود احمدی نژاد شب گذشته در مسجد محمدیه دروازه دولاب به سخنرانی پرداخت. او در این سخنرانی که برخی از نزدیکانش از جمله الهام، هاشمی ثمره وجوانفکر او را همراهی می کردند از مذاکره در حین جنگ سخن گفت متن سخنرانی دکتر احمدی نژاد به شرح ذیل می باشد: انسان هر مقدار خدا را بشناسد، خودش را بهتر شناخته است.این سیر کمالی بی انتها است. نگاه به افق بالاتر انتخاب بالاتر را هم بدنبال دارد. انسان گوهر حقیقتی در نهاد خود دارد که آن باید شکوفا شود و حرکت کند. حقیقت انسان و گوهر ارزشمند آن در داخل حجاب پیچیده ای قرار گرفته و این حجاب اجازه نمی دهد که نور خدا بر دل انسان اثر کند و سبب خودشناسی شود. کبر و حسد و صفات دیگری که از جنس خاک و برآمده از بعد حیوانی انسان است، مانع مشاهده جمال خدا در آیینه دل است. انسان برای عبور از حجاب ها وارد این عالم خاکی شده و با طی مراتب بالاتر جنس حجاب ها تغییر می کند و این بر مبنای فرمایشات امام خمینی است. برای رسیدن به قله کمال و برای غنی شدن باید فقر مطلق در برابر خداوند را تمرین کنیم. خیلی از امثال من در قالب انسانی گیر کرده ایم و راهش عبور از این مرحله عبودیت و عشق به انسان ها، تقوا و تلاش بی وقفه برای برپا کردن پرچم توحید و عدالت است. باید هر یک از انسان ها را از خود بهتر بدانیم و راه آن خدمت به خلق خداست اما گفتن این حرف آسان است و عمل کردن به آن مشکل است. باید عاشق مردم بود چراکه عشق به خلق خدا، مقدمه عشق به خدا است. بدون عشق به خدا و بدون عشق به مردم نمی توان مدعی ارزشهای انسانی بود. در دنیا خیلی از افراد مدعی تامین حقوق انسان ها هستند اما در برابر بریدن سر مظلومان سکوت می کنند و در خلوت های خود برای ظلم بیشتر و ساخت و فروش سلاح هایشان برنامه ریزی می کنند. پیامبران ابتدا قلب خود را مالامال عشق به مردم و خلق خدا کردند و سپس به نبوت و رسالت رسیدند. لازمه رسیدن به کمال محبت به مردم است، بدون عشق انسان ها به یکدیگر امکان رسیدن به جامعه ای سرشار از عدالت و توحید وجود ندارد.این منطق ابراهیمی است که از خودگذشتی را توصیه می کند تا درگیر هیاهو ها و بازی ها نباشیم. سالیان سال است که در دنیا برای مسند و مقام با یکدیگر می جنگند اما این دلیل نیست که ما دنباله رو انها باشیم.این مانند آن است که با رانندگان رقابت کنیم که خودروی خود را در مسیر دره می رانند. انقلاب اسلامی ما حادثه ای عظیم وبعد از بعثت حادثه ای مهمتر از انقلاب اسلامی نداشتیم. اتفاق های زیادی و مهمی افتاده امادومین حادثه برجسته بعد از انقلاب اسلامی هشت سال مقاومت جانانه بی نظیر بوده است که پر از درس های آموختنی است. شیطان علاقه دارد که از این ماجرا عبور کند اما با ادعای این که به آینده نگاه کنید می خواهد ما را از گذشته که چراغ راه آینده است، غافل کند. قبل از انقلاب کشور در قرن هایی تحت استعمار کشورهای غربی و شرقی بود و حاکمان از این کشورها در امور داخلی ایران تبعیت می کردند. ملت ایران بارها برای سرافرازی خود حرکت خود را پی گرفت اما تمام این نهضت ها با حمایت بیگانگان سرکوب شد. خواست ملت به یک طرفی بود و آنها در مقابل خواست عمومی بودند. حکومت اگر تابع ملت نباشد تابع چه کسی باشد؟ به حق آزادی مردم هیچ احترامی نمی گذاشتند و با وجود تولید ۶ میلیون بشکه نفت اکثر مناطق کشور درگیر فقر و تنگدستی مطلق بودند. ماهها قبل از پیروزی هر روز شاهد کشتار خونین مردم بودیم و این درحالی بود که تنها خواسته مردم آزادی و تلاش برای تعیین تکلیف سرنوشت خود به دست خود بود.آنها حتی در روزهای آخر تصمیم داشتند که با بمباران تهران یک میلیون ایرانی را بکشند تا به حضور خود ادامه دهند. اینان بجای عذرخواهی از ملت ایران به خاطر جنایت هایی که در حق مردم کردند، برای ساقط کردن و متلاشی کردن انقلاب تمام تلاش خود را به کار گرفتند که با درایت امام (ره) و مردم قدم به قدم مراحل استقرار جمهوری اسلامی طی شد ولی دشمنی ها کم نشد. پس از آن با تجهیز صدام که انگیزه کشور گشایی داشت و در پی آقایی بر جهان عرب بود، به شهرهای ما حمله کردند و در طول هشت سال از هیچ جنایتی غافل نشد. صدام ۱۶۰ موشک اسکاد تنها به دزفول شلیک کرد و با بمباران مراکز جمعیتی از مردم عادی تلفات می گرفت. او از تمام تسلیحات ممنوعه نیز استفاده کرد و مورد حمایت شرق و غرب قرار گرفت. علت این کینه و دشمنی، آن چیزی بود که در انقلاب ایران وجود داشت. پیش از این جهان بر اساس دو قطب تقسیم شده بود که بنیان هر دو بر اساس قدرت بود. در چنین شرایطی کشورها میان این دو قدرت تقسیم شده بود. ملت ایران این منطق را قبول نداشت و می خواست که بر اساس سبک و سیاق خود زندگی کند. اصول ملت ایران توحید و عدالت و دوستی بود، شعارهای ما بر اساس فطرت انسان ها بود و عزت و رفاه همه انسانها را می خواست.ملت ایران به دنبال رسیدن به تحقق وعده های الهی و تحقق حکومت جهانی توسط صالحان بود اما آنها حاضر نبودند که این شیوه و سیاق را بپذیرند. بهترین راه برای حکومت به مردم سرکوب ملت ها و دیکتاتوری است و به خوبی نحوه تعامل با دیکتاتورهای منطقه نشان می دهد که آنها از سرکوب ملت ها خوشنود هستند. ملت ایران همیشه آرمان خواه، موحد، خداپرست، آزاده و آزادی طلب و صلح طلب بوده است. و نسبت به تحولات جهانی چه طبیعی و غیر طبیعی حساس بوده اند. ملت ایران به مسئولیت های اجتماعی خود اهتمام داشته، علم دوست بوده و ممتاز ترین ویژگی آن پیروی از مکتب و سیره پیامبر و خط امام و رهبری بوده است.برایند این ویژگی ها این است که ملت ایران به دنبال تحقق حکومت انسان کامل است. اگر این فرهنگ فرصت عرضه به سایر مردم جهان را پیدا کند، مورد استقبال آنها قرار می گیرد و این میان مردم اقصی نقاط جهان اعم از اروپا، آفریقا و آسیا یکسان است. ملت ایران تجربه این را دارد که موج آفرینی جنبش های انسانی را به سایر ملل عرضه کند و این ناشی از ویژگی های فرهنگی است. وقتی بخش مهمی از خاک کشور در تصرف دشمن بی منطقی مثل صدام است، ورود به مذاکره جز به از دست دادن بخشی از حقوق ملت و یا سرزمین نمی انجامد. ابن تجربه ای است که متاسفانه هر از چندگاه تکرار می شود. برخی می گویند به جای دفاع مقتدرانه باید با مذاکره با صدام و حامیانش برای رفع مشکل اقدام می شد و ادامه ی جنگ به دلیلی پافشاری و روحیه ی جنگ طلبی ایران بوده است.
پنجشنبه ، ۲مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مثلث آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]