واضح آرشیو وب فارسی:جمهوریت: نگرش آیت الله مصباح در نهایت در شکل دولت محمود احمدی نژاد متبلور شد و به مدت هشت سال سکان مدیریت کشور را به دست گرفت. البته این هشت سال با خسارت ها و مشکلات متعددی برای کشور همراه بود.آرمان در گفت و گویی با احمد پورنجاتی نوشت: تقابل آیت ا... مصباح با آیت ا... هاشمی تفاوت دو نوع نگرش فکری و سیاسی است که از ابتدا و حتی قبل از انقلاب شروع شد و تا امروز نیز به صورت کج دار و مریز ادامه داشته است. البته این تقابل به دلیل فعالیت بیشتر آقای مصباح در سال های اخیر شکل جدیدی به خود گرفته و شدت پیدا کرده است. پس از رحلت حضرت امام (ره) به یک باره فعالیت سیاسی آقای مصباح بیشتر شد و از یک حالت درون گرایی سیاسی به حالت برون گرایی و کنش گرایی سیاسی تغییر وضعیت دادند. دلیل این مساله نیز جای تامل و بررسی دارد که چرا فعالیت های ایشان و هوادارانشان دقیقا پس از رحلت حضرت امام (ره) بیشتر شد و تا قبل از آن وضعیت دیگری داشت. اهم اظهارات وی را در ادامه بخوانید: تقابل دیدگاه های آقای هاشمی و آقای مصباح یزدی از قبل از انقلاب آغاز شد. تقابل آیت ا... مصباح تنها با آیت ا... هاشمی نبود و وی با آیت ا... بهشتی نیز زاویه داشت. در نتیجه تقابل امروزی هاشمی و مصباح در مسائل سیاسی تاریخچه بسی طولانی در مسائل سیاسی و همچنین اندیشه دینی دارد. نگرش آیت الله مصباح در نهایت در شکل دولت محمود احمدی نژاد متبلور شد و به مدت هشت سال سکان مدیریت کشور را به دست گرفت. البته این هشت سال با خسارت ها و مشکلات متعددی برای کشور همراه بود. اصلاح طلبان اصیل که عموما حول محور رئیس دولت اصلاحات قرار داشتند همواره در طول دوران دولت اصلاحات با احترام و تکریم با آیت ا... هاشمی برخورد می کردند. این وضعیت به شکلی بود که حتی در دولت اصلاحات، در برخی از تنگناهای سیاسی از نظریات و تجربیات آیت ا... هاشمی استفاده می شد. با این وجود در مجموعه جریان اصلاح طلبی افرادی حضور داشتند که به مرور زمان در دولت اصلاحات به نام و نشانی رسیده بودند و صداهای بلندتری نسبت به بقیه داشتند. ممکن است این افراد نسبت به آیت ا... هاشمی جفا کرده باشند یا اقداماتی انجام داده باشند که مورد تایید قاطبه اصلی اصلاح طلبان قرار نگرفته باشد. بنده به خاطر دارم که این گونه افراد در همان زمان نیز از طرف اصلاح طلبان اصیل و معتدل به خاطر مواضعشان مورد انتقاد قرار می گرفتند. البته این افراد نیز در مقابل نسبت به قاطبه اصلی اصلاح طلبی گلایه داشتند که چرا در این زمینه حمایت لازم از دیدگاهایشان صورت نمی گیرد. در کلیت ماجرا، دیدگاه های این افراد در بین قاطبه اصلی اصلاح طلبان جدی گرفته نمی شد. البته بنده ترجیح می دهم نامی از این عده به زبان نیاورم. این عده برخلاف قاطبه اصلاح طلبان به شکلی رفتار می کردند که گویا جریان اصلاح طلبی با آیت ا... هاشمی دارای زاویه عمیق است و تلاش می کردند دیدگاه های خود از جریان اصلاح طلبی را به مردم قالب کنند. در صورتی که اصلا وضعیت به این شکل نبود. نکته دیگر اینکه انتخابات دوم خرداد1376در دولت آقای هاشمی اتفاق افتاد و ایشان نقش بسیار پررنگی در صیانت آرای مردم در آن انتخابات داشتند. مساله مهم اینکه دولت اصلاحات از بسیاری از سیاست های دولت آقای هاشمی که منطقی و عقلایی بود حمایت کرد و آنها را ادامه داد. برهم زدن رابطه اصلاح طلبان و آیت ا... هاشمی در گذشته یکی از سیاست های شایع جریان اصولگرایان است. آقای علی لاریجانی را مثال می زنم که یکی از عقلای اصولگرایی به شمار می رود. برخوردی که در شرایط کنونی تندروهای اصولگرا با ایشان دارند مورد حمایت قاطبه اصلی اصولگرایان قرار ندارد. برخورد با ایشان حتی به برخورد فیزیکی در قم نیز کشیده شد. با این وجود هیچ کدام از اصولگرایان اصیل از این گونه برخوردها حمایت نکردند و اتفاقا در تقبیح آن سخن گفتند. حضور آقای ناطق نوری در انتخابات منتفی است. سابقه و منش آقای ناطق نوری از ابتدای انقلاب و به ویژه در مقطع زمانی دولت اصلاحات بیانگر رفتار همراه با عقلانیت و اعتدال است. در نتیجه نمی توان چنین شخصیت ارزشمندی را با توجه به اینکه خاستگاه جریانی و جناحی دارد در قبال یک جریان خاص سیاسی تعریف کرد. آقای ناطق نوری چهره ای معتدل هستند که به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی تعلق دارند. به همین شکل آیت ا... هاشمی را نمی توان در یک جناح و جریان خاص تعریف کرد. آیت ا... هاشمی نیز یک سرمایه کم نظیر انقلاب است. وضعیت آقای عارف کاملا مشخص است. شخصیت و منش ایشان به طور کامل در جریان اصلاح طلبی تعریف می شود. شاید برخی عنوان کنند اگر اتفاقی که در انتخابات ریاست جمهوری برای اصلاح طلبان رخ داد و آقای عارف به سود یک گزینه غیراصلاح طلب کناره گیری کرد در انتخابات مجلس نیز رخ بدهد بسیار خوشایند خواهد بود. این در حالی است که این مقایسه به هیچ عنوان صحیح و عقلانی نیست. در شرایط کنونی نیز نام بردن از برخی شخصیت ها مانند سید حسن خمینی که جایگاهی فراتر از رقابت های سیاسی دارند به عنوان نماینده یک طیف خاص سیاسی صحیح نیست. با این وجود حضور شخصیت اصیل، اسلام شناس و مردم شناسی چون سیدحسن خمینی در انتخابات خبرگان را باید به فال نیک گرفت و از آن حمایت کرد. ایشان شخصیت میانسالی هستند که آینده سیاسی درخشانی خواهند داشت. نباید با رویکرد سیاسی، شخصیت هایی چون سیدحسن خمینی را به حضور در انتخابات خبرگان دعوت کرد. بنده فی النفسه حضور شخصیت های برجسته ای چون سیدحسن خمینی که دارای عقلانیت سیاسی و مشی اعتدالی هستند را در انتخابات خبرگان مفید و موثر می دانم.
سه شنبه ، ۳۱شهریور۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جمهوریت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]