تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):آنچه دوست ندارى درباره‏ات گفته شود، درباره ديگران مگوى. 
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844917549




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

حرف های متفاوت علی انصاریان: هیچکس اندازه پروین فوتبال نمی‌فهمد / رفتن به استقلال مثل پایین پریدن از برج بود / در نوجوانی بلال‌فروش بودم |اخبار ایران و جهان


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: حرف های متفاوت علی انصاریان: هیچکس اندازه پروین فوتبال نمی‌فهمد / رفتن به استقلال مثل پایین پریدن از برج بود / در نوجوانی بلال‌فروش بودم
من فینال جام حذفی شاهین بوشهر و استقلال، بعد از پنالتی ها که فقط من گل زدم دیگر دوست نداشتم فوتبال بازی کنم. اولین اتفاق فوتبال بازی نکردنم برمی گردد به سال 84-85 که از پرسپولیس رفتم و بعد از آن دیگر علاقه‌ای به فوتبال بازی کردن نداشتم. 27-28 سالم بود اما همان موقع می‌خواستم فوتبال را کنار بگذارم.
کد خبر: ۵۳۳۴۵۳
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۳ - 22 September 2015


پنجمین مهمان ویژه متافوتبال علی انصاریان است. مدافع مستحکم دهه گذشته فوتبال ایران که این روزها درگیر فیلم و فیلم‌سازی شده است.علی انصاریان٬ مدافع سابق پرسپولیس که در برهه‌ای به عنوان یک بازیکن یاغی شناخته شد و به استقلال رفت٬ این روزها درگیر ساخت فیلم شده. او که زمانی یکی از ستون‌های ثابت حضور روی جلد روزنامه های ورزشی آن زمان بود٬ این روزها به عکس یک جلد فیلم هدیه تبدیل شده. فیلمی که خودش تهیه کنندگی آن را برعهده دارد. انصاریان که این روزها ذوق و شوق زیادی برای موفقیت فیلمش دارد٬ در گفت وگویی متفاوت حاضر شده و سوال های جالب متافوتبال هم او را سر ذوق آورده تا کلی تیتر به رسانه ها بدهد. ازشرایط این روزها می گوید و البته گذشته را هم مرور می‌کند. آقای انصاریان از شخصیت جدیدت بگو؛ عباس. اصلا عباس چطور است؟ممنون عباس هم خوب است. راستش فیلم خیلی سختی بود. یعنی در این ۶،۷ فیلمی که بازی کردم یکی از سخت ترین فیلم ها بود. بقیه شخصیت‌ها در ۱۰ روز یا ۲ هفته در می‌آمد اما در فیلم هدیه ۱ ماه درگیر بودم. راضی بودی از هدیه؟فیلمش دلی بود و فکر می کنم نسبت به فیلم‌های دیگر که در سینمای خانگی توزیع می‌شود، یک سر و گردن بالاتر است. هم از نظر موضوع که اجتماعی است و همه مردم ما به نوعی سکانس‌های آنرا تجربه کرده‌اند و هم اینکه نشان دادیم مردم هنوز درگیرن برای زن یا مادرشان که آلزایمر دارد و آنها را خانه سالمندان نمی‌گذارند. هنوز احترام هست و فکر می‌کنم فیلم خوبی است.این اتفاق‌های داخل فیلم را خودت دیده بودی؟ چون من جایی خواندم که این فیلم تا حدودی واقعیت بوده است.من در بیمارستان 16-17 ماه درگیر بیماری سرطان پدرم بودم. در فیلم جایی که میریم سر خاک، سر خاک پدرم هست که فقط عکس اونجاست چون ما فیلم را داخل یکی از امامزاده های پونک گرفتیم. این سکانس و حس و حال بیمارستان انقدر حس و حال سختی است که متاسفانه همه ما به نوعی درگیر این اتفاق بودیم.چرا در سن 34 سالگی یک دفعه از فوتبال کندی و آمدی سمت هنر؟من فینال جام حذفی شاهین بوشهر و استقلال، بعد از پنالتی ها که فقط من گل زدم دیگر دوست نداشتم فوتبال بازی کنم. اولین اتفاق فوتبال بازی نکردنم برمی گردد به سال 84-85 که از پرسپولیس رفتم و بعد از آن دیگر علاقه‌ای به فوتبال بازی کردن نداشتم. 27-28 سالم بود اما همان موقع می‌خواستم فوتبال را کنار بگذارم. بعد از بازی شاهین شاید دیگر آن علاقه و حس و حال را نداشتم. آن موقع 34 سالم بود در صورتی که در پستی که من بازی می کردم، 4 سال دیگه هم می‌توانستم بازی کنم. اما انقدر جو بدی بود که دیگر دوست نداشتم بازی کنم. بزرگترین اتفاق زندگی‌ام این بود که در دوره‌ای بازی کردم که عابدزاده، محرمی، شاهرودی، میناوند، رهبری فرد و مهدوی کیا بازی کردند. در دوره‌ای در تیم ملی با علی دایی، کریم باقری، خداداد و حمید استیلی بودم. این‌ها اسم‌هایی هستند که یک جورایی ما با آنها به سراغ فوتبال می‌آمدیم. من در آن دوره فوتبال بازی می‌کردم و دوست داشتم. در دوره‌ای من و علی کریمی و حامد کاویانپور سه تفنگدار بودیم. اول از همه حامد خداحافظی کرد و بعد من و بعد علی کریمی. شاید جو و آدم‌هایی که آن موقع تازه وارد فوتبال شده بودند را دوست نداشتم.خیلی ها معتقدند فوتبال در کشور ما سمت مسیری رفته که دیگر دلنشین نیست. شاید خود فوتبالیست‌هایی که داخلش هستند و درگیر کارند متوجه نمی‌شوند اما بعد که بیرون می‌آیند اذیت می‌شوند...این جمله را فکر کنم خیلی‌های‌مان شنیده‌ایم. نمی‌دانم چرا دوره ما فوتبال دل‌نشین‌تر بود. شاید پول باعث شده اما هرچه هست ما هرجا می‌رویم میبینم همه آن دوره را بیشتر دوست دارند. من خودم عاشق 90 پکن بودم و بازیکنانی مثل خداداد عزیزی، علی دایی، کریم باقری و مهدی مهدوی کیا که بعد از سال 98 که تیم ملی رفت جام جهانی یا آسیایی که شروع شد توانستند لژیونر شوند. من آن دوره را دوست داشتم بخاطر همین دیگر حالی برای بازی کردن نداشتم.انتخاب‌هایی که بعد از پرسپولیس کردی باعث نشد این اتفاق بیفتد و زده شوی؟چرا. بدترین گزینه انتخابم در زندگی و اشتباه محض زندگی‌ام استیل آذین بود. بعدش من همیشه گفته‌ام نباید به استقلال می‌رفتم. مثل این بود که آدم تصمیم بگیرد خودش را از بالای برج پایین بیندازد. وقتی که میپرد، به طبقه ۳۰ که رسید می‌گوید کاش نمی‌پریدم. به طبقه ۲۰ که می‌رسد می‌گوید کاش برگردم. طبقه ۱۰ به خودش می‌گوید باید کاری کنم و مثلا جایی را بگیرم اما دیگر دیر شده، به زمین می‌خورد و هیچکاری نمی‌تواند بکند. متاسفانه این اتفاق برایم رخ داد. یک خودزنی بود که با خودم انجام دادم. در آن سال مسئولین باشگاه پرسپولیس در حالیکه 12 گل در لیگ و جام حذفی زده بودم، من را بازیکن آزاد اعلام کردند و گفتند دیگر نمی‌خواهیمت. البته این را بگویم که در استقلال و در روزهای اول خیلی سختی کشیدم. هم خودم و هم تماشاچی‌ها سخت‌شان بود. ولی بعد از مدتی همه چیز تغییر کرد. همیشه گفته‌ام که از آنها ممنونم. این درست است که من زندگی‌ام را مدیون پرسپولیس و تماشاچیانش هستم اما یکسالی که در استقلال بودم بسیار مورد حمایت طرفداران این تیم قرار گرفتم. حتی بیشتر از خیلی از استقلالی‌ها دیگر.بنظرت همانقدر که از پرسپولیس به استقلال آمدی و مورد حمایت قرار گرفتی٬ وقتی به جامعه هنری آمدی تحویل گرفته شدی؟من الان مستقل کار می کنم. این خیلی مهم است. کلاف اولین تجربه تهیه کنندگی‌ام بود. بعد هدیه و بعد سوختن و چهارمی هم آخرخط بود. در مجموع تا به حال چهاربار تهیه کننده بودم. به صورت بازیگر هم در فیلم‌های «شروع یک پایان» و سریال کیمیا که از شبکه دو پخش می‌شود، حضور داشته‌ام. جو سینما را بیشتر دوست داری یا ورزش؟ چون خیلی‌ها می گویند هیچ جا جو ورزش را ندارد و رفاقت بیشتر است. شاید چون ورزشکاران به دنبال آن پرستیژ‌ موجود در بین هنرمندان نیستند.بنظرم جفتش مثل هم است. فقط تفاوتی که دارد که بحث حضور خانوم‌هاست. خانوم‌ها درگیر فوتبال نیستن اما در سینما درگیرن و شما با آنها همکاری می‌کنی. وگرنه مثل هم است. تهیه کننده همان مدیرعامل است و کارگردان همان سرمربی. دستیر کارگردان هم کمک‌‌مربی است. یک کار گروهی‌ست که باید به نتیجه برسانی‌اش.اگر به گذشته برگردی هنرمند میشدی یا فوتبالیست؟اول فوتبالیست اصلا شک نکنید. در محله ای که من زندگی می کردم هم فوتبالیست بوده و هم بازیگر. ما میدان خراسان٬ خیابان غیاثی بودیم. جایی که هم محمدرضا فروتن زندگی می‌کرد و هم علی پروین.
حرف های متفاوت علی انصاریان: هیچکس اندازه علی پروین فوتبال نمی‌فهمد / رفتن به استقلال مثل پایین پریدن از برج بود / در نوجوانی بلال‌فروش بودم
دوست نداشتی بازی خداحافظی داشته باشی؟در فوتبال ما خیلی ها بازی خداحافظی نداشتند. از علی دایی گرفته تا علی کریمی٬ کریم و مهدی مهدوی‌کیا.برایت مهم نبود؟نه من برایم مهم بود که علی انصاریان را در فوتبال ثبت کردم. آدمی با شناسنامه و اخلاق و رفتار خودش. همیشه هم اهالی رسانه او را دوست داشتند. بخاطر رک‌گویی و روابط دوستانه‌اش.به نظرت حالا که هنری شدی اگر مربی شوی مانند آن داستان فیروز کریمی می‌شوی که می‌گفت لطفا یک ضربه سر از جناح راست بزنید؟نه اینجوری نیست. من خیلی مربی خارجی دیدم. و همینطور ایرانی. از همه آنها چیزهای زیادی یاد گرفته‌ام. همینطور که از فیلم دیدن و ارتباط با آدم‌ها توانستم جلوی دوربین بازی کنم. راستش من خیلی فیلم می بینم و فیلم دیدن را دوست دارم. بیشتر وقت‌ها در خانه یا موسیقی گوش می‌دهم و یا فیلم می‌بینم.اولین جرقه حضورت در فیلم و سینما از زیر آسمان شهر شروع شد؟ درست است؟آره. بخاطر رفاقت خوبی که با رضا عطاران وجود داشت. رضا و مهران و مجید صالحی که از طنازای ایران هستند - البته رضا با یک فاصله عجیب و غریب خیلی شرایط بهتری دارد - به من پیشنهاد دادند و منم دیدم سریالی بود که مردم خیلی دوست داشتند و قبول کردم.انگار دیگر خیلی فوتبال را دنبال نمی کنی.مگر اتفاقی افتاده!؟ بازی پرسپولیس در لیگ را دیدم که باخت. فردایش مصاحبه کردم و گفتم این تیم خیلی خوب است فقط گل نزد. پرسپولیس فوتبال فوق‌العاده‌ای بازی می‌کند. به نظر من برانکو خیلی خوب است. در تیم ملی با او کار کرده‌ام. باید به او زمان داد. همه می‌دانیم که ۴،۵ بازی اول همین است. نظرت در مورد تیم ملی چیست؟من فکر کنم یک برند روی نیمکت می نیشند. درسته پولش را می‌گیرد ولی از نظر من بیشتر از اینکه درون زمین وزنه خوبی داشته باشیم روی نیمکت وزنه خوبی داریم.نظرت در مورد پوست انداختن تیم ملی چیست؟بله ذره‌ای جوان‌گرایی شده. هر انقلابی شرایط خودش را دارد. جالب اینجاست که در حال حاضر کسانی که خودشان بدترین نتیجه را در تیم ملی گرفتند بیشترین ایراد را به کی‌روش می‌گیرند. آدم خنده‌اش می‌گیرم. شما هم تیم ملی دست‌تان بوده٬ چه گلی به سر تیم ملی زدید؟ این درست که تیم کی‌روش در جام‌جهانی ۹۵ درصد دفاع کرد ولی خود دفاع کردن هم هنر می‌خواهد که بتوانی از ضدحمله‌ها استفاده کنی.دلت از فوتبال دلت گرفته؟نه. زندگی همه بالا و پایین دارد. هیچ وقت نگرانش نبودم و ناراحت نیستم از شرایطی که داشتم. من در دوره‌ای که بازی کردم، سعی داشتم لذت ببرم و با تمام وجود بازی کنم.نمی خوای متاهل بشی؟فعلا تصمیم نگرفتم. زندگی متاهلی خیلی با دوران مجردی فرق دارد. راستش را بخواهید آدمی که بتوانم با او زندگی کنم را پیدا نکردم.چه کسانی در فوتبال بیشترین کمک را به تو کردند؟؟اولین نفر مجید هراتی بود. مربی تیم مدرسه‌مان.اولین باری که تیم گرفت دسته دو ترهان بود و من در آن فوروارد بازی می‌کردم. ‌آن سال آقای گل لیگ دسته دو تهران شدم. در بازی‌ّهای مناطق من و مهدوی‌کیا حضور داشتیم. بهمن رنجبران من را دید و به باشگاه پیام که قهرمان ایران بود پیوستم. آنجا بود که مسیر پیشرفتم هموار شد. شاید بیشترین کمک را به من آقای پورحیدری و مظلومی انجام دادند. و بالاتر از همه علی پروین که در پرسپولیس همیشه پای من ایستاد. چند سال اول حضور در پرسپولیس خیلی سخت است. آن هم پرسپولیس با این همه مدافع. من دو سال هافبک چپ و راست بازی کردم و بعد آمدم دفاع وسط. علی پروین در شرایط فوتبال من واقعا برایم پدری کرد. همیشه ازش ممنون.با محمد پروین هم رفاقت خوبی داشتی ولی ظاهرا بعد از همدیگر دور شدین.نه. الان هم با محمد روابط خوبی دارم ولی خب هر کسی دنبال زندگی خودش می‌رود. محمد یک کارخانه نان زده است و درگیر زندگی خودش است.کدام مربی در درختکن متفاوت‌تر است؟علی پروین خیلی شیرین است. واقعا شرایطی که در رختکن داشتیم خیلی بامزه بود. و شاید نتوان تعریفش کرد. ولی آدمی بود که در هر اتفاق سختی به تو شوک می‌داد. جوری که به خودت می‌گفتی با تو که خوب است چرا به تو گیر می دهد؟ بعد نیمه می‌رفتی ۲تا گل می‌زدی و می‌فهمیدی خیلی بلد است. به نظر من هیچکس در ایران اندازه علی پروین فوتبال را خوب نمی‌فهمد؟ در سطح ملی چی؟بلازویچ و برانکو. به نظر خودت مسیر زندگی ات را خوب انتخاب کردی یا علی انصارین می توانست بهتر از اینم هم سرنوشتت را رقم بزند؟راضی ام. ما در ی خانه 40 متری بزرگ شدیم. پدرم کارمند بود و هر کاری برای خانواده می کرد ولی بچه ها در پایین‌شهر دوست دارند تابستون‌ها کار کنن و پول توجیبی‌شان را دربیارن. من و محمدمان از میدان شوش بلال می‌آوردیم می‌فروختیم. بعد هم تراشکاری، قالبسازی و در بازار پادو بودم. طلا فروشی و پارچه فروشی هم کار کردم. اما الان شرایطم با قبل قابل مقایسه نیست. مهم‌تر از همه اینکه دستم جلوی کسی دراز نیست.به فکر ساختن یک فیلم فوتبالی خوب هستی؟اصلا نمیشه ساخت .من اولین فیلم سینمایی فوتبالی که یادم میاد فرار به سوی پیروزی پله بود که ما هیچ وقت نتوانستیم چنین فیلمی بسازیم. آنقدر این فیلم خوب است که نگو. جز فیلم‌هایی هست که من خودم خیلی دوست دارم.در پایان هرچی دلت می خواهد بگو.ممنونم از شما و تبریک میگم بهتون برای این اتفاق خوب. امیدوارم فیلم هدیه را هم مردم ببینند و حمایت کنند چون درصدی از فروش فیلم هدیه برای بچه های سرطانی است.من این آدم‌ها را دیدم و دوست‌هایی دارم که سرطان دارند پس دست به دست دهیم و آنها را هم کمک کنیم. اگر فیلم بدی بود هیچ‌وقت نمی‌گفتم که ببینید. همیشه یادی کردم از پدرم امیدوارم که همیشه از من راضی باشد. مادرم هم مشهد است این روزها و امیدوارم به او خوش بگذرد و همه ما را دعا کند.در آخر امیدوارم روزهای خوب برای همه آدم ها باشد. من فکر می‌کنم شما هر روز می‌توانی یک پیراهن بپوشی ولی ذات آدم عوض نمیشه. امیدوارم ذات هیچکس عوض نشه!











این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


ورزش

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن