واضح آرشیو وب فارسی:ایران: حمید هوشنگی قائم مقام ستاد تبلیغات جنگ و معاون خبری پیشین ایرنا ظهر 31 شهریور 59 وقتی همزمان یازده فرودگاه ایران هدف بمباران عراق قرار گرفت و جنگ تحمیلی رسماً آغاز شد دو هفته از آتشباری شدید عراق بر نواحی مرزی غرب کشور و بویژه منطقه استراتژیک زین القوس می گذشت که طبق قرارداد الجزیره بین شاه و صدام به ایران عودت داده شده بود. صدام رئیس جمهوری وقت عراق، پس از انقلاب در ایران با ترس و طمع برای بلعیدن خوزستان و جانشینی عبدالناصر در قلوب ناسیونالیزم عرب مدت ها بود که نقشه می کشید. پس از پیروزی انقلاب، گروه های تندرو چپ و مجاهدین خلق شعار نابودی ارتش را سر داده بودند و اگر هشیاری بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در حفظ ارتش و پاکسازی بعضی از سران وابسته آن نهاد نبود و سازماندهی موازی سپاه شکل نمی گرفت، حفظ انقلاب با دشواری های بسیار روبه رو می شد. با برخاستن چنین سر و صدا هایی بود که از اواخر بهار 58 یعنی تنها چهارماه پس از پیروزی انقلاب، عراق چند بار نواحی مختلف کردستان را بمباران کرد. به یاد دارم در نخستین مصاحبه تلویزیونی با سفیر عراق در تهران، علل این بمباران ها را از سفیر وقت عراق پرسیدم که بحث را به سفسطه کشاند. عراق برای توجیه این حملات نظامی، به شعار صدور انقلاب از سوی بعضی از روحانیون و مقامات ایران استناد می کرد. وزارت خارجه ایران، اقدامات نظامی تجاوزکارانه عراق را به سازمان ملل گزارش داد و از این کشور رسماً شکایت کرد. غرب هنوز منتظر بود سمت گیری سیاسی انقلاب را ارزیابی و در صورت لزوم با آن مقابله کند. وقتی اشغال سفارت امریکا در تهران به خاطر راه دادن شاه به امریکا در سیزدهم آبان ماه 58 رخ داد و ماجرای گروگانگیری 52 عضو سفارت به درازا کشید و دولت بازرگان صحنه را ترک کرد، امریکا و غرب به مسیر دیگری رفتند. تلاش کارتر برای نجات گروگان ها در پنجم اردیبهشت 59 به شکستی مفتضحانه برای بزرگترین ابرقدرت جهان تبدیل شد و تبلیغ برای تغییر جهت دشمنی اعراب با اسرائیل به دشمنی با ایران آغاز شد. از اوایل تابستان 59 دیگر آتشباری عراق در غرب و شمال غرب ایران، نفت شهر، ایوانغرب و تنگه پرویزخان در کنار قصر شیرین امری تقریباً روزانه بود. ایران برای جنگ مطلقاً آمادگی نداشت. ارتش پس از کودتای نوژه ضربه سنگینی را متحمل شده بود و خانه تکانی در ارکان مختلف ارتش، با شدت و ضعف ادامه داشت. کردستان شاهد فعالیت چند گروه تجزیه طلب بود که عمدتاً از عراق بعثی و ارتجاع عرب کمک می گرفتند و غرب از آنها حمایت می کرد. فرصت نهایی برای عراق ایجاد شده بود تا عزم خود را برای بلعیدن خوزستان جزم و ایران انقلابی را از صادرات نفت محروم کند. هماهنگی برای حمله به ایران با تغییر موضع رسمی بغداد نسبت به ریاض شکل گرفت. در خبرها آمده بود 10 روز قبل از شروع رسمی جنگ، صدام به دیدار پادشاه عربستان رفته و از او قول گرفته بود بخش عمده هزینه جنگ با ایران را به عهده گیرد، امری که بعداً محقق و سیل کمک ریاض و شیوخ نفتی خلیج فارس به بغداد سرازیر شد. یاران جدید صدام که با او خصومتی دیرین داشتند، در هراس از گسترش انقلاب اسلامی اینک شریک راه صدام بودند. در چنین شرایطی بود که ایران ناگزیر از دفاع در مقابله با تجاوز شد. با بسیج مردمی، سپاه پاسداران انقلاب و ارتشی کم رمق اما نسبتاً کارآزموده. اما آنچه در غرب، اسرائیل، بغداد و پایتخت های عربی به حساب نیامده بود، عشق مردم ایران به انقلاب و عزم جزم شان به دفاع از کشور و استقلالی بود که در 22 بهمن 57 به دست آمده بود. دفاع جانانه از هر وجب خاک کشور و باز پس گیری نزدیک به بیست هزار کیلومتر مربع از خاک اشغال شده ایران، با وجود کمک های بی دریغ غرب و شرق به عراق متجاوز «خاویر پرز دکوئیار» دبیرکل وقت سازمان ملل را واداشت چند سال بعد عراق را آغازگر جنگ معرفی کند. دنیا بازی های حیرت انگیزی دارد؛ بیست و شش سال بعد، تکریت موطن صدام وقتی از داعش پس گرفته شد که در کنار پرچم عراق، پرچم ایران نیز در اهتزاز بود! فاتحان و آزاد کنندگان موطن صدام مسلمانان معتقد عراقی سپاه بدر بودند؛ سپاهی که ایران از اسرای عراقی ارتش صدام سازمان داد!
دوشنبه ، ۳۰شهریور۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]