واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/ صبری انوشه
کودتای هفتم بورکینافاسو، علل و تبعات آن
آمریکا و فرانسه دو رقیب بزرگ در عرصه نفوذ در کشور بورکینافاسو (سرزمین مردمان صالح)هستند. کودتای اخیر از حمایت پاریس برخوردار بود و واشنگتن نیز جهت پاسداری از نفوذ خود، کودتا را محکوم کرده و علیه کودتاچیان و سیاست بازگرداندن نفوذ فرانسه فعال شده است.
گروه بین الملل خبرگزاری فارس؛ صبری انوشه: گمان میرفت با ایجاد اتحادیه آفریقا و تشکیل شورای صلح و امنیت، دیگر در این قاره کودتا و تنش رخ نخواهد داد ولی وقایع و رخدادهای سیزده سال گذشته نشان داد که این قاره همچنان کانون تنشهای قومی و مذهبی و کودتای سیاسی میباشد. کودتای روز پنجشنبه 26 شهریور 1394 در کشور بورکینافاسو نمودی از این حقیقت تلخ سیاسی و امنیتی است. دخالت افراد گارد ریاست جمهوری و دستگیری رئیسجمهور و نخستوزیر این کشور و انحلال نهادهای وابسته به دولت مکانیزم عادی یک کودتای نظامی در آفریقا است. خوشبختانه هنوز گزارشها و اخبار از وقوع خشونت و تنش خونین در این سرزمین به گوش نمیرسید، زیرا کودتاهای آفریقایی و آمریکای لاتین همواره با کشتار و سرکوب خونین همراه بوده است. ژنرال گیلبرت دیندره رهبر کودتا در مذاکره خود با رئیس جمهوری سنگال اظهار داشتند بزودی قدرت را به یک دولت ملی غیرنظامی واگذار خواهد کرد و ارتش بورکینافاسو نمیخواهد در مسند قدرت باشد. سابقه و تاریخچه کودتاهای هفتگانه: این کشور تا 1960 مستعمره فرانسه بوده و با شکلگیری نظام جمهوری در آن شاهد هفت کودتای نظامی بوده است که عبارتند از: 1-کودتای چهارم ژانویه 1966: ژنرال ابوبکر سانجول لامیزانا با یک کودتای نظامی به پرونده اولین رئیس جمهور موریس یامئوگو رئیسجمهور دلتا علیا (نام سابق بورکینافاسو) و رهبر حزب تجمع دموکراتیک آفریقا خاتمه داد. این کودتا سرآغاز تنشها و بیثباتی در کشور بوده است. 2-کودتای 25 نوامبر 1980: سرهنگ سایه زیربو با فرماندهی یگان نظامی توانست علیه لامیزانا کودتا کند و با تشکیل کمیته نظامی تغییر برای پیشرفت ملی این کشور را تحت رژیم کودتایی مدیریت کرد. 3-کودتای 7 نوامبر 1982: پس از دو سال سرگرد ژان پاپتیست ائودرائوگو با سرهنگ زیربو بر سر توزیع قدرت اختلاف یافت و جناحی نظامی را پایهریزی نمود که توانست رژیم زیربو را براندازی نماید. 4-کودتای چهارم اوت 1983: سرگرد توماس سانکارا که در کودتای هفتم نوامبر 1982 نقش کلیدی و رهبری داشته، در پی قدرت طلبی سرگرد ائودرائوگو با هدایت یک گروه از افسران چپگرا توانست در اوت 1983 قدرت را به دست گیرد و اصلاحات رادیکالی در کشور پیاده کند. وی با مبارزه با فساد و اجرای برنامههای اصلاحات در ابعاد مختلف توانست ظرف مدت کوتاهی پایگاه اجتماعی و مردمی وسیعی پایهریزی کند. اقدامات مردمی وی، از این افسر چپگرا یک چهره ملی در سطح آفریقا، ساخت و به چهگوارای آفریقایی معروف گشت. سرگرد سانکارا نام کشورش را از ولتا علیا به بورکینافاسو سرزمین مردمان صالح تغییر داد. 5-کودتای 15 اکتبر 1987: غربیها به ویژه دولت فرانسه از اقدامات ملی سانکارا در زمینه ملیکردن معادن طلا و شرکتهای غربی، خشنود نبوده و لذا با یک توطئه وی را ترور کرده و از رژیم کودتای به فرماندهی بلیز کومپاوری حمایت همه جانبه نمودند. کومپاوری ریاکارانه از ارثیه انقلابی سانکارا بهرهبرداری نمود و توانست 28 سال بر این کشور ثروتمند ولی فقیر حکمرانی نماید. 6-کودتای 31 اکتبر 2014: سرهنگ دوم اسحاق زیدا با استفاده از جو انقلابی و فضای تظاهرات وسیع مردم علیه حاکمیت کومپاوری توانست یک کودتای موفقیت انجام دهد. کومپاوری به مراکش فرار کرد ولی حلقه نزدیک به وی در کشور باقی ماندند. 7-کودتای 16 سپتامبر 2015: یگان گارد ریاست جمهوری به فرماندهی ژنرال گیلبرت دیندره که از مهرههای کومپاوری رئیسجمهور سابق بوده، علیه دلوت میشل کافاندو کودتا کرد و با دستگیری رئیسجمهور «کافاندو»و نخستوزیر «زیدا» قدرت را به دست گرفته و کلیه نهادها و قوانین این دولت را منحل کرده است. علل و عوامل زمینهساز کودتا 1-معضلات و بحرانهای سیاسی، بیثباتی و شکنندگی نهادهای سیاسی در کشورهای آفریقایی یکی از عوامل پدیدار شدن کودتای نظامی در این قاره بوده است در اغلب 52 کشور آفریقایی از سال 1960 تا کنون حدود 190 کودتا رخ داده است در کشورموریتانی بیش از 15 کودتا رخ داده است. 2-فقر و فساد اداری و مالی: از جمله عوامل و علل کودتا فقر و بحرانهای اقتصادی و فشارهای معیشتی کشورهای این قاره است. کشور بورکینافاسو چهارمین تولید کننده طلا و صادرکننده عمده محصول پنبه است ولی طبق شاخصهای توسعه انسانی سازمان ملل این کشور در میان 187 کشور جهان در رتبه 181 قرار دارد که تازه نسبت به سال گذشته دو پله صعود کرده است. 3-دخالت نظامیان در عرصه سیاست: افزایش قدرت نظامیان در نظامهای سیاسی کشورهای آفریقایی، در ابعاد مختلفی، مشکلات سیاسی و امنیتی به وجود آورده و ورود افسران به عرصه سیاست و صحنه رقابتها زمینه را برای بروز بحرانهای سیاسی و امنیتی و رخ دادن کودتا فراهم کرده است. یگان گارد ریاست جمهوری در دوران ریاستجمهوری کومپاوری تشکیل شده و اغلب افسران این یگان از دوستان و هواداران کومپاوری بودند. گارد ریاست جمهوری که از 1300 نفر نظامی آموزش دیده تشکیل شده از جمله مخالفان تصمیمهای حکومت کافاندو -زیدا بودند. افسران این یگان با تصمیم چند روز پیش حکومت بورکینافاسو مبنی بر انحلال یگان گارد ریاستجمهوری مخالف بودند، لذا علیه این حکومت کودتا نمودند. همچنین فرماندهی این یگان نظامی که حراست کاخ ریاستجمهوری و کاخ نخستوزیر این کشور را به عهده دارد، با تصویب قانون جدید انتخابات به شدت مخالفت ورزیده، زیرا بر اساس این قانون کلیه افراد و نخبگان وابسته به دوران کومپاوری نمیتوانند در انتخابات 11 اکتبر 2015 شرکت جویند. 4-دخالت کشورهای خارجی: آمریکا و فرانسه دو رقیب بزرگ در عرصه نفوذ در کشور بورکینافاسو هستند. کودتای اخیر از حمایت پاریس برخوردار بود. واشنگتن جهت پاسداری از نفوذ و قدرت خود در این کشور شتابان این کودتا را محکوم کرده و در عرصه آفریقا و محافل جهان علیه کودتاچیان و سیاست بازگرداندن نفوذ فرانسه فعال شده است. کاخ الیزه در دوران اولاند به دنبال بازگرداندن عصر نفوذ و استعمار فرانسه در قاره آفریقا است. و کودتاهای اخیر که در این قاره رخ داده اغلب در کشورهای فرانسوی زبان بوده است. پس از سال 2011 چندین کودتا موفق و نافرجام در کشورهای فرانکوفون مانند «مالی»، «کنگو دموکراتیک» ، «آفریقای مرکزی» و «بورکینافاسو» رخ داده که نشان از تلاش پاریس جهت بازگشت عصر «آفریقایی فرانسه» یا «آفریقای زانکفونی» میباشد. انتهای پیام/
94/06/30 - 11:56
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]